سيري در اسناد مبارزاتي حجت الاسلام و المسلمين حاج شيخ غلامحسين جمي
يکشنبه, ۰۶ دی ۱۳۹۴ ساعت ۱۳:۰۷
در مسجد بهبهانی های آبادان، مجلس بزرگداشت شهید آیت الله سید مصطفی خمینی برگزار شد و سخنران آقای جمی بودند. در گزارش ساواک آمده است، ”ایشان درباره آیت الله خمینی و مرحوم مصطفی خمینی صحبت نمود و از سجایای اخلاقی آن مرحوم یاد کرد و اضافه نمود وظیفه ما روحانیون این است که نیک و بد را برای مردم تشریح کنیم، زیرا مدیون هستیم.“
شاهد یاران یادنامه نماد پایداری: پرونده عالم جليل و مبارز نستوه، جناب حجت الاسلام والمسلمين آقاي جمي در ساواك، در بر دارنده اطلاعات مهم و منحصر به فردي است كه مي تواند ابعادي پنهان و نامكشوف از سير مبارزاتي اين روحاني پاكباز را نمايان سازد. اين نوشتار بر آن است تا با گزينش نكاتي بديع و مهم درباره مبارزات آقاي جمي از پرونده وي، خواننده را با جنبه هائي از مجاهدات او در دوران پرشكوه مبارزات ملت ايران و نيز حساسيت هاي ساواك نسبت به وي آشنا سازد.
اولين سند درباره حجت الاسلام جمي مربوط به 43/2/29 است كه عكس هايي از آيت الله خميني و آقاي شريعتمداري را آقاي غلامحسين جمي سردفتر ازدواج شماره 45 آبادان به آنجا و ساير نقاط مي فرستد. پس از يك ماه، گزارشي كاملا سري درباره ايشان وجود داده مي شود با اين مضمون كه «نامبرده بالا از روحانيون مخالف و از طرفداران[امام]خميني و در شهر آبادان ساكن است؛ ولي در اعمال و رفتار خود محافظه كار و ميانه رو مي باشد. به وسيله اين ساواك مرتبا تذكرات لازم به وي داده مي شود و مخصوصا در اين مورد به نامبرده گوشزد گرديده كه از اين اعمال بر حذر باشد. ضمنا دستور داده شد به وسيله پستخانه، مراسلات و مكاتبات وي تحت كنترل قرار گيرد.» ساواك در همين دوران برگ تعرفه بيوگرافي ايشان را تهيه نموده، ضمن ذكر مشخصات و محل تولد در بند 2 آورده است كه «او ميزان نفوذ زيادي دارد و در حدود 10000 نفر طرفدار دارد و در مسجد دشتستاني ها نماز مي گزارد. قدرت بيانش خوب است. مقلد آقاي خميني است و درجه تحصيلات دوره ديني را پايان رسانيده.» در بند 7 آمده است، «در مورد رويه و افكار و تمايلات و بستگي به شعبات مختلف سياسي و غير سياسي نسبت به دستگاه دولتي خوش بين نيست و در موعظه هاي خود جانب [امام]خميني را دارد.»
در بند 8 چنين آمده است، «نقاط ضعف و صفات برجسته مشاهده نشده است. وضع مالي از راه منبر و موعظه امرار معاش مي كند و وضع مادي وي نسبتاً بد نيست و ميزان اعتقاد مردم به زهد و تقوي نامبرده زياد است.» در بند 11 مي خوانيم،«ميزان احترام به قوانين و مقررات فقط قوانين شرع را قبول دارد.» در بند 13 آمده است، «نامبرده هر هفته در روزهاي جمعه در جلسه هفتگي آقايان اهل علم، موعظه و اظهاراتي در مورد مطرود بودن تمدن و فرهنگ و قوانين غيراسلامي نموده و گرسنه قدرت است و سياستش منفي بافي است.» از جلسات سخنراني ايشان، منبع ساواك به طور منظم گزارش مي داد:
«آخوند جمي در مسجد همايونشهري ها، بالاي منبر براي عده اي سخنراني كرد. او درباره تربيت فرزندان و احترام به شخصيت افراد صحبت كرد. سپس در مورد امام صادق (ع) شمه اي بيان نمود و گفت،«اين مملكت هم مملكت شيعه جعفري است، ولي آيا مذهب جعفري با رقاصه گري و دزدي و جنايت و آدمكشي و رشوه خواري وفق مي دهد؟ مسلما خير. تنها با لفظ جعفري گفتن كافي نيست. بايد با عمل توأم باشد. در همين آبادان چرا اين قدر بي بند و باري و فساد و كانون فحشا با كمال آزادي رواج دارد ؟ بايد قدري به خود آييد و نگوييد من دستم را روي كلاه خودم مي گذارم تا باد نبرد.» سپس با اشاره به خلافت منصور عباسي، شهادت امام صادق (ع) و ادامه مبحث گفت، «ما افتخار مي كنيم كه شيعه، مذهب رسمي ماست. چقدر كشته ها دادند. آنهايي كه اكنون قدرت را در دست دارند، بدانند كه توهين كردن به ساحت مقدس انبيا و اوليا كاري بسيار زشت است و در روز معيني بايد حساب پس بدهند.»
در يك گزارش تكميلي از وضعيت گذشته ايشان آمده است، «نامبرده بالا يكي از واعظين است كه در كليه سخنراني هاي خود انتقاداتي از وضع موجود نموده و نسبت به حوادث چند ساله اخير با روحانيون مخالف همصدا بوده و اقدامات آنها را تأييد مي نموده است. البته از طرف اين ساواك مرتبا تذكرات لازم به وي داده شده و اعمال او تحت نظر است.»
نكته مهم، ايستادگي و مقاومت حجت الاسلام جمي در مسير نهضت است كه تهديد، تذكر و حصر، در وضعيت ايشان تغيير نمي دهد و همچون ديگر ياران امام خميني، متعهد، مسئول، پايدار و مقاوم، در راه تحقق آرمان هاي اسلامي ايستاده و از قدرت شاه، ساواك و تهديد رژيم نهراسيده است. با اعدام رهبران اخوان المسلمين در مصر به دست رژيم ناصر، ايشان نامه اي تسليت گونه اي به حجت الاسلام سيد هادي خسروشاهي كه مترجم و ناشر و مروج روش اخوان بود، مي نويسد. نامه به دست ساواك مي رسد. تحليل ساواك از نگرش و حركت حجت الاسلام جمي جالب است: «نامبرده بالا نامه اي از آبادان به سيد هادي خسروشاهي ارسال و در آن نامه اعدام سيد قطب،رهبر اخوان المسلمين مصر را به خسروشاهي تسليت گفته و اضافه كرده است،«در جامعه اسلامي، مخصوصا حوزه علميه قم، سيد قطب آشنايان و علاقمندان زيادي دارد، اما به تشخيص خودم كساني كه اين طور خدمتگزار و مجاهد واقعي اسلام و قرآن را چون شما شناخته و اگر كسي هم پي برده باشد خيلي معدودند، اما چرا شما شناخته و اگر كسي هم پي برده باشد خيلي معدودند، اما چرا شما سيد قطب را شناخته ايد؟ براي اينكه عدالت اجتماعي سيد قطب را ترجمه و نگارش كرده ايد و بيشتر دلم مي خواست و در انتظار بودم كه اين مقاله با بسط بيشتري در صفحات مكتب اسلام چاپ شود تا به گوش جهان اسلام برسد و مرگ شخصي چون سيد قطب به اين زودي ها تازگي خود را از دست نداده و فراموش نخواهد شد.»
در ملاحظات آمده است،«خواهشمند است دستور فرماييد ضمن تعيين مشخصات كامل غلامحسين جمي و اعلام خلاصه اي از سوابق نامبرده، نحوه فعاليت وي را مشخص و اعمال و رفتار ياد شده را تحت كنترل قرار دهند.» اخراج ايرانيان، علما و برخورد حكومت بعثي عراق با علما و روحانيون عنوان سخنراني جلسه هفتگي آقايان علما در مسجد همايونشهري ها شد و حتي با امضاي علماي آبادان، براي حكومت عراق تلگرافي را ارسال نمودند. در يك گزارش مفصل ديگر از جلسه هفتگي روحانيون آبادان آمده است:«آقاي جمي بالاي منبر رفته، ابتدا درباره دين اسلام و از حوزه هاي علميه نجف اشرف و قم صحبت كرده و سپس درباره عراق، حكومت بعثي، اسائه ادب به آيت الله حكيم، اخراج ايرانيان و... صحبت كرده و گفته است،«اين حكومت بعثي عراق به جاي اينكه ايرانيان را از عراق اخراج كند، برود بيت المقدس را از دست اسرائيل نجات دهد و يا اورشليم را از دست اسرائيل بگيرد و يا سرزمين هاي اشغالي را از دست يهوديان پس بگيرد. ملت مسلمان و برادران ديني! ما يك وظيفه داريم و آن هم اينكه در جلساتي كه تشكيل مي شود، در اين مورد مردم را آگاه سازيم و من بنا به وظيفه اي كه بر عهده دارم، تا آنجايي كه امكانات اجازه مي دهد، مي كوشم و در هر [حال] مسلمانان را از اين عمل ننگين حكومت عراق آگاه مي سازم.»
در سال 1349، مقدم، مدير كل اداره سوم ساواك مي نويسد، «نامبرده بالا از روحانيون افراطي و مخالف و طرفدار ]امام] خميني مي باشد كه اكثرا در منابر خود مطالب انتقاد آميز بيان مي نمايد. خواهشمند است دستور فرماييد اعمال و رفتار و تماس هاي مشاراليه را تحت كنترل قرار داده و در صورت مشاهده فعاليتي مشكوكي از وي، مراتب را به موقع به اين اداره كل منعكس نمايند.»
انتقادات و بيان واقعيات از اوضاع روز، تقريبا حجت الاسلام جمي را به عنوان «سوژه» ساواك درآورده و گزارشات مكرر در مورد ايشان آمده است، «شيخ غلامحسين جمي در جلسات هفتگي روحانيون آبادان كه حدود 200 نفر از طبقات مختلف مردم در آن حضور داشتند، به منبر رفت و ضمن انتقاد از وضع فعلي ايران اظهار داشت:
1. فيلم هايي كه از آمريكا و اروپا در تلويزيون و يا در سينماها نمايش داده مي شوند، از نظر اخلاقي زننده و براي اجتماع نيز مضرند.
2. بچه ها را وادار مي كنند كه روحانيون را مسخره نمايند.
3. به منزل روحانيون مي ريزند و ضم آزار و اذيت، تبعيدشان مي كنند و روحانيون مورد بحث چيزي نمي گويند و به روحانيون مي گويند اسمش را نبريد...»
نظريه يكشنبه :
«با توجه به سوابق شيخ جمي، اظهارات فوق از جانب وي بعيد به نظر نمي رسد. اعمال و رفتار ياد شده تا حدود امكان تحت مراقبت قرار دارد. نتايج حاصله به موقع به استحضار خواهد رسيد.» در حاشيه سندآمده است، «نامبرده از روحانيوني است كه از [امام]خميني تقليد مي نمايد.» ماه بعد در گزارش ديگري آمده است كه، «در جلسه هفتگي، عده اي از روحانيون و طبقات مختلف مردم، وي در مورد حرام بودن مشروب و اجازه صدور پروانه كسب براي فروش آن سخنراني ايراد و در خاتمه سخنانش اظهار كرد، «خدايا مراجع تقليد ما را حفظ بفرما.» كه منظورش [امام] خميني بوده است.»
نظريه يكشنبه:
« با توجه به اينكه مشاراليه از طرفداران [امام] خميني مي باشد، مي توان به صحت خبر اطمينان نمود. ضمنا از اعمال و رفتار ياد شده مراقبت به عمل مي آيد.»
