سه‌شنبه, ۱۶ خرداد ۱۳۹۱ ساعت ۰۰:۰۰
حضور طيب حاج رضايي در وقايع قيام 15 خرداد بيانگر مردمي و خودجوش بودن قيام است و نمونه اي از وفاداري و پيوند اقشار و صاحبان مشاغل سنتي نظير بارفروشان ميوه و تره بار ميادين را با مرجعيت نشان مي دهد.




نويد شاهد: رضا حداد عادل در خاطرات خود درباره خصوصيات طيب مي گويد: « طيب مسلمان بود، آدمي لوطي منش و خوش مشرب بود و در عين حال دستگاه «دربار» هم گاهي از او استفاده مي كرد. »1
البته بهترين منبع براي معرفي عملكرد و فعاليت هاي طيب، كتاب آزادمرد مي باشد كه به سوابق زندگي وي به روايت اسناد شهرباني كل كشور و ساواك پرداخته است و با ارائه ده ها سند، برخي از اقدامات نظير قتل، درگيري و چندين بار بازداشت و تبعيد شدن وي را در فصلي تحت عنوان زندگي طيب در ظلمات نشان مي دهد.2
در جريان وقايع رفراندم اصول ششگانه و فاجعه مدرسه فيضيه قم كه « نصيري ـ رئيس شهرباني ـ از طيب خواست كه سازماندهي و هدايت اراذل و اوباش را به عهده بگيرد، ولي طيب نپذيرفت.»3
بالاخره در قيام 15 خرداد، طيب به جمع طرفداران امام خميني پيوست. مهدي عراقي، از فعالان قيام، در خصوص چگونگي به صحنه كشاندن طيب به طور تفصيلي ماجرايي را نقل مي كند كه در آستانه محرم سال 1342 از طرف امام خميني مأموريت يافته است تا با طيب كه صاحب يكي از بزرگترين هيئت هاي سينه زني بود، ديدار و از موضع وي در قبال نهضت كسب اطلاع كند. در اين ديدار طيب ضمن اعلام حمايت از مرجعيت و روحانيت «همان جا دست كرد، يك صد تومان به اصغر ـ پسرش ـ داد و گفت مي روي عكس حاج آقا [آيت الله خميني] را مي خري و مي بري تو تكيه به علامت ها نصب مي كني… عكس حاج آقا را در همه آويزان كردند. »4
به خاطر اين مسئله و نيز به جهت « عدم همكاري با پليس و تعطيل كردن ميدان ميوه و تره بار تهران در روز 15 خرداد»5 نصيري دستور دست گيري وي را در صبح 18 خرداد صادر كرد كه بلافاصله در محل كار خود در ميدان ميوه و تره بار بازداشت شد و البته به تدريج با شناسايي و تعقيب ساير متهمان از كسبه ميدان، تعداد دست گير شدگان از مرز 10 نفر گذشت. بازداشت شدگان بعد از مدتي براي محاكمه تحويل دادگاه نظامي شدند و در جريان دادگاه، برخي از آنان بي گناه تشخيص داده و از زندان آزاد شدند. 6 ولي برخي ديگر، از جمله طيب حاج رضايي و اسماعيل رضايي را در زندان نگه داشتند تا مدارك جديدي براي اثبات جرم آن ها به دست آوردند. جالب اينكه اتهام بازداشتي هاي باقيمانده نيز، ارتباط داشتن آن ها با طيب بود. 7
اداره كل سوم ساواك در گزارشي كه از سوابق طيب و 7 نفر ديگر از متهمين به درخواست رياست ساواك ارسال مي كند، وي را از محركان اصلي وقايع 15 خرداد شناخته و راجع به فعاليت هاي وي چنين آورده است:
«متهم رديف يك [طيب حاج رضايي] از اول محرم جاري تكيه روضه خواني در حوالي ميدان داير وهر شب شيخ باقر نهاوندي واعظ در تكيه مزبور به منبر مي رفته و ضمن صحبت هاي خود به دولت حمله مي نموده است… ضمناً جلساتي در روزهاي قبل از 15 خرداد تشكيل داده و تصميماتي اتخاذ كردند كه آخرين جلسه آن در ساعت 20 روز14/3/42 در ميدان تشكيل گرديد…»8
در اين سند براي ساير متهمين نيز مواردي مشابه و همچنين حمايت از آيت الله خميني، تهيه ابزار و آلات حمله و درگيري با نيروهاي انتظامي و خرابكاري بيان شده است. به هر حال آنچه كه از لا به لاي اسناد و خاطرات و به خصوص از اظهارات بيژن حاج محمدرضا، فرزند طيب برمي آيد، اتهام اصلي طيب اين بود كه وي با يك شخص عرب مصري ارتباط داشته و مبلغ هنگفتي پول از او گرفته و قيام 15 خرداد را راه انداخته است.9
