دوشنبه, ۳۱ خرداد ۱۳۹۵ ساعت ۱۲:۱۹
نوید شاهد: 31 خرداد مصادف با سی و پنجمین سالروز شهادت دکتر مصطفی چمران و روز بسیج اساتید است.
به گزارش نوید شاهد، مصطفی چمران یکی از افراد پرتلاشی است که جهان را به تحسین واداشت. وی مدرک دکتری در فیزیک پلاسما خود را در آمریکا دریافت کرد. پس از آن چمران به مصر رفت تا آموزشهای نظامی را فراگیرد. حضور در لبنان و راه اندازی جنبش امل به همراه موسی صدر گام بعدی زندگی چمران محسوب می‌شود.

پس از پیروزی انقلاب 1357 ایران، او به ایران بازگشت و در دولت بازرگان، مدتی وزارت دفاع را برعهده داشت. او به عنوان یکی از اعضای نهضت آزادی، در دوره نخست مجلس شورای اسلامی از سوی مردم تهران به نمایندگی انتخاب شد.

در جریان جنگ ایران و عراق، وی یکی از فرماندهان ایران بود. چمران با شروع جنگ، به اهواز رفت و ستاد جنگ‌های نامنظم را بنیان‌گذاری کرد. از دیگر کارهای مهم وی ایجاد هماهنگی بین نیروهای ارتش، سپاه و نیروهای داوطلب مردمی بود که در منطقه حضور داشتند.

ترکش خمپاره‌ای که چمران را بهشتی کرد

در سحرگاه 31 خردادماه سال 1360، ایرج رستمی فرمانده منطقه دهلاویه به شهادت رسید و شهید دکتر چمران به شدت از این حادثه افسرده و ناراحت بود. غمی مرموز همه رزمندگان ستاد جنگ‌های نامنظم، به ویژه رزمندگان و دوستان رستمی را فرا گرفته بود. دسته‏‌ای از دوستان صمیمی او می‏‌گریستند و گروهی دیگر مبهوت فقط به هم می‏‌نگریستند. از در و دیوار، ‌از جبهه و شهر، بوی نسیم شهادت می‏‌وزید و گویی همه منتظر حادثه‏‌ای بزرگ و زلزله‏‌ای وحشتناک بودند.

شهید چمران یکی دیگر از فرماندهانش را احضار کرد و خود او را به جبهه برد تا در دهلاویه به جای رستمی معرفی کند و در لحظه حرکت وی، یکی از رزمندگان با سادگی و زیبایی گفت: «همانند روز عاشورا که یکایک یاران حسین(ع) به شهادت رسیدند، عباس علمدار او (رستمی) هم به شهادت رسید و اینک خود او همانند ظهر عاشورای حسین(ع) آماده حرکت به جبهه است.»

همه‌ اطرافیانش هنگام خروج از ستاد با چمران وداع می‏‌کردند و با نگاه‏‌های اندوه‏بار تا آنجا که چشم می‏‌دید و گوش می‎‏شنید، او و همراهانش را دنبال می‏ کردند.

دکتر چمران، شب قبل در آخرین جلسه مشورتی ستاد، یارانش را با وصایای بی‏‌سابقه‏‌ای نصیحت کرده بود و خدا می‏‌داند که در پس چهره ساکت و آرام ملکوتی او چه غوغا و چه شور و هیجانی از شوق رهایی، رستن از غم و رنج‏ها، شنیدن دروغ و تهمت‏‌ها و دم‏ برنیاوردن‏‌ها و از شوق شهادت برپا بود. چه بسیار یاران باوفای او به شهادت رسیده بودند و اینک او خود به قربانگاه می‏‌رفت.

سال‏‌ها یاران و تربیت‏‌شدگان عزیزش در مقابل چشمانش و در کنارش شهید شدند و او آنها را بر دوش گرفت و خود در اشتیاق شهادت سوخت، ولی خدای بزرگ او را در این آزمایش‏‌های سخت محک می‌‏زد و می‏‌آزمود، او را هرچه بیشتر می‏‌گداخت و روحش را صیقل می‏‌داد تا قربانی عالی‌تری از خاکیان را به ملائک معرفی کند و بگوید: «انی اعلم مالاتعلمون. من چیزهایی می‏‌دانم که شما نمی‏‌دانید.»

به طرف سوسنگرد به راه افتاد و در بین راه مرحوم آیت‏‌الله اشراقی و شهید تیمسار فلاحی را ملاقات کرد. برای آخرین‏ بار یکدیگر را بوسیدند و باز هم به حرکت ادامه داد تا به قربانگاه رسید. همه رزمندگان را در کانالی پشت دهلاویه جمع کرد، شهادت فرمانده‏ شان، ایرج رستمی را به آنها تبریک و تسلیت گفت و با صدایی محزون و گرفته از غم فقدان رستمی، ولی نگاهی عمیق و پرنور و چهره‏ای نورانی و دلی مالامال از عشق به شهادت و شوق دیدار پروردگار، گفت: «خدا رستمی را دوست داشت و برد و اگر ما را هم دوست داشته باشد، می ‏برد.» خداوند ثابت کرد که او را دوست می‏‌دارد و چه زود او را به سوی خود فراخواند.

سخنش تمام شد، با همه رزمندگان خداحافظی و دیده‌‏بوسی کرد. به همه سنگرها سرکشی کرد و در خط مقدم، در نزدیک‏ترین نقطه به دشمن، پشت خاکریزی ایستاد و به رزمندگان تأکید کرد که از این نقطه که او هست، دیگر کسی جلوتر نرود، چون دشمن به خوبی با چشم غیرمسلح دیده می‏‌شد و مطمئناً دشمن هم آنها را دیده بود.

آتش خمپاره که از اولین ساعات بامداد شروع شده بود و علاوه بر رستمی قربانی‌‏های دیگری نیز گرفته بود، باریدن گرفت و دکتر چمران دستور داد رزمندگان به سرعت از کنارش متفرق شوند و از هم فاصله بگیرند. یارانش از او فاصله گرفتند و هر یک در گودالی مات و مبهوت در انتظار حادثه‏‌ای جانکاه بودند که خمپاره‏‌ها در اطراف او به زمین خورد و با اصابت یکی از خمپاره‏‌های صدامیان، یکی از نمونه‌‏های کامل انسانی، یکی از عارفان سالک راه حق و حقیقت و یکی از یاران باوفای امام‏ خمینی(ره) از دیار ما رخت بربست و به ملکوت اعلی پیوست. مصطفی چمران در مسیر دهلاویه - سوسنگرد بر اثر اصابت ترکش خمپاره به پشت سرش شهید شد.

آخرین نوشته شهید چمران لحظاتی قبل از شهادت

متن زیر، آخرین نوشته دکتر چمران می‌باشد که چند دقیقه قبل از شهادت آن را نگاشته است.

 «ای حیات! با تو وداع می‌کنم، با همة مظاهر و جبروتت.‌ای پاهای من! می‌دانم که فداکارید، و به فرمان من مشتاقانه به سوی شهادت صاعقه وار به حرکت در می‌آیید؛ اما من آرزویی بزرگ‌تر دارم. به قدرت آهنینم محکم باشید. این پیکر کوچک؛ ولی سنگین از آرزو‌ها و نقشه‌ها و امید‌ها و مسئولیت‌ها را به سرعت مطلوب به هر نقطه دلخواه برسانید. دراین لحظات آخر عمر، آبروی مرا حفظ کنید. شما سالهای دراز به من خدمت‌ها کرده‌اید. از شما آرزو می‌کنم که این آخرین لحظه را به بهترین وجه، ادا کنید.‌ای دست‌های من! قوی و دقیق باشید.‌ای چشمان من! تیزبین باشید.‌ای قلب من! این لحظات آخرین را تحمل کن. به شما قول می‌دهم که پس از چند لحظه همة شما در استراحتی عمیق و ابدی آرامش خود را برای همیشه بیابید. من چند لحظة بعد به شما آرامش می‌دهم؛ آرامشی ابدی. چه، این لحظات حساس وداع با زندگی و عالم، لحظات لقای پروردگار و لحظات رقص من در برابر مرگ باید زیبا باشد»

من مسئولیت تام دارم که در مقابل شداید و بلایا بایستم، تمام ناراحتی‌ها را تحمل کنم رنج‌ها را بپذیرم، چون شمع بسوزم و راه را برای دیگران روشن کنم.‌ای خدا، من باید از نظر علم از همه بر‌تر باشم تا مبادا که دشمنان، مرا از این راه طعنه زنند. باید به آن سنگدلانی که علم را بهانه کرده و به دیگران فخر می‌فروشند ثابت کنم که خاک پای من هم نخواهند شد. باید همة آن تیره دلان مغرور و متکبر را به زانو درآورم، آنگاه خود خاضع‌ترین و افتاده‌ترین فرد روی زمین باشم.

ای خدای بزرگ، این‌ها که از تو می‌خواهم چیزهائیست که فقط می‌خواهم در راه تو به کار اندازم و تو خوب می‌دانی که استعداد آن را داشته‌ام. تو‌ای خدای من، می‌دانی که جز راه تو و کمال و جمال تو آرزویی ندارم، آنچه می‌خواهم آن چیزی است که تو دستور داده‌ای و می‌دانی که عزت و ذلت به دست توست و می‌دانم که بی‌تو هیچم و خالصانه از تو تقاضای کمک و دستگیری دارم.

ای مادر هنگامی که فرودگاه تهران را ترک می‌گفتم و تو حاضر شدی و هنگام خداحافظی گفتی: «ای مصطفی، من تو را بزرگ کردم، با جان و شیرة خود تو را پرورش دادم و اکنون که می‌روی از تو هیچ نمی‌خواهم و هیچ انتظاری از تو ندارم، فقط یک وصیت می‌کنم و آن اینکه خدای بزرگ را فراموش نکنی»

ای مادر، بعد از بیست و دو سال به میهن عزیز خود باز می‌گردم و به تو اطمینان می‌دهم که در این مدت دراز حتی یک لحظه خدا را فراموش نکردم، عشق او آن قدر با تار و پود وجودم آمیخته بود که یک لحظه حیات من بدون حضور او می‌سر نبود.

وصیت می‌کنم به کسی که او را بیش از حد دوست می‌دارم. به معشوقم، به امام موسی صدر، کسی که او را مظهر علی می‌دانم، او را وارث حسین می‌خوانم، کسی که... از اینکه به لبنان آمدم و پنج یا شش سال با مشکلاتی سخت دست به گریبان بوده‌ام متأسف نیستم. از اینکه امریکا را ترک گفته‌ام، از اینکه دنیای لذت و راحتی را پشت سرگذاشتم، از اینکه دنیای علم را فراموش کردم، از اینکه از همه زیبایی‌ها و خاطرة زن عزیز و فرزندان دلبندم گذشته‌ام متأسف نیستم....

تو‌ ای محبوب من، دنیایی جدید به من گشودی که خدای بزرگ مرا بهتر و بیشتر آزمایش کند. تو به من مجال دادی تا پروانه شوم، تا بسوزم، تانور برسانم، تا عشق بورزم، تا قدرتهای بی‌نظیر انسانی خود را به ظهور برسانم....  اما من، منی که وصیت می‌کنم، منی که تو را دو ست می‌دارم... آدم ساده‌ای نیستم. من خدای عشق و پرستشم، من نماینده حق، مظهر فداکاری و گذشت، تواضع، فعالیت و مبارزه‌ام. آتشفشان درون من کافیست که هر دنیایی را بسوزاند، آتش عشق من به حدی است که قادر است هر دل سنگی را آب کند، فداکاری من به اندازه ایست که کمتر کسی در زندگی به آن درجه رسیده است.... کسی که وصیت می‌کند آدم ساده‌ای نیست، بزرگ‌ترین مقامات علمی را گذرانده، سردی و گرمی روزگار را چشیده، از زیبا‌ترین و شدید‌ترین عشق‌ها برخوردار شده، از درخت لذات زندگی میوه‌ها چیده، از هرچه زیبا و دوست داشتنی است برخوردار شده و در اوج کمال و دارایی، همه چیز را‌‌ رها کرده و به خاطر هدفی مقدس، زندگی دردآلود و اشک بار و شهادت را قبول کرده است. آری‌ای محبوب من، یک چنین کسی با تو وصیت می‌کند...

پیام حضرت امام خمینی(ره) به مناسبت شهادت دكتر مصطفی چمران

حضرت امام خمینی(ره) به مناسبت شهادت دكتر مصطفی چمران (نماینده‌ امام(ره) در شورای عالی دفاع) در تاریخ 1 تیر 1360 پیامی خطاب به ملت ایران و لبنان و خانواده‌ی شهید چمران صادر كردند.

متن پیام به این شرح است: «شهادت انسان‌ساز سردار پرافتخار اسلام و مجاهد بیدار و متعهد راه تعالی و پیوستن به ملا اعلی، دكتر مصطفی چمران را به پیشگاه ولی‌عصر ـ ارواحنا فداه - تسلیت و تبریك عرض می‌كنم.

تسلیت از آن‌رو كه ملت شهیدپرور ما سربازی را از دست داد كه در جبهه‌های نبرد با باطل، چه در لبنان و چه در ایران، حماسه می‌آفرید و سرلوحه‌ مرام او اسلام عزیز و پیروزی حق بر باطل بود. او جنگجویی پرهیزكار و معلمی متعهد بود كه كشور اسلامی ما به او و امثال او احتیاج مبرم داشت. و تبریك از آن‌رو كه اسلام بزرگ چنین فرزندانی تقدیم ملت‌ها و توده‌های مستضعف می‌كند و سردارانی همچون او در دامن تربیت خود پرورش می‌دهد. مگر چنین نیست كه زندگی، عقیده و جهاد در راه آن است.

چمران عزیز با عقیده‌ پاك خالص غیر وابسته به دستجات و گروه‌های سیاسی و عقیده به هدف بزرگ الهی، جهاد را در راه آن از آغاز زندگی شروع و با آن ختم كرد.

او در حیات با نور معرفت و پیوستگی به خدا قدم نهاد و در راه آن به جهاد برخاست و جان خود را نثار كرد. او با سرافرازی زیست و با سرافرازی شهید شد و به حق رسید.

هنر آن است كه بی‌هیاهوهای سیاسی و خودنمایی‌های شیطانی برای خدا به جهاد برخیزد و خود را فدای هدف كند، نه هوی و این هنر مردان خداست.

او در پیشگاه خدای بزرگ با آبرو رفت. روانش شاد و یادش به خیر. اما، ما می‌توانیم چنین هنری داشته باشیم؟ با خداست كه دستمان را بگیرد و از ظلمات جهالت و نفسانیت برهاند. من این ضایعه را به ملت شریف ایران و لبنان، بلكه به ملت‌های مسلمان و قوای مسلح و رزمندگان در راه حق و به خاندان این مجاهد عزیز تسلیت عرض می‌كنم و از خداوند تعالی رحمت برای او و صبر و اجر برای بازماندگان محترمش خواهانم.

روح‌الله الموسوی الخمینی

http://www.mizanonline.ir/files/fa/news/1395/3/31/618256_263.jpg


http://www.mizanonline.ir/files/fa/news_albums/188011/7607/resized/resized_618257_308.jpg
مصطفی چمران فرمانده جنگ های نامنظم، 5 اردیبهشت 1360 از جبهه کرخه نور بازدید می کند.


http://www.mizanonline.ir/files/fa/news_albums/188011/7607/resized/resized_618258_711.jpg
مصطفی چمران و کاظم اخوان در جبهه سوسنگرد در کنار یکدیگر هستند.


http://www.mizanonline.ir/files/fa/news_albums/188011/7607/resized/resized_618259_598.jpg
مصطفی چمران دی ماه 1358 در سمینار «رهایی از سلطه صنعتی آمریکا» حضور دارد.


http://www.mizanonline.ir/files/fa/news_albums/188011/7607/resized/resized_618260_659.jpg
مصطفی چمران دی ماه 1358 در سمینار «رهایی از سلطه صنعتی آمریکا» حضور دارد.


http://www.mizanonline.ir/files/fa/news/1395/3/31/618261_112.jpg
مصطفی چمران در جبهه های جنگ ایران با عراق در منطقه جنوب، حضور دارد.

http://www.mizanonline.ir/files/fa/news/1395/3/31/618262_643.jpg
مصطفی چمران در جبهه های جنگ ایران با عراق در منطقه جنوب، حضور دارد.

http://www.mizanonline.ir/files/fa/news/1395/3/31/618263_449.jpg
مصطفی چمران در منطقه الله اکبر به شناسایی مواضع دشمن می پردازد.


http://www.mizanonline.ir/files/fa/news/1395/3/31/618264_554.jpg
مصطفی چمران در کنار رزمندگان گروه جنگ های نامنظم حضور دارد.


http://www.mizanonline.ir/files/fa/news/1395/3/31/618265_203.jpg
مصطفی چمران در کنار رزمندگان گروه جنگ های نامنظم حضور دارد.


http://www.mizanonline.ir/files/fa/news/1395/3/31/618266_665.jpg
مصطفی چمران در کنار رزمندگان گروه جنگ های نامنظم حضور دارد.


http://www.mizanonline.ir/files/fa/news/1395/3/31/618267_592.jpg
مصطفی چمران در کنار رزمندگان گروه جنگ های نامنظم حضور دارد.


http://www.mizanonline.ir/files/fa/news_albums/188011/7607/resized/resized_618268_752.jpg



http://www.mizanonline.ir/files/fa/news/1395/3/31/618270_378.jpg
مصطفی چمران از جبهه کرخه نور، بازدید می کند.

http://www.mizanonline.ir/files/fa/news_albums/188011/7607/resized/resized_618272_560.jpg
مصطفی چمران در کنار رزمندگان گروه جنگ های نامنظم حضور دارد.


http://www.mizanonline.ir/files/fa/news/1395/3/31/618273_893.jpg
مصطفی چمران در کنار رزمندگان گروه جنگ های نامنظم حضور دارد.


http://www.mizanonline.ir/files/fa/news/1395/3/31/618274_500.jpg
مصطفی چمران در کنار رزمندگان گروه جنگ های نامنظم حضور دارد.

http://www.mizanonline.ir/files/fa/news/1395/3/31/618275_705.jpg
مصطفی چمران از جبهه کرخه نور، بازدید می کند.


http://www.mizanonline.ir/files/fa/news/1395/3/31/618276_559.jpg
مصطفی چمران، از ستاد جنگ های نامنظم بازدید می کند.


http://www.mizanonline.ir/files/fa/news/1395/3/31/618277_915.jpg
مصطفی چمران و فرماندهان نیروی هوایی با حضرت امام خمینی دیدار می کنند.


http://www.mizanonline.ir/files/fa/news/1395/3/31/618278_620.jpg
مصطفی چمران در جلسه شورای عالی دفاع حضور دارد.


http://www.mizanonline.ir/files/fa/news/1395/3/31/618279_381.jpg


منبع: خبرگزاری میزان
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده