وصف جبهه
من دست از جهان شسته ام و براى ملاقات خداوند به كربلاى خوزستان آمده ام، خدايا! از تو مىخواهم كه، مرا با اصحاب حسين(ع) محشور كنى. آرزو دارم كه، بر خاك داغ خوزستان در خون خود بغلطم و به ياد عاشوراى حسينى خود را در قدم مقدسش بيفكنم. شهيد حسن پارسا
**********************
آيا كسى به خود اجازه مىدهد كه با چشم خود ببيند كه جنايت كاران و متجاوزان دست به سوى اسلامش، شرف و كشورش دراز كرده و قصد نابودى آن را داشته باشند و سكوت اختيار كند. من اكنون مىروم كه با خدايم ملاقات كنم، مىروم تا آتشى را كه در درونم مشتعل شده خاموش نمايم، من هم اكنون به سوى سنگر خالى هم رزمم به سوى لانه با صفاى جبهه و جنگ پرواز مىكنم كه دشمن بداند، هيچ وقت سنگرها خالى نمىماند. شهيد احمد ولى پور
**********************
على جان، جايت بسيار خالى است. اين مكان، مكانى است عرفانى، اين جا، جايگاه عاشقان به الّله است. شهيد محمدرضا فدوى
**********************
معنويت حاكم بر جبهه ها را حفظ و از رزمندگان مىخواهم كه آن معنويت را با خود به پشت جبهه ها بياورند، تا ايران را سراسر به دانشگاه كربلا مبدل سازيم. شهيد پرويز محمدى
**********************
من همانند، هزاران عاشق ديگر به ديار عاشقان به دانشگاه تزكيه و به محل اجتماع عاشقان به معبود آمده ام. تا خداوند عنايتى فرمايد و با ديگر شهيدان مرا محشور كند. آرى، من به اين مكان آمده ام تا از اين دنياى پرتنگ جدا شده و به معشوق بپيوندم. اين جا، مكانى است كه براى آزاديش قدم به قدمش، به خون گلهاى اين ديار آغشته گشته. شهيد نريمان حميدى زاده
**********************
اما دخترم، كه آرزويت ديدن مهر و محبت پدر بود. ولى هنوز حرفهاى او را متوجه نمىشدى، اين نعمت الهى بى بهره شده اى، با الگو قرار دادن حضرت سكينه رهرو خوبى براى رهبر انقلاب باش و بدان كه اسلحه فرزند پدرت و حجله سنگرش و تير و تركش نقل و نبات و شهادت عروسش مىباشد. شهيد انوشيروان رضايى فاضلى
**********************
من عاشقانه به سوى جبهه رفتم و اين براى چندمين بار است. به دانشگاهى كه درسش ايثار مىباشد شركت كرده ام، اما در اين دانشگاه رفوزه شده ام. چون خداوند گلچين مىكند و خوبان را مىبرد و شهادت نصيب من نمىشود. شهيد محمد رحيمى
**********************
مادرم، مهربانم، عروسم اسلحه ام بود. و حجله ام سنگرم و گلوله هاى سربى شيرينى هايى بود كه بر سرم مىريخت و ماه عسلم را به كربلا سفر مىكنم. شهيد رحمت الله برات پور
**********************
خدا هر چه بخواهد همان مىشود و زندگى واقعى در همين سنگرهاست، از همين نمازهايى است كه در سنگرها برپا مىشود و انسانهاى پاك و واقعى كه مدتها دنبالشان بودم در اينجا هستند. خداوند لطف كرده و نور و رحمتش را بر من حقير تابانده، نورى كه در تاريكى حسرت يك شعله آتش را مىكشد. پر نور گشته ام الحمدالّله. راستى چه زيباست، عشق بين انسان با خدا. شهيد غلامعلى احسانى
**********************
اين جبهه را، خداوند قرار داده است، تا جوانان بيايند و گناهانشان را از دوش خود بردارند. شهيد عبدالعلى رستگار كلاته
**********************
من از سرزمينى مىنويسم كه مردمان آن نماز شب به پا مىدارند و كارى جز گرفتن حق مظلوم از يزيديان و ظالمان ندارند و هيچ چيز به اندازه تقوى و ديندارى ندارند و دنيا برايشان به اندازهى ارزنى ارزش ندارد. شهيد احمد احمديان