پس از دست گيري طيب، نزديكان، دوستان و همكاران طيب براي آزادي او دست به كار شدند. طبق گزارش هاي مأمور ساواك؛ آنان همه روزه با تبليغات و عمليات شايعه پراكني در كشور به ايجاد جنگ رواني مي پرداختند. كثرت اين گونه شايعات، شايد به خاطر اهميت بازتاب دست گيري و محاكمه طيب و همفكرانش در افكار عمومي و يا تسهيل در نفوذ و كسب خبر از ميان چنين گروهي از جامعه باشد.
از اين نكته نيز نبايد غافل شد كه در واقع دست گيري افرادي مثل طيب براي نظام هزينه سنگيني به همراه داشت. اين هزينه از يك سو به خاطر از دست دادن مشروعيت و مقبوليت نظام در بين توده عظيم لوطي منش جنوب تهران بود كه شاهد محاكمه وفاداران سابق شاه بودند و از سوي ديگر به علت هراس نظام از به چالش كشاندن و يا به صحنه مبارزه آمدن چنين كساني به رهبري ساير لوطي ها و هم صنفان طيب بود كه در صورت همراهي رهبران مذهبي با آنان، تحولات جامعه به گونه اي ديگر رقم مي خورد. واقعيت امر اين است كه كودتاي 28 مرداد با برنامه ريزي و تطميع سردسته چنين گروه هايي به بار نشست.
البته از بعد ديگر نيز، هيئت حاكمه با محاكمه افرادي نظير طيب به عنوان عاملان قيام 15 خرداد، هم خود را از دامن زدن به چالش و مبارزه با مرجعيت و روحانيت ـ با توجه به نفوذ و جايگاه مردمي روحانيون ـ رها مي كرد و هم با ادعاي وابستگي بانيان قيام
(طيب حاج رضايي) به خارج از كشور، مشروعيت از دست رفته خويش را باز مي يافت. اتهام وابستگي قيام به خارج از كشور، در افكار و اذهان عمومي توده مردم درباره ي افرادي نظير طيب حاج رضايي با توجه به سوابق وي به راحتي مورد توجه و اقبال قرار مي گرفت تا درباره مرجعيت و روحانيت كه داراي سوابق روشن بودند. پس دست گيري و بازداشت مراجع و روحانيون از منظر مردم امري غير منتظره و نا مربوط بود، چه رسد به محاكمه و يا اعدام آنان به اتهام وابستگي به خارج از كشور. اما محاكمه طولاني و جنجالي عده اي از كسبه ميادين ميوه و در نهايت اعدام طيب و اسماعيل حاج رضايي، حداقل از نظر تعداد اندكي از مردم و به خصوص افكار بين المللي پذيرفتني مي نمود. در همين راستا در سنجش افكار عمومي از بازتاب اعدام طيب در جنوب تهران در يكي از اسناد، از زبان مردم چنين آمده است: «دولت در ابتدا سعي نمود كه آقاي خميني را به گرفتن پولي از خارج و پخش
آن بين مردم متهم كند، ولي چون اين اتهام به ايشان نمي چسبد، ناچار طيب فوق الذكر و امثال او را متهم كردند.» 10
نكته ديگر در اين بحث، وجود نوعي ادبيات كوچه بازاري خاص قشر لوطي منش و بازتاب آن در اسناد مي باشد. اين فرهنگ در نوع اسامي و القاب افراد نظير حسن يه كله، ناصر جيگركي، حسين رمضون يخي، شعبون بي مخ، تقي هوچي و … و همچنين درروحيات و ارزش هاي آنان در زمينه هاي نظير انتقام، وفاداري، مردانگي، غيرت، شهادمت، تقاص، قرآن مهر كردن، خالكوبي تاج و شير و خورشيد در دست و سينه و… تجلي يافته است. بر پايه همين فرهنگ عاميانه، موضع گيري هاي طرفداران طيب در حمايت از او قابل تبيين است. مباني اين فرهنگ، قلدر مآبي، زوربازو، تعصبات قومي و قبيله اي و باندي و دسته اي، انتقام جويي، دشمن تراشي و جوانمردي بود. شايد بتوان اين اظهارات طاهر، برادر طيب، در دوران بازداشت برادرش، مبني براين كه «از زندان ترسي نداشته، عليه مقامات عاليه كشور اقداماتي انجام خواهيم داد.»11 رابه عنوان نمونه اي از فرهنگ و دعاوي نزديكان طيب دانست.