توجه به دقت حجت الاسلام جمي در طرح مسائل اصلي، كليدي و مهم آن دوران، خصوصا با شناخت زمان و مكان قابل بررسي و تحليل است. ايشان در حضور روحانيون، ضمن انتقاد از دولت و وضعيت جامعه مي گويد، «ما مسلمانان از علمايي بايد تقليد كنيم که علم و تقوايشان بيش از سايرين باشد.با توجه به خط مشي و روش ايشان هم مخاطبان متوجه شدند كه براي تقليد به چه كسي ارجاع داده مي شوند و هم ساواك روش ايشان را مي دانست. خصوصا در پايان همين سخنراني در دعاي خودگفت،«خداندا! مراجع عاليقدر بزرگ كه تبعيد است مؤيد بدار.»
در همين دوران نامه اي از آيت الله ناصر مكارم شيرازي براي ايشان ارسال مي شود كه ساواك نامه را ضبط مي كند و اصل نامه در پرونده ايشان ضبط گرديده است. به هنگام مسافرت ايشان به شيراز، پرويز ثابتي به ساواك فارس مي نويسد،«نامبرده از روحانيون طرفدار [امام] خميني مي باشد... خواهشمند است دستور فرماييد به وسيله منابع و ساير امكانات موجود، در مدت اقامت وي در آن منطقه، اعمال و رفتار او را تحت مراقبت قرار داده و نتيجه را به اين اداره كل منعكس نمايند.»با درگذشت مرجع تقليد حضرت آيت الله العظمي سيد محمدهادي ميلاني، مجالس ختم در سراسر مملكت برگزار شدند. در آبادان با شرکت متجاوز از 300 نفر، از سوي روحانيون و بازرگانان در حسينيه اصفهاني ها مجلس ختمي تشكيل شد. سخنران جلسه آقاي جمي بود. ايشان ضمن ستودن مقام علمي و معنوي مرجع تقليد و روش ايشان، به جايگاه روحانيت و مرجعيت در جامعه اشاره كردند و گفتند كه،«رمز و سر اين احترام را بايد در شعار روحانيت جستجو كرد. شعار روحانيت چيست؟ عدالت و امانت. بشر عاشق عدالت و امانت و حقيقت و درستكاري و به مذهب علاقمند است. روحانيت بستگي به نبوت دارد و جانشين پيامبران و معلم و تربيت كننده جامعه است.» در گزارش يكشنبه آمده است،«شيخ غلامحسين جمي از روحانيون طرفدار [امام] خميني است.» در روز بعد جلسه اي ديگر در مسجد همايونشهري ها تشكيل شد و آقاي جمي سخنران مجلس بود. او در آن جلسه گفت،«... مرجع تقليد نه تنها بايد عالم باشد، بلكه عادل هم بايد باشد. با هوا و هوس هاي نفساني مخالف و دلسوز دين باشد و به خاطر دين از تبعيد نترسد. از سرزنش و از تهمت نترسد. اگر به او اخلالگر و دشمن جامعه گفتند، هراس نداشته باشد.»
ناطق در سخنان خود داستان تبعيد شدن امام صادق (ع) را و ظلم هاي منصور داونقي و همچنين داستان موسي بن جعفر(ع) و ظلم هاي هارون را نيز بيان و اضافه كرد رابطه بين ملت ايران و روحانيت گسست ناپذير است.»
سابقه، اظهارات فوق به احتمال قوي صحت دارد و مشاراليه از روحانيون طرفدار [امام] خميني است.»
حجت الاسلام جمي علاوه بر اشاراتي و پيرامون اوضاع ايران بعضاً در مورد جهان اسلام، فلسطين، عراق و لبنان نيز صحبت به آمريكا، اسرائيل، انگليس حمله مي كرد.
آقاي جمي در سخنراني خود همچنين درباره اسرائيل و بمباران لبنان به وسيله آن كشور و سياست انگلستان براي ايجاد اسرائيل در صد سال اخير و راندن فلسطيني ها از خانه وكاشانه شان به وسيله يهودي ها و اظهارات ياسر عرفات در سازمان ملل متحد صحبتي به ميان آورد. در اين جلسه حدود 280 نفر از طبقات مختلف به خصوص بازاري ها شركت داشتند.
سخنراني ديگري در هيئت مهديه داشته و با اشاره به وضع لبنان گفته است،«غرب براي نفع خودش جنگ بين دول عربي و لبنان را راه انداخته، زيرا اگر اسرائيل را از دست بدهد، دستش از دامان دول عربي كوتاه مي شود، بنابراين براي نفع خودش مجبور است از اسرائيل پشتيباني كند.» ثابتي طي نامه اي به اداره كل خوزستان مي نويسد، «دستور فرماييد نامبرده احضار و شديداً به وي تذكر داده شود، چنانچه من بعد در جلسات سخنراني خود خارج از مسائل مذهبي صحبت نمايد، تصميمات شديدي در مورد وي اتخاذ خواهد شد.»
چندي بعد ساواك خوزستان به تهران گزارش مي دهد:«در مورخه 56/5/8 از طرف آيت الله عبدالرسول قائمي، سيد كاظم دهدشتي، غلامحسين جمي تلگرافي جهت آيت الله خميني به نجف اشرف مخابره شده و ضمن اين تلگراف نامبردگان به ياد شده تسليت گفته اند.»
اين تلگراف به مناسبت شهادت شهيد آيت الله سيد مصطفي خميني مي باشد كه هفته قبلش به طور مشكوكي به شهادت رسيده بود. هفته بعد در مسجد بهبهاني هاي آبادان، مجلس بزرگداشت شهيد آيت الله سيدمصطفي خميني برگزار شد و سخنران آقاي جمي بودند. در گزارش ساواك آمده است، «شيخ غلامحسين جمي درباره آيت الله خميني و فرزندش مرحوم مصطفي خميني صحبت نمود و از سجاياي اخلاقي آن مرحوم ياد كرد و اضافه نمود كه زير دست آن مرحوم و پدرش چندين هزار طلبه درس علوم ديني ياد گرفته اند و ما بايد تا جايي كه مي توانيم به آنها ايمان داشته باشيم و وظيفه ما روحانيون اين است كه نيك و بد را براي مردم تشريح كنيم، زيرا مديون هستيم.»