**********************
جبهه، بهترين محل براى آزمايش و پس دادن امانت است و اين را بدانيد، وقتى انسان مىخواهد با خدا معامله كند، بهترين چيز را تقديم مىكند. شهيد ابراهيم آموزگار
**********************
امروز اسلام به شما احتياج دارد، نه اين كه بگويم همه بياييد جبهه، ما مىگوييم در هر كجا هستيد جلوى باطل را بگيريد و احياى حق كنيد، همانجا هم جبهه است. شهيد جمشيد نامور
**********************
مادرم، من با تمام قواى خود مىجنگم. من گرمى آفتاب تابستان، باد سرد پاييز، برف و باران سنگين زمستان را در جنگ و جبهه تحمل مىكنم و خود را فداى اسلام و ميهنم مىكنم. و مادر من از جبهه و جنگ نمىگريزم، زيرا نمىخواهم مايه سرافكندگى تو باشم. شهيد حسن پارسايى
**********************
جبهه، يك نوع دانشگاه خودسازى است. كه در اين جا آدم خود ساخته مىشود و به سوى خانواده اش مىشتابد و آنها را هم به طرف انقلاب سوق مىدهد. شهيد امير اميرى
**********************
همسرم، چند روز قبل به ميدان انتخاب رفتم، جايى كه بايد انتخاب كرد كه با چه كسى مىخواهى معامله كنى و من با توجه به آن كه در ظرف چند سالى كه خدايم را كه رَب و همه چيزم هست را شناختم و در مدت شناختم و تو به، به درگاهش و سجده كردن در اين ميدان، در اين عرصه تجارتم را سودمندترين تجارت يافتم، آن هم شهادت است. شهيد محمود عوضپور
**********************
من براى خودسازى و مبارزه با نفس خويش به اينجا آمده ام، تا در اين مكان مقدس خود را از آنچه غير خداست برهانم و خود را براى پيوستن به خدا مهيا سازم. شهيد حبيب ا... عربى
**********************
در اين خط ايثار و فداكارى از رزمندگان اسلام زياد ديده مىشوند از همه مهمتر اين كه شبها لحظهاى چشم بر هم نمىبندند و نيمه هاى شب بر روى خاك مىافتند و مناجات به درگاه خدا مىكنند. شهيد احمد دل آرا
**********************
حضور در جبهه اسلام، در اين دانشگاه عملى معنويت و ايثار به من حقير داد. تا بتوانم دِين خود را نسبت به اسلام و مسلمين انجام دهم، و به عنوان يك خادم و سرباز به مملكت اسلاميم خدمت كنم چون هر لحظه امكان دارد كه از اين دنياى فانى چشم فرو بندم. دولت عابدىامشب، به دستور فرماندهان عزيز و با نام الله، حمله ى خود را بر دشمن زبون اسلام و قرآن آغاز مىكنيم و همواره از خداى خود مىخواهيم نصرت هر چه بيشترى به اسلام و قرآنش عطا بفرمايد و ما يقين داريم اين ما نيستيم كه دشمن را به روزگار سياه كشانده ايم، بلكه ما وسيله بوديم و نه بيشتر و پيروزى را خدا به ما مىدهد به كمك امدادهاى غيبى خود و ما به اميد خدايش مىرويم و فقط به الله تكيه مىكنيم و بس و هيچ هوايى انشاءالله به دل راه نخواهيم داد.شهيد رجبعلى نجفى
**********************
گاهى نسبت به بعضى از برادران، غطبه مىخورم از باب طلبيدن شهادت از خدا و مىگويم واقعاً اينها همان سربازارن صدر اسلام هستند به قول امام. برادران ساعت شمارى مىكنند كه كى حمله فرا مىرسد؟ گاهى فكر مىكنم چقدر دير مىگذرد. امروز، جمعى از برادران، گردآمده اند و آماده ى فروختن جان به خدا هستند و گروهى امشب به ديدار خدا و ديدار حسين(ع) مىشتابند و گروهى با امام زمان(عج) ملاقات مىكنند.
چهره هاى اين برادران سراپا نور و معنويت است و انسان، مشتاق نگاه كردن به آنهاست، چون چهره هاى بعضى از آنها امشب براى خدا خونين مىشود و سراپاى پيكرشان، غرق به خون خواهد گذشت.