همچنين بعد از اعدام طيب در تاريخ11/8/1342 و پخش خبر آن، گزارش هايي مبني بر شايعه اعلام امادگي عده اي از طرفداران طيب براي به قتل رساندن درجه داراني كه به طيب و حاج اسماعيل رضايي تير اندازي كرده اند، ديده مي شود. 12 تشكيل گروه انتقام در بين طرفداران طيب و هم قسم شدن آن ها براي به قتل رساندن نعمت الله نصيري، رئيس شهرباني و حسن پاكروان، رئيس ساواك و حتي شخص شاه و وليعهد 13 ، امضاء و مهر كردن قرآن جهت انتقام از عاملان اعدام دو نفر مذكور14 و مواردي نظير آن ها، نشانگر وجود رگه هايي از همان فرهنگ است.
از نكات ديگر مربوط به اين واقعه، تبليغا وسيع رسانه هاي دولتي در ايام دست گيري، بازداشت و محاكمه آنان بود. اوج اين تبليغات، چاپ و نشر عكس هاي بزرگ آنان در صفحه اول روزنامه ها در روز اعدام به همراه چند عكس ديگر از گروهباني كه در حال شليك گلوله به سوي آنان بود، مي باشد. گويا هدف اين تبليغات، مرعوب كردن ساير مبارزان و به خصوص طرفداران لوطي طيب بود. 15 در تقابل با اين قدرت نمايي نظام، طرفداران طيب نيز به اشاعه شايعاتي نظير فرار طيب از زندان و اختفاي وي در اصفهان 16، به راه انداختن تظارهرات و خرابكاري در روز اربعي حسيني (22/4/1342)17 و يا در سال روز شهادت امام حسن (ع) در روز 29/4/1342 18 مي پرداختند.
اعدام طيب از ديدگاه هاي ديگر نيز داراي اهميت بود. بر اساس فرهنگ مذكور، روحيه جوانمردي و مردانگي طيب و ساير هم فكرانش نيز مانع از اقرار به كذب در قبال آزادي از زندان شد. ماجرا از اين قرار بود كه وقتي طيب را دست گير كردند، نصيري براي لكه دار كردن قيام و سرپوش گذاشتن بر ضعف عملكرد نهادهاي امنيتي نسبت به پيش بيني و جلوگيري از قيام، از طيب خواست كه با امضاي متني به گرفتن پول از آيت الله خميني و توزيع آن بين تظاهركنندگان، رهايي خود را از زندان به دست آورد و يا حداقل باعث تخفيف در مجازات خود شود، ولي طيب نپذيرفت.19
مهدي عراقي در خاطراتش به جرياني اشاره مي كند كه طيب در دادگاه اول به اعدام محكوم شد. ولي در دادگاه تجديد نظر به رياست سرلشكر امين زاده معلوم شد كه آنان مستحق چنين حكمي نيستند و آن دادگاه طيب را به سه سال و حاج اسماعيل را نيز به دو سال زندان محكوم كرد و براي بقيه بازداشتي ها حكم تبرئه صادر كرد.
