براي فرزندم...
دوشنبه, ۱۳ شهريور ۱۳۹۶ ساعت ۱۲:۲۳
نويد شاهد:ديگر كارم تمام شده است صبح از خانه بيرون آمدن و تا ساعت 3ـ4 بعدازظهر، اسير كوچه و خيابان و بازباني كف كرده، گلويي خشك، گرسنه و ناتوان از گفتن كلمه اي با ايستادن بر ستون پاها، از اين بيمارستان و از اين سردخانه به آن سردخانه رفتن ...
[...] ديگر كارم تمام شده است صبح از خانه بيرون آمدن و تا ساعت 3ـ4 بعدازظهر، اسير كوچه و خيابان و بازباني كف كرده، گلويي خشك، گرسنه و ناتوان از گفتن كلمه اي با ايستادن بر ستون پاها، از اين بيمارستان و از اين سردخانه به آن سردخانه رفتن
[....]
ديگر با شهدا و معراج شهدا مأنوس شده ام. همچنان در رفت و آمدم و تا اندازه اي در شناسايي شهدا تخصص پيدا كرده ام. به آن هايي كه براي پيدا كردن شهيدشان مي آيند، كمك مي كنم. عكس شهيد را نگاه مي كنم و با چهره ي شهدا تطبيق مي دهم. چشم با چشم. ابرو با ابرو. رنگ مو، تركيب صورت و ... تا به حال چند شهيد را شناسايي كرده ام، ولي از مهرداد خبري نيست
[...]
ساعت 6 صبح مي رسم به معراج. قبل از اين كه كسي بيايد، مدارك را تحويل مي گيرم و به اتفاق آقاي نصرالهي مي روم سالن معراج. در سردخانه را باز مي كند و يك نفر تابوت را مي آورد بيرون.
حدس مي زنم كه بايد درون تابوت، جز استخوان، چيزي نباشد و حدسم درست است. مشتي استخوان متلاشي شده را درون چلوار تميزي پيچيده اند. كنارش مي نشينم. براي مدتي ساكت هستم. بعد سرم را به طرف آسمان بلند مي كنم و مي گويم:
«خديا كمكم كن! اين است باقي مانده جوان 17 ساله من؟» شكر مي كنم. بعد به مهرداد خوشامد مي گويم و از او مي خواهم كه شب اول قبر به ديدنم بيايد.
به بررسي جسد مي پردازم. اول جمجمه اش. مي بينم هست سال قبل «محمود احمدخو» مي گفت كه او به صورت افتاده بود.
حدس مي زنم كه بايد به پيشاني اش خورده باشد. حالا بعد از هشت سال داخل استخوان هاي او سه فشنگ است. يكي را بر مي دارم داخل سوراخي كه در استخوان پيشاني اش ايجاد شده، مي گذارم. تا نيمه فرو مي رود. استخوان ها را دانه به دانه مي شمارم. قلم يك از پاهايش نيست
[...]
تمام اتفاقات مهم زندگي مهرداد در سه شنبه بوده كه من دليل آن را نمي دانم. مهرداد شب سه شنبه 17 اسفند 1344 به دنيا آمد. روز سه شنبه 21 ارديبهشت از تهران عازم اهواز شد. سه شنبه 28 ارديبهشت به منطقه رفت و در روز سه شنبه 4 خرداد شهيد شد. روز سه شنبه 27 مهر شهادتش اعلام شد و با فاصله ي يك هفته، در روز سه شنبه 4 آبان موفق شديم برايش ختم بگيريم[...]
انتهاي پيام/ز
نظر شما