بدون نام و نشاني (يادگاران انقلاب جلد13)
سهشنبه, ۲۰ بهمن ۱۳۹۴ ساعت ۱۴:۵۶
نويد شاهد:يادگاران انقلاب عنوان مجموعه اي سيزده جلدي است كه به صورت مستند داستاني خاطرات مبارزان با رژيم طاغوت و رزمندگان دفاع مقدس را بيان مي كند، سيزدهمين جلد اين مجموعه با عنوان "بدون نام و نشاني" نوشته رسول آباديان توسط نشر شاهد منتشر شده است.
به گزارش خبرنگار نويد شاهد اين كتاب بر اساس خاطرات حجت الاسلام و المسلمين محمد صادق صدوق، و به قلم رسول آباديان نوشته شده و توسط نشر شاهد به چاپ رسيده است.
كتاب بدون نام و نشاني داراي سيزده فصل با عناوين: شيخ فرج الله، بابا صالح، مشت نمونه خروار، جنون قدرتمندان، يگانه راه اصلاحي، پرنده سفيد، يك امضا، خالي كردن عقده، تعزيه عباس، رد سپيد تا...، تكيه گاهي مطمئن، بدون نام و نشاني، عاشق ترين و دو بخش با عنوان قاب زندگي شامل نگاهي به زندگي و مبارزات حجت الاسلام و المسلمين محمد صادق صدوق، كمال صدق و محبت شامل چند برگ سند و عكس است.
در بخشي از كتاب مي خوانيم: تمام محيط زندان قصر در سكوتي عجيب فرو رفته بود، انگار همه چيز خاموش شده بود. پرنده ي سفيد دل دل مي زد و در اطراف جايي كه محمد صادق را بسته بودند در رفت و آمد بود. پرنده ي بي قرار به هر سو نگاه مي كرد. لحظه اي بعد چند نفر از نگهبان ها با سرعت تمام در حالي كه جسمي خونين را در پارچه هايي پيچيده بودند از كنارش گذشتند.
يكي از آنها گفت:
- دستور چيه؟
ديگري گفت:
- فرمانده گفت اصلاً كسي به اين نام هيچ وقت توي زندان نبوده.
ديگري گفت:
- يعني مثل بقيه؟
يكي ديگر گفت:
- درست مثل بقيه، بدون هيچ نام و نشاني.
نگهبان ها همه رفتند و پرنده ي سفيد هم ديگر بايد مي رفت.
پرنده پرواز كرد، اوج گرفت، اوج گرفت و...
نشر شاهد كتاب «بدون نام و نشاني» را در 169 صفحه و با قيمت 2هزار تومان را در چاپ اول منتشر و وارد بازار كتاب كرد.
انتهاي پيام/ع
كتاب بدون نام و نشاني داراي سيزده فصل با عناوين: شيخ فرج الله، بابا صالح، مشت نمونه خروار، جنون قدرتمندان، يگانه راه اصلاحي، پرنده سفيد، يك امضا، خالي كردن عقده، تعزيه عباس، رد سپيد تا...، تكيه گاهي مطمئن، بدون نام و نشاني، عاشق ترين و دو بخش با عنوان قاب زندگي شامل نگاهي به زندگي و مبارزات حجت الاسلام و المسلمين محمد صادق صدوق، كمال صدق و محبت شامل چند برگ سند و عكس است.
در بخشي از كتاب مي خوانيم: تمام محيط زندان قصر در سكوتي عجيب فرو رفته بود، انگار همه چيز خاموش شده بود. پرنده ي سفيد دل دل مي زد و در اطراف جايي كه محمد صادق را بسته بودند در رفت و آمد بود. پرنده ي بي قرار به هر سو نگاه مي كرد. لحظه اي بعد چند نفر از نگهبان ها با سرعت تمام در حالي كه جسمي خونين را در پارچه هايي پيچيده بودند از كنارش گذشتند.
يكي از آنها گفت:
- دستور چيه؟
ديگري گفت:
- فرمانده گفت اصلاً كسي به اين نام هيچ وقت توي زندان نبوده.
ديگري گفت:
- يعني مثل بقيه؟
يكي ديگر گفت:
- درست مثل بقيه، بدون هيچ نام و نشاني.
نگهبان ها همه رفتند و پرنده ي سفيد هم ديگر بايد مي رفت.
پرنده پرواز كرد، اوج گرفت، اوج گرفت و...
نشر شاهد كتاب «بدون نام و نشاني» را در 169 صفحه و با قيمت 2هزار تومان را در چاپ اول منتشر و وارد بازار كتاب كرد.
انتهاي پيام/ع
نظر شما