وصیتی که از مرگ سخن نمیگوید، از زندگی ابدی مینویسد؛ شهید ابوالحسنی در آخرین پیامش نه وداع کرد، نه ناله زد، فقط یادآوری کرد: ما برای حفظ اسلام جنگیدیم، این امانت را پاس بدارید.
در وصیتنامهٔ آسمانی، شهید سیدحسین آقائیطبالوندانی با زبانی حکیمانه از تجلی محبتهای خانواده در جبهه میگوید و توصیه میکند: «در همه حالات - ایستادن، نشستن، خوابیدن و فکر کردن - ذکر خدا را بر زبان داشته باشید». این نوشته، چکیدهای از نگاه عرفانی یک رزمنده به زندگی و مرگ است.
شهید «احمدرضا آهنگ» از شهدای دوران دفاع مقدس است. او در وصیتنامهاش نوشته است: «من با افتخار مردهام؛ یعنی به آرزوی دیرینه خود (شهادت) رسیدهام و این راه را خود انتخاب کردهام.»
وصیتنامههای به جای مانده از شهید سیدابوالفضل افتخاری، کشاورز رزمنده طالقانی، حاوی پیامهای مهمی درباره دفاع از اسلام، ولایت فقیه و ضرورت حضور مستمر در جبهههاست.
شهید سیدشهاب الدین افتخاری از شهدای سادات استان البرز در وصیتنامه خود با دعای "خدایا مرا از سربازانت قرار بده" به خانوادهاش سفارش کرد: "در مراسم شهادتم گریه نکنید، اگر توانستید اسلحهام را بگیرید و به جبهه بروید". او خطاب به خواهرانش نوشت: "مانند زینب باشید و حجابتان را حفظ کنید".
در وصیتنامهای که با خون دل نوشته شد، شهید قدرتالله حیدری فریاد زد: "آمدهام تا با تفنگم، استقامتم و شهادتم به دشمن ثابت کنم که تا خون در رگهایم جاری است، از اسلام دفاع خواهم کرد!" او که خود را سرباز کوچک امام خمینی میدانست، با ایمانی راسخ به جبهه شتافت و در سوم خرداد ۱۳۶۱ در راه دفاع از میهن اسلامی به آرزوی دیرینهاش رسید: شهادت.