پس از انتظارهاى زياد و براى رسيدن به فيض شهادت، امشب شب موعود است و خداوند انشاءالله به اين بندهى حقير، منت خواهد گذاشت و جانم را خريدار خواهد بود.دعا مىكنم خدا قلب همه ى رزمندگان راهت را در مصاف با دشمنان دينت ثابت قدم بدار و توفيق ده هيچگونه تزلزلى در دل آنها ايجاد نشود. آرى، در اينجا با كسانى برخورد مىكنم كه در دعاهايشان، از خداى خود طلب شهادت مىكنند و همواره در انتظار لقاى پروردگار هستند. اكنون كه مشغول نوشتن هستم، لحظاتى پراكنده، هواپيماهاى دشمن برفراز آسمان، بمبهاى شيطانى خود را روى منطقه مىريزند. شهيد رجبعلى نجفى
**********************
خدایا: تو را به خون کلیه شهیدانی که به دست شیاطین به شهادت رسیدن و هر کدام همچون دانه گندم که در زمین مرگ را بر خود قبول کردن و تعداد بیشتری دانه به وجود آوردند همچون تمامی شهیدانی که بعد از شهادت چون سیل خروش حرکت می کند، تا در این دانشگاه بزرگ انتخابی خود را در معرض نمایش قرار دهند. اسلام را در تمام کشورها پیروز بگردان. شما سعی کنید حتی المقدور در این جنگ که از ساعت ها و زمان های کمیاب روزگار است شرکت کنید.شهید ابوالقاسم فضلی
**********************
بار خدایا، تو را سپاس می گوییم که این همه نعمات را به ما ارزانی داشتی و این همه نعمت. رئوف و مهربان هستی خدا در همه حال بر ما با محبت و عطوفت حکم فرما باش که شاید ما طاقت اجرای عدل تو را نداشته باشیم و تو را سپاس می گوییم که به ما توفیق آمدن به جبهه این دانشگاه انسان سازی را دادی و خدایا به ما توفیق خدمت در راه اسلام و جهاد با کافران را عنایت فرما و اگر ما در این جا آن طور که باید عمل کردیم نکردیم و خودساخته نشدیم. خدایا تو ما را ببخش، پیام من به رهبر زمانم و امت حزب الله این است که، لحظه ای غفلت نورزند، چرا که دشمنان اسلام امروز کمر همت بسته اند تا اسلام را که رهایی دهنده و نجات دهندۀ مستضعفان است از میان بردارند. میخواهم به جبههها بیایند و آن وظیفه خطیر خود را به انجام رسانند و همواره در صحنه ها حضور مداوم داشته باشند و امام را تنها نگذارند و در این برهه از زمان که اسلام در برابر خطر ابرقدرتهای شیطانی قرار گرفته اند یاری نمایند. شهید سیدهاشم واحدالعینموسوی
**********************
همه باید این اصل را بدانیم که صبر و مقاومت بزرگان دین و مجاهدین فی سبیل الله در گذرگاه های حساس تاریخ در درگیری با مستکبرین خائن حفظ موجودیت مکتب و توسعه اسلام بوده است. بنابراین خانواده های عزیز بگذارید فرزندانتان افتخارتان باشند نه مایه ذلت و خواری شما، بگذارید در جبهه در مصاف با دشمن ضمیر فرزندانتان منور به نور ایمان گردد و اگر تا به حال همانند خاک طلایی بوده اند که قابل شناخت نبوده اند با پی بردن به خود و وجود و درون و اصل خود را نمایان گردانند و هرگز فکر نکنید با رفتن آنها از بین می روند و با ماندن باقی می مانند. همه چیز به دست خداست و اگر چنین اوهامی در ذهن دارید به دور ریزید که خدا را و عظمت او را درک نکرده اید. شهید سیدسیروسیگانه
**********************
گرچه من ناچيزتر از آنم كه به شهادت برسم يا كه يك رزمنده قلمداد شوم. زيرا جبهه همچون دانشگاه است كه انسان با امدادهاى غيبىاش آموزش مىبيند و هر كسى نمىتواند به اين جا بيايد، مىخواهم حقيقت را بگويم، آن چه من از جنگ آموختم كه كربلا، چون دانشگاه است و ايران چون صفحه ى سفيد كاغذى، خون و روده و رگم همچون جوهر و آموزگارم حسين(ع) و شهادت فارغ التحصيلى ام است. شهيد سيدجليل حاتمى
**********************
**********************
پدر و مادرم من در جبهه كمك و همت مردم را با تمام وجود مىبينم، كه اگر كمك آنها نبود اين جا نه آبى، نه لباسى و نه جنگى، بود در اين صحراى جنگ تماماً محرومان و زجركشيدگان، قيام كنندگان و ياران صديق امام و نسل جوان پيروز و زنده دل مىباشند و بى امان به هواى شهادت و عشق و ايمان به جبهه سرازير مىشوند و دشمن را به هراس مىافكنند. شهيد محمدحسين خردمندى
**********************
از روزى كه پا به جبهه گذاشته ام با چهره هاى نورانى و جذاب زيادى آشنا شدم كه همه را از خودم مخلص تر و با ايمانتر مىديدم.
كه واقعاً خداى خويش را شناخته و از دنيا دل بريده بودند و حس مىكردم با
ديدن آنها هر انسانى به ياد بهشت مىافتد. زيرا هميشه خالصانه و خوش
برخورد هستند و معنويت تازهاى دارند كه روح انسان را تازه مىكند. شهيد جواد ابراهيمى
آرى دوستان! جبهه را دريابيد؛ به جبهه برويد، دانشگاه واقعى آنجاست. من در دانشگاه امام حسين(ع) درس مىخوانم و تا نتيجه ى قبولى نگيرم به طرف باز نمىگردم. شهيد محمد ميرابطرقی طرقى
**********************
پدر عزيزم! من با اجازهى شما مىروم به قتلگاه كردستان و به كربلاى اروميه، يعنى آن جايى كه سرهاى برادران ما را از تن جدا مىكنند و دستهاى برادران ما را از بدن جدا مىكنند. آنجايى كه برادران ما را مانند گل پرپر مىكنند و مانند گرگى درنده، اين جانبازان ما را به خاك و خون مىكشند. پدرجان! ناراحت نباشید پس باید خوشحال باشيد. شهيد رسول نيازى
**********************
جبهه، يكى از آماده ترين و بلندترين سكوها براى معراج و پرواز انسان به ملكوت اعلى است. شهيد احمد معلمى
**********************
مىشنوم كه از دشت نينوا هنوز فرياد رزمندگان راه خدا به گوش مىرسد. و فريادپاکشان قله هاى رفيع آزادى را در مىنوردد. شهيد على حجازى
**********************
هم اكنون در زير صداى مهيب گلوله هاو شليك توپها كه از ديشب سكوت را در هم شكسته است، در سنگرى در ميان بيابانهاى پر از لالهى خوزستان نشستهام و به فكر حملهى نهايى و سرنوشت ساز لشكريان اسلام كه در چند روز آينده شروع خواهد شد، هستم و تصميم گرفته ام كه چند سطرى به عنوان وصيت نامه، بر روى كاغذ بياورم. شهيد يوسف محصل بيرجندى
**********************
اكنون در جبهه ى حق عليه باطل، با غرش و شادى توپها و پاى كوبى رگبار مسلسلها... و در زير پایش نقلهاى سرخين، به طرف عروس شهادت بدرقه ام خواهند كرد و در سنگر حق عليه باطل، عروس شهادت را به آغوش خواهم كشيد. شهيد مصطفى آزاده
**********************
در جبهه هاى نور عليه ظلمت كه معراج انسانهاى مخلص و مؤمن و ايثارگر است و كلاس درس و مدرسهاى جهت عشق به خدا و اسلام به شمار مىرود و كشتى نجات دهنده از ظلمت و گمراهى هستند به سوى ساحل نور و ايمان و البته توفيق حضور در اين ميدانها و جبهه ها نصيبم شد و از نزديك، شاهد رشادتها و جانبازى ها و ايثارگرى ها و از خودگذشتگى جوانان مخلص و كم نظير بودم. شهيد حسن آقاسىزاده
**********************
شب حمله است، شبى است كه حمله اى را با نام كربلا می خواهیم به امید حق... و با فرماندهى امام زمان (عج) شروع كنيم. در اين حمله، حتماًجهت گشايش راه، خون لازم داريم... و اكنون شايد خون من هم قابل آن باشد تا قطرهاى از رود خروشان اين راه باشد. اميدوارم كه شهادت من، شما را در راه اسلام و درراه اطاعت از رهبرى حسين زمان، امام خمينى مقاوم نمايد. شهيد مجيد حجتى
**********************
عروسى من در جبهه، عروسى من، شهادت است. صداى غرش گلوله، توپ، خمپاره، عقد مرا خواهند خواند. با پوششى از خون گرم و سرخ، خود را براى معشوقم - الله تعالى- آرايش خواهم كرد. در غلغله ى شادى مسلسلها و بارش نقل سربى در حجله ى سنگر، عروس شهادت را به آغوش خواهم كشيد. عروس من شهادت و نام فرزندم آزادى ومن از اينجا فرزندم آزادى را به شما مىسپارم كه از آن محافظت كنيد. شهيد على اصغر خسروى
**********************
جبهه، بهترين محل براى آزمايش و پس دادن امانت است و اين را بدانيد وقتى انسان مىخواهد با خدا معامله كند، بايد بهترين چيزى را كه دارد، تقديم كند. شهيد ابراهيم آموزگار
**********************
اكنون که من شربت شهادت را مىنوشم و به شهادت مىرسم، نمىدانم با چه زبانى اينجا را توصيف كنم. وقتى با اين برادران رزمنده صحبت می شود، می بینم بعضى برادرشان شهيد يا مفقود است و ایشان سلاح آنان را به دوش می کشند وفقط بايد انسان اينها را در جبهه ببيند و درس بگيرد. شهيد غلامرضا كاركرده
**********************
اين لطف خداوند بود كه نصيب اين بنده ى حقير شد كه واقعاً اگر عشق است، در جبهه ها است، اگر ايمان است، در جبهه ها است و اگر دعا و معنويات است، در جبهه است و اگر صفا و صميميت و اخلاص است در جبهه ها است. شهيد محمد رضا پلنگى
**********************
اكنون كه در آستانهى اعزام به جبهه هستم، خيلى خوشحالم كه شايد بتوانم گامى كوچك و ناچيز بردارم. شهيد عليرضا بهرامى
**********************
در جبهه ها، ناله هاى شبانگاه، سجده هاى طولانى همراه با زمزمه و ناله و اشك، نمازهاى شب، دعاها و مناجاتها و توسلها، همه گوياى حقيقتاند. شهيد محمود اردكانى
**********************
آرى براى كسى كه در آتش درد و غم مىسوزد، سوختن، حيات اوست. البته مىبخشيد از اين كه من اينها را گفتم، چون خودتان معلم و پرورش دهندهى ما بوديد و خود بهتر مىدانيد. شايد يكى از علل آمدن من به جبهه همين بود كه نخواستم خودم را فداى خودخواهى و خود بينىهاى بعضى بكنم و با آمدن به جبهه، از لجنزارى كه بعضى از سودجويان و فرصت طلبان در شهر درست كرده بودند و زندگى را در خوب خوردن و خوب زندگى كردن مىديدند، بيرون آمدم و در محيطى الهى و خدايى قرار گرفتم كه ديگر كسى براى مقام و منصب كار نمىكند و معيار برترى، همان (ان اكرمكم عندا... أتقيكم كم) از نامه هاى شهيد عليرضا عاصمى
**********************
به خدا قسم هر طرفى را كه مىنگرم، دانش آموزانند كه قلمشان، كلاشينكف است و جوهرشان، خونشان و دفترشان، زمين سرخ كربلا است. شهيد يوسف براهنى فر**********************
آرى يارانمان رفتند و تنهايمان گذاشتند؛ اين پرستوهاى عاشق پرواز ... اين دلاوران، همراه با شفق رفتند و به نور مطلق پيوستند تا طلوع فجر را بر قلهى گيتى نمايان سازند. اگرچه سوختند، خود گواهى بر صداقتشان داشتند و ماندن، در اين ميان، چه درد عظيمى است. ماندن، با قلبى پردرد و با چشمى پر خون، نظاره گر شهادت يك يك حسينها و حمزهها و عباسها و گويى كه پشتمان را شكستهاند. زنجيرهاى اسارت درد بر دست و پايمان بسته، غم بر سينههايمان نشسته و ما نگران فرداى خويشم. خدايا! تو مىدانى كه ما از نبودن اين يارانمان در رنج نيستيم، چرا كه از هستى خويش در رنجيم و زخم ماندن را بر پيكرهامان تجربه مىكنيم، زيرا كه مىدانيم در واقع، آنها زنده اند و ما زندگان، مرده ايم. شهيد غلامعلى نورى
به جبهه بشتابيد كه جبههها، جاى خودسازى است.شهيد محمد ميرى
*************************
اما اين كه به جبهه آمدم، زيرا باور داشتم به اين مطالب كه در جبههها پاكى وجود دارد. و خصلت آن پاك كنندگى است. عناصر مخلص همه در اين مكان جمعاند. و فضاى ديگرى وجود دارد، كه در آن چيزى نيست كه انسان بخواهد بوسيله ى آن هواهاى خود را ارضاء کند. سراسر خلوص و پاكى است.شهيد ابوالفضل طيبى