در جلسه هفتگي روحانيون در آبادان حجت الاسلام جمي طي سخنراني به مناسبت به چهلم شهيد آيت الله سيد مصطفي خميني مي گويد، «ما دو نوع شخص داريم. يكي عابد و دوم عالم. وآن مرحوم فرزند برومند يك شخص عالم مجاهد و مجتهد عاليقدر و عالي مرتبه. آيت الله خميني مي باشد و درباره كمال و صفات پسنديده آيت الله خميني سخنان بسياري ايراد كرد و گفت كه آيت الله خميني داراي تأليفات زيادي است كه بعضي از اين كتب را موقعي كه به تركيه تبعيدشان كردند، نوشتند و خطاب به حضاراضافه نمود، «اي مردم شما بايد حرف هاي اين عالم مجاهد را گوش بگيريد.»
نظريه يكشنبه «اظهارات وي در منابر به طور مسلم ياد شده، يكي از مريدان و مقلدين [امام] خميني مي باشد». پس از شهادت آيت الله سيد مصطفي خميني، منبرهاي حجت الاسلام جمي سياسي تر شدند و محتواي آنها علناً عليه رژيم شاه بود. ايشان حتي بحث حكومت اسلامي را نيز بيان و با جانشيني يزيد توسط معاويه و به دنبال آن، وضع اسرائيل و تروريست بودن اين حكومت را عنوان مي كردند. در حسينيه اصفهاني ها جلسه خصوصي تشكيل شد و محمد صالح طاهري، وزير 30 سال بودند ؛ به هنگام خروج به تظاهرات پرداختند و به بانك ها حمله كردند و شعارهايي بر عليه خميني سر دادند. ساواك در گزارش خود، از 26 فرد مؤثر در اين حركت شيخ عبدالرسول قائمي، شيخ عباسعلي دانشمند، شيخ غلامحسين جمي، سيد محمد كايوش، محمد جواد رشيديان 24 نام مي برد و از دستگيري حجت الاسلام شيخ هادي غفاري در آبادان و تهديد مردم آبادان به راه انداختن تظاهرات در صورت آزاد نشدن افراد فوق الذكر، گزارش ويژه اي را در مورد حجت الاسلام جمي براي تيمسار رياست ساواك «نعمت الله نصيري» ارسال مي دارد و مي نويسد:
«نامبرده بالا يكي از روحانيون افراطي و طرفدار [امام] خميني مي باشد و اغلب در منابر خود مطالب انتقادآميز و تحريك كننده عنوان مي نمايد. در مورخه 57/4/16 ضمن سخنراني درباره بعثت رسول اكرم (ص) اظهار داشته است،«رهبر عاليقدر فعلي ما آيت الله خميني است كه در مورد برگزاري جشن هاي ملي و مذهبي تأكيد فرموده اند كه اين جشن ها در حال حاضر نبايد برگزار شوند.» با اظهارات وي در مورد[امام] خميني، جمعيت كه حدود 800 نفر بودند، با فرستادن صلوات وي را همراهي نمودند. ضمنا در جلسات مذكور دو نوع اعلاميه توزيع گرديده كه مشاراليه از متن اعلاميه هاي پخش شده اطلاع داشته است.»مديريت كل، ذيل خبر موصوف پي نوشت فرموده اند، «سازمان محل در مورد خنثي كردن تحريكات وي چه اقدامي به عمل آورده است. پيشنهادات لازم ارائه شود.» در اجراي اوامر صادره، مراتب به سازمان خوزستان منعكس پاسخ حاصله حاكي است، فرد مورد بحث چندي قبل احضار و اينجانب (رياست ساواك خوزستان) شخصا با وي صحبت نموده و با وجود اين مشاراليه تعهد اخلاقي سپرده بود كه در آينده اظهارات اخلاقي ننمايد، معهذا به علت تعصب بيش از حدش به تعهد خود عمل ننموده است.» سازمان مذكور اضافه كرده،«قسمتي از صورت فرد مورد بحث به علت سكته فلج مي باشد و پيشنها نموده ترتيبي داده شود تا از طريق اداره كل ثبت جواز دفتر طلاق و ازدواج لغو و چنانچه باز هم در آينده مبادرت به اعمال خلاف و اظهارات تحريك آميز نمود، تبعيد يا دستگير شود.»
برگزاري مجلس چهلم شهداي اصفهان در مدرسه علميه آيت الله قائمي، و مسجد بهبهاني ها با حضور علماي شهر، سخنراني در جلسه هفتگي روحانيون در حسينيه اصفهاني ها و بحث پيرامون مشخصه هاي رهبران جهان، خلاصه روحانيون كه نبايد «به دنبال مقام و ظواهر باشند.» و دعوت از مردم كه نترسيد و تجليل از مراجع تقليد. در اين جلسه در بين خانم ها اعلاميه هاي امام پخش گرديد. سخنراني در مسجد مهدي آبادان پيرامون «رهبر عاليقدر فعلي ما آيت الله خميني» بود و در اين جلسه، حدود 800 نفر حضور داشتند و هر گاه نام امام برده مي شد، جمعيت صلوات مي فرستادند.
با گسترش مبارزات، در ميان اسناد و پرونده حجت الاسلام جمي ده ها سند در مورد كارگران شركت نفت، نيروهاي مسلمان فعال، اعلاميه ها و بيانيه هاي حضرت امام و احزاب و گروه ها وجود دارند كه ما از آوردن آن و ذكر يكايك اين قبيل خودداري كرديم، خلاصه آن كه در متن و حواشي ذكري از جانب آقاي جمي نشده بود ؛ ولي با گسترش اعتصابات كارگران شركت نفت و پخش اعلاميه هاي حضرت امام در مشهد، قم و تهران، حضرت آقايان محلاتي، منتظري، طبسي با منزل ايشان تماس گرفته اند و همگي در مورد اعتصابات كاركنان شركت ملي نفت با پسر غلامحسين جمي به نام محمود صحبت كرده اند، «چند روز است كه غلامحسين از ترس دستگيري در منزل نيست و در منزل شخصي به نام كرامتي يا مظاهري در شهرستان خرمشهر سكونت دارد.» طبسي از مشهد ضمن تماس با پسر جمي از وي خواست كه به پدرش بگويد تعدادي از بازاريان و اطباء اعلام كرده اند حاضرند به اندازه كافي خانه و پول در اختيار كاركنان شركت نفت كه ممكن است در ادامه اعتصاب، اخراج يا از كار بيكار شوند، بگذارند و طبسي اصرار مي نمود كه اين مطلب به جمي گفته شود تا به طريقي به كارگران ابلاغ شود و آنها به اعتصاب ادامه دهند. او از اينكه شنيد تعدادي از كارگران، اعتصاب را شكسته اند، ناراحت شد.»
نظريه يكشنبه : «در چند روز اخير تماس هاي بسيار زيادي با غلامحسين جمي گرفته شده است و برابر سوابق موجود و شواهد قرائن، عامل اصلي تظاهرات خرمشهر كه منجر به كشته شدن چند نفر شده، شيخ غلامحسين جمي مي باشد كه يكي از روحانيون افراطي موافق [امام] خميني است. چنانچه وي دستگير شود و اشد مجازات درباره اش اجرا نگردد، هر گونه تظاهرات و كشت و كشتار در اغلب شهرستان هاي خوزستان متصور است كه طي تماسي كه روز گذشته به وسيله شخص ناشناسي با پسر وي گرفته شد، تصميم گرفته شد.»انتشار مكرر اعلاميه ها و پخش آنها در گزارشات پرونده حجت الاسلام جمي ثبت و جمع شده است. حتي درگزارشي آمده است،«اعلاميه با امضاي [امام] خميني به كاركنان شركت ملي نفت آبادان كه توزيع گرديده، از طريق شيخ غلامحسين جمي تكثير و توزيع گرديده است.»
منبع: ماهنامه شاهد یاران، شماره 23
در بند 8 چنين آمده است، «نقاط ضعف و صفات برجسته مشاهده نشده است. وضع مالي از راه منبر و موعظه امرار معاش مي كند و وضع مادي وي نسبتاً بد نيست و ميزان اعتقاد مردم به زهد و تقوي نامبرده زياد است.» در بند 11 مي خوانيم،«ميزان احترام به قوانين و مقررات فقط قوانين شرع را قبول دارد.» در بند 13 آمده است، «نامبرده هر هفته در روزهاي جمعه در جلسه هفتگي آقايان اهل علم، موعظه و اظهاراتي در مورد مطرود بودن تمدن و فرهنگ و قوانين غيراسلامي نموده و گرسنه قدرت است و سياستش منفي بافي است.» از جلسات سخنراني ايشان، منبع ساواك به طور منظم گزارش مي داد:
«آخوند جمي در مسجد همايونشهري ها، بالاي منبر براي عده اي سخنراني كرد. او درباره تربيت فرزندان و احترام به شخصيت افراد صحبت كرد. سپس در مورد امام صادق (ع) شمه اي بيان نمود و گفت،«اين مملكت هم مملكت شيعه جعفري است، ولي آيا مذهب جعفري با رقاصه گري و دزدي و جنايت و آدمكشي و رشوه خواري وفق مي دهد؟ مسلما خير. تنها با لفظ جعفري گفتن كافي نيست. بايد با عمل توأم باشد. در همين آبادان چرا اين قدر بي بند و باري و فساد و كانون فحشا با كمال آزادي رواج دارد ؟ بايد قدري به خود آييد و نگوييد من دستم را روي كلاه خودم مي گذارم تا باد نبرد.» سپس با اشاره به خلافت منصور عباسي، شهادت امام صادق (ع) و ادامه مبحث گفت، «ما افتخار مي كنيم كه شيعه، مذهب رسمي ماست. چقدر كشته ها دادند. آنهايي كه اكنون قدرت را در دست دارند، بدانند كه توهين كردن به ساحت مقدس انبيا و اوليا كاري بسيار زشت است و در روز معيني بايد حساب پس بدهند.»
در يك گزارش تكميلي از وضعيت گذشته ايشان آمده است، «نامبرده بالا يكي از واعظين است كه در كليه سخنراني هاي خود انتقاداتي از وضع موجود نموده و نسبت به حوادث چند ساله اخير با روحانيون مخالف همصدا بوده و اقدامات آنها را تأييد مي نموده است. البته از طرف اين ساواك مرتبا تذكرات لازم به وي داده شده و اعمال او تحت نظر است.»
نكته مهم، ايستادگي و مقاومت حجت الاسلام جمي در مسير نهضت است كه تهديد، تذكر و حصر، در وضعيت ايشان تغيير نمي دهد و همچون ديگر ياران امام خميني، متعهد، مسئول، پايدار و مقاوم، در راه تحقق آرمان هاي اسلامي ايستاده و از قدرت شاه، ساواك و تهديد رژيم نهراسيده است. با اعدام رهبران اخوان المسلمين در مصر به دست رژيم ناصر، ايشان نامه اي تسليت گونه اي به حجت الاسلام سيد هادي خسروشاهي كه مترجم و ناشر و مروج روش اخوان بود، مي نويسد. نامه به دست ساواك مي رسد. تحليل ساواك از نگرش و حركت حجت الاسلام جمي جالب است: «نامبرده بالا نامه اي از آبادان به سيد هادي خسروشاهي ارسال و در آن نامه اعدام سيد قطب،رهبر اخوان المسلمين مصر را به خسروشاهي تسليت گفته و اضافه كرده است،«در جامعه اسلامي، مخصوصا حوزه علميه قم، سيد قطب آشنايان و علاقمندان زيادي دارد، اما به تشخيص خودم كساني كه اين طور خدمتگزار و مجاهد واقعي اسلام و قرآن را چون شما شناخته و اگر كسي هم پي برده باشد خيلي معدودند، اما چرا شما شناخته و اگر كسي هم پي برده باشد خيلي معدودند، اما چرا شما سيد قطب را شناخته ايد؟ براي اينكه عدالت اجتماعي سيد قطب را ترجمه و نگارش كرده ايد و بيشتر دلم مي خواست و در انتظار بودم كه اين مقاله با بسط بيشتري در صفحات مكتب اسلام چاپ شود تا به گوش جهان اسلام برسد و مرگ شخصي چون سيد قطب به اين زودي ها تازگي خود را از دست نداده و فراموش نخواهد شد.»
در ملاحظات آمده است،«خواهشمند است دستور فرماييد ضمن تعيين مشخصات كامل غلامحسين جمي و اعلام خلاصه اي از سوابق نامبرده، نحوه فعاليت وي را مشخص و اعمال و رفتار ياد شده را تحت كنترل قرار دهند.» اخراج ايرانيان، علما و برخورد حكومت بعثي عراق با علما و روحانيون عنوان سخنراني جلسه هفتگي آقايان علما در مسجد همايونشهري ها شد و حتي با امضاي علماي آبادان، براي حكومت عراق تلگرافي را ارسال نمودند. در يك گزارش مفصل ديگر از جلسه هفتگي روحانيون آبادان آمده است:«آقاي جمي بالاي منبر رفته، ابتدا درباره دين اسلام و از حوزه هاي علميه نجف اشرف و قم صحبت كرده و سپس درباره عراق، حكومت بعثي، اسائه ادب به آيت الله حكيم، اخراج ايرانيان و... صحبت كرده و گفته است،«اين حكومت بعثي عراق به جاي اينكه ايرانيان را از عراق اخراج كند، برود بيت المقدس را از دست اسرائيل نجات دهد و يا اورشليم را از دست اسرائيل بگيرد و يا سرزمين هاي اشغالي را از دست يهوديان پس بگيرد. ملت مسلمان و برادران ديني! ما يك وظيفه داريم و آن هم اينكه در جلساتي كه تشكيل مي شود، در اين مورد مردم را آگاه سازيم و من بنا به وظيفه اي كه بر عهده دارم، تا آنجايي كه امكانات اجازه مي دهد، مي كوشم و در هر [حال] مسلمانان را از اين عمل ننگين حكومت عراق آگاه مي سازم.»
در سال 1349، مقدم، مدير كل اداره سوم ساواك مي نويسد، «نامبرده بالا از روحانيون افراطي و مخالف و طرفدار ]امام] خميني مي باشد كه اكثرا در منابر خود مطالب انتقاد آميز بيان مي نمايد. خواهشمند است دستور فرماييد اعمال و رفتار و تماس هاي مشاراليه را تحت كنترل قرار داده و در صورت مشاهده فعاليتي مشكوكي از وي، مراتب را به موقع به اين اداره كل منعكس نمايند.»
انتقادات و بيان واقعيات از اوضاع روز، تقريبا حجت الاسلام جمي را به عنوان «سوژه» ساواك درآورده و گزارشات مكرر در مورد ايشان آمده است، «شيخ غلامحسين جمي در جلسات هفتگي روحانيون آبادان كه حدود 200 نفر از طبقات مختلف مردم در آن حضور داشتند، به منبر رفت و ضمن انتقاد از وضع فعلي ايران اظهار داشت:
1. فيلم هايي كه از آمريكا و اروپا در تلويزيون و يا در سينماها نمايش داده مي شوند، از نظر اخلاقي زننده و براي اجتماع نيز مضرند.
2. بچه ها را وادار مي كنند كه روحانيون را مسخره نمايند.
3. به منزل روحانيون مي ريزند و ضم آزار و اذيت، تبعيدشان مي كنند و روحانيون مورد بحث چيزي نمي گويند و به روحانيون مي گويند اسمش را نبريد...»
نظريه يكشنبه :
«با توجه به سوابق شيخ جمي، اظهارات فوق از جانب وي بعيد به نظر نمي رسد. اعمال و رفتار ياد شده تا حدود امكان تحت مراقبت قرار دارد. نتايج حاصله به موقع به استحضار خواهد رسيد.» در حاشيه سندآمده است، «نامبرده از روحانيوني است كه از [امام]خميني تقليد مي نمايد.» ماه بعد در گزارش ديگري آمده است كه، «در جلسه هفتگي، عده اي از روحانيون و طبقات مختلف مردم، وي در مورد حرام بودن مشروب و اجازه صدور پروانه كسب براي فروش آن سخنراني ايراد و در خاتمه سخنانش اظهار كرد، «خدايا مراجع تقليد ما را حفظ بفرما.» كه منظورش [امام] خميني بوده است.»
نظريه يكشنبه:
« با توجه به اينكه مشاراليه از طرفداران [امام] خميني مي باشد، مي توان به صحت خبر اطمينان نمود. ضمنا از اعمال و رفتار ياد شده مراقبت به عمل مي آيد.»
توجه به دقت حجت الاسلام جمي در طرح مسائل اصلي، كليدي و مهم آن دوران، خصوصا با شناخت زمان و مكان قابل بررسي و تحليل است. ايشان در حضور روحانيون، ضمن انتقاد از دولت و وضعيت جامعه مي گويد، «ما مسلمانان از علمايي بايد تقليد كنيم که علم و تقوايشان بيش از سايرين باشد.با توجه به خط مشي و روش ايشان هم مخاطبان متوجه شدند كه براي تقليد به چه كسي ارجاع داده مي شوند و هم ساواك روش ايشان را مي دانست. خصوصا در پايان همين سخنراني در دعاي خودگفت،«خداندا! مراجع عاليقدر بزرگ كه تبعيد است مؤيد بدار.»
در همين دوران نامه اي از آيت الله ناصر مكارم شيرازي براي ايشان ارسال مي شود كه ساواك نامه را ضبط مي كند و اصل نامه در پرونده ايشان ضبط گرديده است. به هنگام مسافرت ايشان به شيراز، پرويز ثابتي به ساواك فارس مي نويسد،«نامبرده از روحانيون طرفدار [امام] خميني مي باشد... خواهشمند است دستور فرماييد به وسيله منابع و ساير امكانات موجود، در مدت اقامت وي در آن منطقه، اعمال و رفتار او را تحت مراقبت قرار داده و نتيجه را به اين اداره كل منعكس نمايند.»با درگذشت مرجع تقليد حضرت آيت الله العظمي سيد محمدهادي ميلاني، مجالس ختم در سراسر مملكت برگزار شدند. در آبادان با شرکت متجاوز از 300 نفر، از سوي روحانيون و بازرگانان در حسينيه اصفهاني ها مجلس ختمي تشكيل شد. سخنران جلسه آقاي جمي بود. ايشان ضمن ستودن مقام علمي و معنوي مرجع تقليد و روش ايشان، به جايگاه روحانيت و مرجعيت در جامعه اشاره كردند و گفتند كه،«رمز و سر اين احترام را بايد در شعار روحانيت جستجو كرد. شعار روحانيت چيست؟ عدالت و امانت. بشر عاشق عدالت و امانت و حقيقت و درستكاري و به مذهب علاقمند است. روحانيت بستگي به نبوت دارد و جانشين پيامبران و معلم و تربيت كننده جامعه است.» در گزارش يكشنبه آمده است،«شيخ غلامحسين جمي از روحانيون طرفدار [امام] خميني است.» در روز بعد جلسه اي ديگر در مسجد همايونشهري ها تشكيل شد و آقاي جمي سخنران مجلس بود. او در آن جلسه گفت،«... مرجع تقليد نه تنها بايد عالم باشد، بلكه عادل هم بايد باشد. با هوا و هوس هاي نفساني مخالف و دلسوز دين باشد و به خاطر دين از تبعيد نترسد. از سرزنش و از تهمت نترسد. اگر به او اخلالگر و دشمن جامعه گفتند، هراس نداشته باشد.»
ناطق در سخنان خود داستان تبعيد شدن امام صادق (ع) را و ظلم هاي منصور داونقي و همچنين داستان موسي بن جعفر(ع) و ظلم هاي هارون را نيز بيان و اضافه كرد رابطه بين ملت ايران و روحانيت گسست ناپذير است.»
سابقه، اظهارات فوق به احتمال قوي صحت دارد و مشاراليه از روحانيون طرفدار [امام] خميني است.»
حجت الاسلام جمي علاوه بر اشاراتي و پيرامون اوضاع ايران بعضاً در مورد جهان اسلام، فلسطين، عراق و لبنان نيز صحبت به آمريكا، اسرائيل، انگليس حمله مي كرد.
آقاي جمي در سخنراني خود همچنين درباره اسرائيل و بمباران لبنان به وسيله آن كشور و سياست انگلستان براي ايجاد اسرائيل در صد سال اخير و راندن فلسطيني ها از خانه وكاشانه شان به وسيله يهودي ها و اظهارات ياسر عرفات در سازمان ملل متحد صحبتي به ميان آورد. در اين جلسه حدود 280 نفر از طبقات مختلف به خصوص بازاري ها شركت داشتند.
سخنراني ديگري در هيئت مهديه داشته و با اشاره به وضع لبنان گفته است،«غرب براي نفع خودش جنگ بين دول عربي و لبنان را راه انداخته، زيرا اگر اسرائيل را از دست بدهد، دستش از دامان دول عربي كوتاه مي شود، بنابراين براي نفع خودش مجبور است از اسرائيل پشتيباني كند.» ثابتي طي نامه اي به اداره كل خوزستان مي نويسد، «دستور فرماييد نامبرده احضار و شديداً به وي تذكر داده شود، چنانچه من بعد در جلسات سخنراني خود خارج از مسائل مذهبي صحبت نمايد، تصميمات شديدي در مورد وي اتخاذ خواهد شد.»
چندي بعد ساواك خوزستان به تهران گزارش مي دهد:«در مورخه 56/5/8 از طرف آيت الله عبدالرسول قائمي، سيد كاظم دهدشتي، غلامحسين جمي تلگرافي جهت آيت الله خميني به نجف اشرف مخابره شده و ضمن اين تلگراف نامبردگان به ياد شده تسليت گفته اند.»
اين تلگراف به مناسبت شهادت شهيد آيت الله سيد مصطفي خميني مي باشد كه هفته قبلش به طور مشكوكي به شهادت رسيده بود. هفته بعد در مسجد بهبهاني هاي آبادان، مجلس بزرگداشت شهيد آيت الله سيدمصطفي خميني برگزار شد و سخنران آقاي جمي بودند. در گزارش ساواك آمده است، «شيخ غلامحسين جمي درباره آيت الله خميني و فرزندش مرحوم مصطفي خميني صحبت نمود و از سجاياي اخلاقي آن مرحوم ياد كرد و اضافه نمود كه زير دست آن مرحوم و پدرش چندين هزار طلبه درس علوم ديني ياد گرفته اند و ما بايد تا جايي كه مي توانيم به آنها ايمان داشته باشيم و وظيفه ما روحانيون اين است كه نيك و بد را براي مردم تشريح كنيم، زيرا مديون هستيم.»
در جلسه هفتگي روحانيون در آبادان حجت الاسلام جمي طي سخنراني به مناسبت به چهلم شهيد آيت الله سيد مصطفي خميني مي گويد، «ما دو نوع شخص داريم. يكي عابد و دوم عالم. وآن مرحوم فرزند برومند يك شخص عالم مجاهد و مجتهد عاليقدر و عالي مرتبه. آيت الله خميني مي باشد و درباره كمال و صفات پسنديده آيت الله خميني سخنان بسياري ايراد كرد و گفت كه آيت الله خميني داراي تأليفات زيادي است كه بعضي از اين كتب را موقعي كه به تركيه تبعيدشان كردند، نوشتند و خطاب به حضاراضافه نمود، «اي مردم شما بايد حرف هاي اين عالم مجاهد را گوش بگيريد.»