«اما قبل از اين كه حكم قرائت شود، نصيري تلفن مي كند به دادگاه تجديدنظر و مي گويد اين حكم را صادر نكنيد، براي اين كه اگر اينجوري شود، جواب اين خونها را چه كسي مي خواهد بدهد. 15 خرداد بايد به حساب يكي گذاشته شود. [رئيس دادگاه تجديدنظر] مي گويد، من نمي توانم اين كار را بكنم [نصيري] تلفن مي زند و با شاه صحبت مي كند و شاه هم با دادگاه تماس مي گيرد و نتيجتا اين مي شود كه حاج اسماعيل رضائي و طيب به اعدام و 5 الي 6 نفر هم تبرئه و بقيه هم به 10 سال، 15 سال و 8 سال [زندان ] تقسيم مي شوند. »20
مهمترين بازتاب اعدام طيب و حاج اسماعيل رضايي، تعطيلي يك روزه دروس برخي از مراجع و مدرسان حوزه علميه قم بود. 21 اهميت اين اقدام، صرف نظر از جايگاه علما و مرجعيت در رهبري قيام، گوياي تداوم و استقرار نهضت، به رغم جو خفقان حاكم و سركوب شديد قيام 15 خرداد بود. سيد حميد روحاني مي نويسد:
« اين كار [تعطيلي درس هاي حوزه] اثر به سزائي در ميان همه طبقات برجاي گذاشت و اصولاً تا آن روز هيچگاه سابقه نداشت كه حوزه علميه قم براي يك مقام غير روحاني درس هاي خود را تعطيل نمايد. »22
البته بسياري ديكر از مبارزان نيز با صدور اعلاميه و برگزاري و مجالس ترحيم، زحمات طيب و حاج اسماعيل را پاس داشتند.
اما نكته پاياني اين بخش، سند اظهار نظر گروه ها و دسته اي مختلف در خصوص اعدام طيب و حاج اسماعيل مي باشد كه در راستاي موقعيت و جايگاه طيب و بازتاب اعدام وي در افكار عمومي از اهميتي زياد برخوردار است؛23 چنانچه علي رغم يك سو نگري مأمور مربوطه ساواك، بازهم از فحواي جملات، نظرهاي مثبت مردم نسبت به نامبردگان محسوس است.

پيوست ها
1ـ خاطرات 15 خرداد بازار، پيشين، ص44
2ـ مركز بررسي اسناد تاريخي وزارت اطلاعات، آزادمرد، شهيد طيب حاج رضايي به روايت اسناد ساواك، تهران 1378، صص1ـ4
3ـ جواد منصوري، پيشين، ص335
4ـمهدي عراقي، پيشين، صص176ـ 175
5ـ جواد منصوري، پيشين، ص336
6ـ س.ش 1/18
7ـ س.ش 18
8ـ س.ش 7/18
9ـ طيب، آزادمردي از تبار قيام 15 خرداد، فصلنامه15 خرداد، سال6، ش25، ص264
10ـ س.ش 3/18
11ـ س.ش 2/18
12ـ س.ش 9/18
13ـ س.ش 10/18
14ـآرشيو مركز اسناد انقلاب اسلامي، ش بازيابي 120، ص202
15ـ خاطرات غلامعلي حداد عادل، خاطرات 15 خرداد، دفتر هفتم، علي باقري، دفتر ادبيات انقلاب اسلامي، تهران 1378، ص140
16ـ س.ش 4/18
17ـ س.ش 6/18
18ـ س.ش 5/18
19ـ جواد منصوري، پيشيت، صص 337ـ 336، و نيز مهدي عراقي، پيشين، ص189، س.ش 8/18
20ـ مهدي عراقي، پيشين، ص190
21ـ س.ش 11/18
22ـ سيد حميد روحاني، پيشين، ص621
23ـ س.ش. 12/18
منبع: كتاب نقش بازار در قيام 15 خرداد، نوشته رحيم روحبخش
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده