اولين شهيد راه بيداري اسلامي كيست؟
پنجشنبه, ۲۶ دی ۱۳۹۲ ساعت ۰۰:۰۰
شهيد صادق گنجي ، اولين شهيد راه بيداري اسلامي است
با پيامي از سوي مقام معظم رهبري كه در مهر ماه سال جاري توسط حجت الاسلام والمسلمين محسن قرائتي در نمايشگاه مسجد، طراز اسلامي، بيداري اسلامي در بوشهر قرائت شد؛ شهيد صادق گنجي ، اولين شهيد راه بيداري اسلامي است.
حجت الاسلام والمسلمين محسن قرائتي در اين پيام از برگزار كنندگان اين نمايشگاه درخواست كرده است كه بنا به فرمايش مقام عظماي ولايت ، براي معرفي بيشتر انديشه ها و مبارزات فرهنگي شهيد صادق گنجي غرفه اي دراين نمايشگاه به اين موضوع اختصاص يابد
شهيد صادق گنجي رايزن فرهنگي جمهوري اسلامي ايران از نيروهاي ولايتمدار استان بوشهر در لاهور پاكستان بود كه توسط وهابيون كوردل در سال 1369 در يك عمليات ناجوانمردانه تروريستي به فيض عظيم شهادت نائل آمد .
گوشه اي از زندگي نامه اولين شهيد بيداري اسلامي:
چه كسي مي داند غم در زندگي من چقدر سايه افكنده است. من 8 ساله بودم كه پدرم در گذشت در جبهه جنگ جسد هاي به خاك افتاده را ديده ام ،فراق برادرم نادر نيز ،بخش ديگري است كه با آن رو به رو شده ام .شايد به همين دليل است كه اوقات خالي براي من بسيار با اهميت است ،ليكن هر از چند گاهي غمم عود مي كند .
زندگي ام توام با انقلاب ايران است .از 12 سالگي در مبارزات انقلابي شركت كرده ام ،در دوران شاه دستگير شده ام ولي به دليل سن كم مجازاتم نكردند ،پس از انقلاب كارهاي مختلفي براي خدمت به مردم انجام داده ام ،زيرا پس ازانقلاب توجه ها به مردم معطوف بود . صادق گنجي
شهيد صادق گنجي در سپيده دم روز 6 ارديبهشت ماه سال 1342 در يك خانواده مذهبي در شهر فسا ديده به جهان گشود .خانواده ايشان به علت ماموريت پدرش كه فردي ارتشي بود از برازجان به فسا رفته بودند .پس ازاو ،دو برادرو سه خواهر نيز به جمع خانواده پيوستند .هشت سال گذشت كه ناگهان طوفان سهمگيني مسير زندگيش را به كلي عوض كرد و از نعمت وجود پدر محروم گشت .صادق در دوران دبستان و راهنمايي و دبيرستان دانش آموز ممتازي بود.او پانزده ساله بود كه انقلاب اسلامي به پيروزي رسيد .وي كه حيطه فعاليتهايش را در خور روح تعالي طلب خود مي ديد ،پس از اتمام دوران دبيرستان راهي تهران شد و به جرگه طلاب علوم ديني پيوست .به همين منظور در مدرسه عالي شهيد مطهري ثبت نام نمود و با امتيازي عالي قبول شد . از آن پس به طور شبانه روزي در مدرسه مشغول تحصيل و تهذيب نفس بود .
در سال 1359 با آغاز جنگ تحميلي به عنوان مبلغ به جبهه ها اعزام شد و به صورت غير مستمر به مدت بيست ماه در جبهه هاي مختلف حضور يافت .سال 1363 بود و صادق بيست و يك بهار از عمرش مي گذشت كه ازدواج كرد و وارد مرحله جديدي از زندگي شد . او مدتي به عنوان رئيس گزينش كشتيراني جمهوري اسلامي ايران خدمت نمود و سپس مسئوليت بازرسي اداره عقيدتي سياسي رادر نيروي دريايي سپاه پاسداران به عهده گرفت.ا و مدت كمي نيز در اداره مبارزه با منكرات تهران فعاليت داشت .
اين دانشمند جوان به سبب ديد سياسي قوي و معلومات و اطلاعات گسترده اي كه داشت مورد توجه مسئولين وزارت ارشاد قرار گرفته ،چند ماهي در آنجا مشغول خدمت بود تا شايستگي اش براي كار در خارج از كشور براي همه روشن شد .
او در سال 1365 در روز نهم تير ماه ،همراه خانواده اش عازم كشور پاكستان شد تا در شهر لاهور ،مسئوليت نمايندگي فرهنگي جمهوري اسلامي ايران را به عهده گيرد در آن زمان 24 سال داشت. او با توجه به هوش و ذكاوت سر شار و قلبي مطمئن براي خدمت به مسلمين و بيدار سازي آنها در زماني كمتر از دو ماه پس از اقامت در لاهور ،زبان اردو را كه زبان رايج پاكستان و هندوستان است به خوبي فرا گرفت و از اين طريق توانست ارتبات قوي با كليه احزاب و گروهها و همه افراد سر شناس حكومتي و نمايندگان مجلس و حتي مردم كوچه و بازار بر قرار كند. در سال 1368و 1367 به عنوان نماينده ايران براي شركت در سمينار ائمه اطهار(ع) كه در هندوستان و در شهر دهلي نو بر گزار شد ،شركت نمود و پيام اسلام و انقلاب اسلامي رابه همه رسانيد و باعث افتخار ايران شد .
مردم پاكستان كه فكر فراق محبوب ،دلهايشان را مي لرزاند ،از هر گروهي كه بودند ،سعي داشتند براي مراسم توديع ،ميزبان او باشند اما فرصت كم و عاشقان بسيار قرار بر اين شد كه برنامه طوري تنظيم شود كه از هر قشري ،گروهي با هم يك بر نامه داشته باشند كه در مجموع 55 مراسم توديع در نظر گرفته شد اين جلسات از طرف رئيس مجلس ،وزراي اعلاي ايالات پنجاب ،وزير كار ،نمايندگان مجلس و اساتيد دانشگاههاي لاهور منعقد گرديد. صادق 28 ساله ،در 54 مراسم شركت و سخنراني كرد .او در صحبتهايش از هجر و فراق لاهور سخن ها گفت . چهار شنبه 28/9/1369 بود و آخرين مراسم توديع كه از طرف ادبا ،نويسندگان ،شعرا و خبر نگاران در هتل اينتر نشنال لاهور بر گزار شده بود . اين شهيد عزيز به منظور شركت در جلسه در ساعت 45 ،7 دقيقه جلو درب هتل مي رسد و به محض پياده شدن از ماشين ،مورد هجوم وحشيانه چند تن از ايادي استكبار جهاني ووها بيون ملحد قرار مي گيرد و با رگبار دشمن به خون مي غلطد و خون پاك مطهرش ،زمين لاهور را براي هميشه رنگين مي كند .
نظر شما