نظريه يكشنبه «اظهارات وي در منابر به طور مسلم ياد شده، يكي از مريدان و مقلدين [امام] خميني مي باشد». پس از شهادت آيت الله سيد مصطفي خميني، منبرهاي حجت الاسلام جمي سياسي تر شدند و محتواي آنها علناً عليه رژيم شاه بود. ايشان حتي بحث حكومت اسلامي را نيز بيان و با جانشيني يزيد توسط معاويه و به دنبال آن، وضع اسرائيل و تروريست بودن اين حكومت را عنوان مي كردند. در حسينيه اصفهاني ها جلسه خصوصي تشكيل شد و محمد صالح طاهري، وزير 30 سال بودند ؛ به هنگام خروج به تظاهرات پرداختند و به بانك ها حمله كردند و شعارهايي بر عليه خميني سر دادند. ساواك در گزارش خود، از 26 فرد مؤثر در اين حركت شيخ عبدالرسول قائمي، شيخ عباسعلي دانشمند، شيخ غلامحسين جمي، سيد محمد كايوش، محمد جواد رشيديان 24 نام مي برد و از دستگيري حجت الاسلام شيخ هادي غفاري در آبادان و تهديد مردم آبادان به راه انداختن تظاهرات در صورت آزاد نشدن افراد فوق الذكر، گزارش ويژه اي را در مورد حجت الاسلام جمي براي تيمسار رياست ساواك «نعمت الله نصيري» ارسال مي دارد و مي نويسد:
«نامبرده بالا يكي از روحانيون افراطي و طرفدار [امام] خميني مي باشد و اغلب در منابر خود مطالب انتقادآميز و تحريك كننده عنوان مي نمايد. در مورخه 57/4/16 ضمن سخنراني درباره بعثت رسول اكرم (ص) اظهار داشته است،«رهبر عاليقدر فعلي ما آيت الله خميني است كه در مورد برگزاري جشن هاي ملي و مذهبي تأكيد فرموده اند كه اين جشن ها در حال حاضر نبايد برگزار شوند.» با اظهارات وي در مورد[امام] خميني، جمعيت كه حدود 800 نفر بودند، با فرستادن صلوات وي را همراهي نمودند. ضمنا در جلسات مذكور دو نوع اعلاميه توزيع گرديده كه مشاراليه از متن اعلاميه هاي پخش شده اطلاع داشته است.»مديريت كل، ذيل خبر موصوف پي نوشت فرموده اند، «سازمان محل در مورد خنثي كردن تحريكات وي چه اقدامي به عمل آورده است. پيشنهادات لازم ارائه شود.» در اجراي اوامر صادره، مراتب به سازمان خوزستان منعكس پاسخ حاصله حاكي است، فرد مورد بحث چندي قبل احضار و اينجانب (رياست ساواك خوزستان) شخصا با وي صحبت نموده و با وجود اين مشاراليه تعهد اخلاقي سپرده بود كه در آينده اظهارات اخلاقي ننمايد، معهذا به علت تعصب بيش از حدش به تعهد خود عمل ننموده است.» سازمان مذكور اضافه كرده،«قسمتي از صورت فرد مورد بحث به علت سكته فلج مي باشد و پيشنها نموده ترتيبي داده شود تا از طريق اداره كل ثبت جواز دفتر طلاق و ازدواج لغو و چنانچه باز هم در آينده مبادرت به اعمال خلاف و اظهارات تحريك آميز نمود، تبعيد يا دستگير شود.»
برگزاري مجلس چهلم شهداي اصفهان در مدرسه علميه آيت الله قائمي، و مسجد بهبهاني ها با حضور علماي شهر، سخنراني در جلسه هفتگي روحانيون در حسينيه اصفهاني ها و بحث پيرامون مشخصه هاي رهبران جهان، خلاصه روحانيون كه نبايد «به دنبال مقام و ظواهر باشند.» و دعوت از مردم كه نترسيد و تجليل از مراجع تقليد. در اين جلسه در بين خانم ها اعلاميه هاي امام پخش گرديد. سخنراني در مسجد مهدي آبادان پيرامون «رهبر عاليقدر فعلي ما آيت الله خميني» بود و در اين جلسه، حدود 800 نفر حضور داشتند و هر گاه نام امام برده مي شد، جمعيت صلوات مي فرستادند.
با گسترش مبارزات، در ميان اسناد و پرونده حجت الاسلام جمي ده ها سند در مورد كارگران شركت نفت، نيروهاي مسلمان فعال، اعلاميه ها و بيانيه هاي حضرت امام و احزاب و گروه ها وجود دارند كه ما از آوردن آن و ذكر يكايك اين قبيل خودداري كرديم، خلاصه آن كه در متن و حواشي ذكري از جانب آقاي جمي نشده بود ؛ ولي با گسترش اعتصابات كارگران شركت نفت و پخش اعلاميه هاي حضرت امام در مشهد، قم و تهران، حضرت آقايان محلاتي، منتظري، طبسي با منزل ايشان تماس گرفته اند و همگي در مورد اعتصابات كاركنان شركت ملي نفت با پسر غلامحسين جمي به نام محمود صحبت كرده اند، «چند روز است كه غلامحسين از ترس دستگيري در منزل نيست و در منزل شخصي به نام كرامتي يا مظاهري در شهرستان خرمشهر سكونت دارد.» طبسي از مشهد ضمن تماس با پسر جمي از وي خواست كه به پدرش بگويد تعدادي از بازاريان و اطباء اعلام كرده اند حاضرند به اندازه كافي خانه و پول در اختيار كاركنان شركت نفت كه ممكن است در ادامه اعتصاب، اخراج يا از كار بيكار شوند، بگذارند و طبسي اصرار مي نمود كه اين مطلب به جمي گفته شود تا به طريقي به كارگران ابلاغ شود و آنها به اعتصاب ادامه دهند. او از اينكه شنيد تعدادي از كارگران، اعتصاب را شكسته اند، ناراحت شد.»
نظريه يكشنبه : «در چند روز اخير تماس هاي بسيار زيادي با غلامحسين جمي گرفته شده است و برابر سوابق موجود و شواهد قرائن، عامل اصلي تظاهرات خرمشهر كه منجر به كشته شدن چند نفر شده، شيخ غلامحسين جمي مي باشد كه يكي از روحانيون افراطي موافق [امام] خميني است. چنانچه وي دستگير شود و اشد مجازات درباره اش اجرا نگردد، هر گونه تظاهرات و كشت و كشتار در اغلب شهرستان هاي خوزستان متصور است كه طي تماسي كه روز گذشته به وسيله شخص ناشناسي با پسر وي گرفته شد، تصميم گرفته شد.»انتشار مكرر اعلاميه ها و پخش آنها در گزارشات پرونده حجت الاسلام جمي ثبت و جمع شده است. حتي درگزارشي آمده است،«اعلاميه با امضاي [امام] خميني به كاركنان شركت ملي نفت آبادان كه توزيع گرديده، از طريق شيخ غلامحسين جمي تكثير و توزيع گرديده است.»
منبع: ماهنامه شاهد یاران، شماره 23
نظر شما