چهارشنبه, ۱۲ اسفند ۱۳۸۸ ساعت ۱۱:۴۶

دو كبوتر، دو پنجره ، يك پرواز
دو كبوتر، دو پنجره، يك پرواز، مجموعه اي است از سيد مهدي شجاعي با هفت داستان كوتاه با نام هاي: « دو كبوتر، دو پنجره، يك پرواز»، « آبي، اما به رنگ غروب»، « راز دو آينه»،« آن شب عزيز»، « آرامش قهوه اي»،« بغض آينه» و « امضا». به دليل آن كه تمام داستان هاي اين مجموعه به جنگ مي پردازند، لذا هر كدام به صورت جداگانه و مستقل بررسي شده اند.

معرفي نويسنده
سيد مهدي شجاعي، سال 1339 در خانواده ي مذهبي متولد شد. دوره ي ابتدايي را در مدرسه ي كمال تربيت- كه مدرسه اي بود در خيابان بهار- گذراند.
دوران متوسطه را در دبيرستان آذر- واقع در ميدان بهارستان- به اتمام رساند. بعد از گرفتن ديپلم رياضي، وارد دانشكده ي هنرهاي دراماتيك- رشته ي كارگرداني و بازيگري تئاتر – شد. شجاعي اولين حركت فرهنگي خود را در عرصه ي فرهنگ مكتوب، در دوران بعد از انقلاب آغاز كرد. در دوران اوليه ي انقلاب، به همت ديگر اهل قلمان اين مرز و بوم، مجله ي صحيفه – ضميمه ي فرهنگي، ادبي روزنامه ي جمهوري اسلامي- را راه اندازي كرد.
شجاعي در طول حيات ادبي خود در دو دهه ي بعد از انقلاب، مسؤوليت هاي ادبي و هنري زيادي را به عهده گرفته است . به مدت يك دهه، مجله « رشد جوان» - وابسته به انتشارات آموزش و پرورش، ويژه دانش آموزان- از عطر و بوي حيات ديني وي نفس مي كشيد و به طور مستمر، خوانندگان مجله را از انديشه هاي ناب خود سيراب مي كرد. مسؤوليت انتشارات برگ، معاونت فرهنگي حوزه ي هنري، داوري جشنواره هاي مختلف فيلم، كتاب، نمايش نامه و حضور فعال در عرصه هاي گوناگون، از فعاليت هايي است كه در پرونده ي ادبي و هنري وي ثبت شده است. شجاعي با راه اندازي و انتشار مجله ي « نيستان»، به عنوان يك جريان بي بديل و فرهنگ ساز، حركت اساسي و نو ديگري را درعرصه ي فعاليت هاي خود آغاز كرد. انتشار اين مجله در دوراني بود كه سكوت مرگبار دوري از حيات واقعي نسل جديد، بر بسياري از مجله ها سايه افكنده بود. اين نويسنده در عرصه ي داستان نويسي مذهبي نيز حركت جريان ساز ادبي را دنبال كرده است. بخش عمده اي از مشغله هاي ذهني و دغدغه هاي اصلي وي، در زمينه ي بازسازي تصويرهاي مختلف دنياي اسلام براي نوجوانان است.
« كشتي پهلو گرفته»، اولين اثر بلند او است كه با زاويه اي نو و نگاهي بسيار گيرا و جذاب به زندگي فاطمه ي زهرا(س) مي پردازد. اين كتاب در جايگاه خود، نقطه ي عطفي در حركت بازنويسي قصه هاي مذهبي براي مقطع سني بزرگسالان به شمار مي آيد و از كتاب هاي ماندگار اين نويسنده است كه در ذهن و نگاه همه ي خوانندگان آن باقي مي ماند.
« پدر، عشق و پسر» نيز يكي از ديگر از آثار بلند اوست كه عشق ازلي و ابدي نويسنده را به عاشوراي حسين بن علي(ع) نشان مي دهد. دراين داستان، راوي، اسب يكي از عزيزان كربلاست كه جنبه هايي از فراز و فرود اين حادثه ي بزرگ تاريخ بشريت را روايت مي كند. در اين داستان نيز شجاعي با ديدگاهي تازه به خلق داستاني جذاب و دلنشين نشسته است.
در داستان بلند از « ديار حبيب» نيز نويسنده جلوه هايي از عظمت عاشورا را به تصوير كشيده است.