*************************
از روزى كه وارد جبهه شدهام، عدهاى از دوستان كه هميشه با همديگر بوده ايم از من زودتر به لحظات پيوستند. و من اينك احساس تنهايى و غريبى مىكنم. دلم تنگ است. و از طرفى هم دلم مىسوزد. مىسوزد از اين كه فريادم به تمام جهان نمىرسد. كه فرياد برآورده، بگويم دنيا در مقابل عالم آخرت، يك ثانيه بيش نیست. و يا در مقابل يك دريا يك قطره است.شهید محمود محمودى
*************************
مگر ما آمده ايم كه در سنگر بنشينيم و استراحت كنيم؟ ما آمدهايم جلوِ دشمن را بگيريم.شهید ابراهيم اسپكى
*************************
جبهه دانشگاه اسلامى است. كه بندگان خدا در آن جا بيشتر به خدا نزديكتر مىشوند. و هواهاى نفس را زير پا مىگذراند. و بيشتر با خدا در تماس هستند.شهید حسن نصرآبادى
*************************
غصهى درس را نخوريد، در دانشگاه كربلا من درس خوبى را ياد گرفته ام.شهید محمد آزاد
*************************
خدا مرا خواهد بخشيد. و باخلوص و صداقتى كه در جبهه وجود دارد امكان شهادت به وجود مىآيد.شهید سيدمهدى رضوى
*************************
اگر ما در جبهه نمانيم و به جبهه نرويم، نمىتوانيم خود را در جبهه، که دانشگاه خودسازى است وارد كنيم. و ما هستيم كه در آن مكان بايد خود را بسازيم.شهید حبيب ا... زنگويى
*************************
جبهه، جايگاهى است كه انسان بين خود و خداى خويش مانعى احساس نمىكند و جبهه است كه انسان در آنجا، درس ايثار و از خودگذشتگى مىآموزد و به خدا نزديكتر مىشود.شهید جواد ناظرى
*************************
ملت شهيدپرور! جبههها را فراموش نكنيد كه در جبهه بيشتر با خدا و اسلام آشنا مىشويد و در جبهه ها نور خدا و اسلام است. در جبهه مىتوانيد خودتان را بسازيد.شهید غلامرضا محمدى بمرود
*************************
برادران! ناز و نعمت مادى را رها سازيد. و ناز و نعمت معنوى را بچسبيد، كه اين ناز و نعمت معنوى، فقط در جبهه ها وجود دارد.شهید حسين دباغ
*************************
پدر جان من نمىدانستم كه دانشگاه جبهه اين طور خوب است. خوشحالم كه اين دانشگاه مرا به عنوان دانشجو پذيرفته است. و اميدوارم دانشجوى خوبى باشم و به انقلاب اسلامى بتوانم بيشتر خدمت كنم.شهید حبيب ا... رضايى
*************************
به اميد آن روز كه با مجاهدتها و شكست دشمنان اسلام و پيروزى نهایى رزمندگان عزيز، با پيكرى خونين در حال نبرد با دشمنان اسلام و قرآن به خداى خويش بپيوندم. چون خدا دوست دارد كه بندگان خالص و فداكار خويش را در چنان حالتی ببينيد. و خوش به حال آن عزيزانى كه سالها در راه محبوب خويش در هواى گرم تابستان و سرد زمستان در سراسر كربلاهاى ايران زمين، از جنوب تا غرب و شمال غرب، عرق ريختند و نهايتاً شايستگى آن را پيدا کردند كه حسين وار به مقام عندرب برسند. شهید غلامرضا شريفى پناه
*************************
جبهه اى كه سراسر ايثار و فداكارى است، دانشجوى خوب تربيت مىكند و تحويل جامعه مىدهد. جبهه اى كه خيلى از جوانهاى كوچه و بازار را به اسلام آشنا کرد و آنان را از منجلاب فساد رهاند به اسلام حقيقى على(ع) آشنا کرد، اسلامى كه براى آن خونهاى بسيارى ريخته شد، تا به امت خمينى رسيد. اسلامى كه به وسيله خون بارور شده. و خونهاى شهدا اين اسلام را آبيارى کرده و حال خداوند تبارك و تعالى اين بندۀ گناهكارش را مورد لطف و كرمش قرار داد و به فيض شهادت رساند. شهید عليرضا مالكى
**********************