خاطرات شاهد عيني از حماسه ششم بهمن آمل
به گزارش نوید شاهد، انقلاب اسلامی ایران بهعنوان انقلابی نوپا شاهد حوادث و بحرانهای بسیاری بود كه توسط دشمن طراحی و اجرا شد. از جملهی آنها میتوان به توطئهی بنیصدر و منافقین، چریكهای فدایی، واقعهی طبس، كودتای نوژه و جنگ تحمیلی اشاره كرد. یكی دیگر از موضوعات، حضور در جنگل و بهخصوص جنگلهای شمال كشور بود. انتخاب مناطق شمالی كشور، - چه در گیلان و چه در مازندران- به دلیل فعالیتهای حزب توده، وجود اندیشههای كمونیستی و نیز ذهنیتی كه از جنگهای چریكی و دهقانی نظیر ماجرای سیاهكل در قبل از انقلاب وجود داشت، مكان مناسبی برای انجام جنگهای چریكی بود. پس از انقلاب نیز، به اقتضای جوانی انقلاب و فضای باز سیاسی ناشی از آن، فعالیتهای گروهكها، منافقین و كمونیستها كه در ظاهر جوانهایی را هم جذب خویش كرده بودند، دست به دست هم داد تا دشمن به دنبال اجرای طرحهایی در جنگل باشد.
چند گروه بودند كه از حركتهای بنیصدر و منافقین حمایت میكردند. اما وقتی بنیصدر به همراه سركردهی منافقین فراری شد،آنها به دنبال یك قیام فوری بودند؛ یعنی میگفتند كه ما باید به هر شكل ممكن، ضربهای اساسی به جمهوری اسلامی بزنیم؛ مانند گروه "رنجبران"، "اشرف دهقان"، "مجاهدین خلق(منافقین)" و "اتحادیه كمونیستهای ایران" گروه رنجبران بیشتر در گرگان فعالیت میكردند. اشرف دهقان بیشتر در جنگلهای نور، قائمشهر، ساری و... بودند. منافقین نیز در لاهیجان، قائمشهر و عدهای هم در بابل مستقر بودند. حوزهی فعالیت اتحادیهی كمونیستها نیز بیشتر در آمل و در بیست كیلومتری این شهر، در منطقهای به نام "مَنگُلدرّه" بود.
حادثهی شش بهمن آمل برآمده از طراحی "اتحادیه كمونیستهای ایران" گروه بود كه خود را سربداران جنگل مینامیدند. اما اهداف آنها برای انجام این شورش یا بهزعم خودشان قیام، مطرح كردن خود در سطح كشور و حضور فعال سیاسی، ایجاد زمینههایی برای جلب حمایت خارجی و نیز ایجاد رعب و وحشت در دل نظام بود. آنها میخواستند به دلیل اهمیت شهر آمل در استان مازندران بهعنوان مدخل ورودی استان و نزدیكی این شهر به تهران، شهر را تصرف كرده، اعلام استقلال كنند. پس از آن هم بهزعم خودشان با همراهی مردم آمل به تهران حمله كنند. آنها معتقد بودند كه مردم آمل منتظر یك جرقهاند و اگر ما حمله كنیم، مردم هم همراه ما میشوند و بعد برای حمله به تهران و بخشهایی از مازندران آماده میشویم. حتی در سازماندهی عملیاتی خود، گروههایی را طراحی كرده بودند كه مردم را همراه با خود كنند. ضمن اینكه آنها فكر میكردند كه آمل بهعنوان منطقهی امن، نقطهی آغاز و سرپلی باشد برای مبارزه با جمهوری اسلامی.
اما آغاز مرحلهی عملیاتی آنها، تقریباً ساعت 11، 12شب پنجم بهمن بود كه بهتدریج حدود 100 نفر از آنها وارد شهر میشوند و در خانهی یكی از اعضای اتحادیه جمع میشوند. نقشهی آنها به این شكل بود كه گروهی مأمور تصرف سپاه بودند. گروهی باید مقر بسیج را میگرفتند. گروه دیگر وظیفهی تصرف فرمانداری و دادگاه انقلاب را برعهده داشتند. یك گروه هم كه میخواستند جادهی هراز را ببندند. اما همانطور كه اشاره شد، گروهی نیز باید مردم را همراه میكردند. برای این امر، روستایی بهنام "اسپیكلا" را انتخاب كرده كه از آنجا به شهر حمله كنند و تهاجم این گروه به آمل، با شلیك آرپیجی آغاز میشود.
آنچه كه در همان ابتدا مشخص شد، اشتباه استراتژیك آنها تلقی همراهی مردم بود؛ بهطوریكه در عمل و در همان آغاز درگیریها، مردم بهصورت خودجوش تا ساعت 4 صبح با آنها درگیر شدند، بهطوریكه حتی نتوانستند وارد مقر بسیج شوند و چند نفر از آنها نیز كشته شدند. پس از اولین هستهی مقاومت مردمی، بهتدریج نیروهای نظامی و مردمی از شهرهای اطراف مثل بابلسر، محمودآباد، قائمشهر، بابل، لاهیجان و... وارد آمل شده و شروع به سنگر سازی و رساندن مهمات كردند. برای اتحادیهی كمونیستها باورپذیر نبود كه حتی بانوان نیز نظیر روزهای انقلاب، به صحنه آمدهاند و كمك میكنند. یك عده سنگر درست میكردند، عدهای كیسهی شن میآوردند، یك عده آذوقه میدادند، گروهی كمكهای امدادی میكردند. این حضور مردم، آنها را با موجی از حمایتهای مردمی از نظام مواجه كرد. آنها در تحلیل خود از اوضاع اجتماعی و سیاسی شهر آمل اشتباه كردند. این شهر ریشهی مذهبی داشت و زمانی مركز علویون بود. شهری عالمپرور و دارای شخصیتها و مراجع دینی و علمی فراوان بود اما آنها فكر نمیكردند كه آمل اینگونه در برابرشان بایستد.
آمل تقریباً تا غروب ششم بهمنماه پاكسازی شد و محور هراز هم پس از حدود سیچهل ساعت باز شد. در مجموع نتوانستند كاری پیش ببرند و یكی پس از دیگری به درك واصل شده و خیلیهاشان نیز دستگیر شدند. با زحمات عملیاتی و اطلاعاتی، تقریباً تمام عناصر این اتحادیه كه به جنگلها و شهرهای دیگر فرار كرده بودند، دستگیر شده و خیلیهاشان بهعنوان محارب و مفسد فیالارض، به دار مجازات آویخته شدند.
این حادثه از چنان اهمیتی برخوردار بود كه حضرت امام(ره) راجع به آن صحبت كردند و به خیال خام دشمنان ملت دربارهی همراهی شهر آمل اشاره كردند و مردم شهر آمل را به واسطهی مقاومتشان مورد تحسین قرار گرفتند. این حماسه موجب شد تا دشمن و ایادی داخلی آنها كه به برخی خبرها و تحلیلهای غلط تكیه كرده بودند، به عظمت و جایگاه این مردم پی ببرند. با این حضور، غائلهی جنگل كه میتوانست تهدیدی برای نظام نوپای اسلامی باشد، برطرف شد.
* فرماندهی سابق منطقهی مقاومت بسیج خوزستان