« آفتاب در حجاب»، يكي ديگر از شيواترين آثار قلمي موجود در زمينه ي زندگي حضرت زينب(س) است كه بدون هيچ ترديدي در راستاي خود بي دليل است.
دوره ي جديد حيات ادبي شجاعي، نگارش داستان هاي واقع گرايانه اي است كه بيشتر پس از انتشار مجله ي نيستان در همين مجله به چاپ رسيده است؛ هرچند كه ريشه ي آن ها را مي توان به
گونه اي دقيق تر دركتاب هاي « ضيافت» و « امروز بشريت» ايشان جست و جو كرد؛ داستان هايي كه با شجاعت تمام، موشكافانه و صريح، به طرح مشكلات جوانان عصرما پرداخته است. اين داستان ها به دليل طنز عميق و واقعيت هاي تلخي كه در درون خود دارند، واكنش هاي مختلفي را در بين خوانندگان و اهل قلم برانگيخته است؛ به طوري كه اين دوره از نويسندگي وي را از ديگر دوره ها به خوبي متمايز كرده است. به قول عبدالعلي دستغيب- منتقد معاصر- شجاعي به ويژه در هنر مبتكر است و در ترسيم گوشه و كنار زندگاني شهري، بر تجربه هاي خود تكيه دارد. صناعت داستان نويسي او مستعار نيست و حاصل جوشش دروني خود اوست و سطوح تازه اي از مناسبات زن و مرد امروز را كه ساكن شهرها بزرگ اند به دست مي دهد.
گفتني است كه شجاعي در زمينه ي نگارش فيلم نامه و نمايش نامه نيز داراي آثار بسياري است.
شجاعي، خالق آثار بسياري است، از جمله:
« ضيافت ( مجموعه داستان)، امروز بشريت( مجموعه داستان)، ضريح چشم هاي تو( مجموعه داستان)، دو كبوتر، دو پنجره، يك پرواز( مجموعه داستان)، بر محمل بـال ملائكه( مقاله قطعه ي ادبي)، اندوه برادر(قصه ي مذهبي)، والعاديات( قصه ي مذهبي)، جاي پاي خون( قصه ي انقلاب)، پرنده و شكارچي( داستان ترجمه)، براي اين كه ماهي ها نميرند(داستان ترجمه)، در قصر ملك بانو
( قصه ي مذهبي)، كاري بايد كرد (قصه ي جنگ)، خدا كند تو بيايي( قطعه ي ادبي)، دو گنج
( قصه ي مذهبي)، از ديار حبيب( داستان بلند مذهبي)، كشتي پهلو گرفته( داستان بلند مذهبي)، آفتاب در حجاب ( داستان بلند مذهبي)، پدر، عشق و پسر( داستان بلند مذهبي)، دست دعا، چشم اميد ( بزرگسال)، رسم براين است(نمايش نامه)، شكواي سبز، بوي سبز پونه ها( داستان)، بدوك( فيلم نامه)، براي هم، براي هميشه( داستان كودكان)، سلام بر روحي( داستان كودكان)، واي تشنگي
( داستان مذهبي كودكان)، حكايت آن سرا( داستان مذهبي كودكان)، خيانت يهودا( داستان مذهبي كودكان)، كشتي نوح ( داستان مذهبي كودكان)، فصل خوب پيوستن( داستان مذهبي كودكان)، يك اسب و دو سوار ( داستان كودكان)، در راه مانده ( داستان مذهبي كودكان)، با تو سخن گفتن( داستان كودكان)، وقتي او بيايد ( داستان كودكان)، خانه ي خودمان( ترجمه)، آرزوهاي نيلي ( ترجمه)، دوست قهوه اي ( ترجمه)، ديدني نيست( ترجمه)، دو پرنده ي كوچك( ترجمه)، قصر اسباب بازي ها ( ترجمه)، فرار ( ترجمه) و ....»
سيد مهدي شجاعي، به خاطر تأثيرگذاري آثار و تلاش چشمگير در پرداختن به داستان جنگ، جزء نويسندگان برتر در نخستين « جشنواره ي ايثار؛ ادب پايداري» در آبان ماه (1379) بود.

منبع:
خليلي/اكبر/مجموعه داستان كارون پر از كلاه/ص60و61
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده