سروان محمد جواد حيدري / در کلام یاران
دوشنبه, ۱۴ تير ۱۳۹۵ ساعت ۱۲:۰۶
نوید شاهد:
شهيد« نمازيان» زودتر از همه به پادگان مي آمد و ديرتر از همه مي رفت. معمولا در 24 ساعت، 15 ساعت كار مي كرد و هر گز احساس خستگي نمي كرد. روزهاي جمعه نيز به پادگان مي آمد و سر كشي مي كرد.
سروان محمدجواد حیدری
شهيد« نمازيان» زودتر از همه به پادگان مي آمد و ديرتر از همه مي رفت. معمولا در 24 ساعت، 15 ساعت كار مي كرد و هر گز احساس خستگي نمي كرد. روزهاي جمعه نيز به پادگان مي آمد و سر كشي مي كرد. در نماز جمعه جدي بود و كاركنان را تشويق به شركت در نماز جمعه و رفتن به زيارت عتبات عاليات مي نمود و اگر كسي را مي خواست تشويق كند، به او هزينه ي يك زيارت قم يا مزار امام را پرداخت مي كرد.
پسر او در مسابقات ورزشي و فرهنگي فرزندان كاركنان، رتبه ي چهارم را گرفت، ولي او جايزه اي به پسرش نداد و به اين طريق جلوي پارتي بازي را گرفت و محكم و استوار گفت كه جايزه براي سه نفر منظور شده است، اما قول داد كه با پول شخصي خود براي پسرش همان جايزه را تهيه نمايد.
همشهريانش در« كرمان» خيلي به او علاقه داشتند و كلاس قرآني كه او در كرمان از دوران تحصيل راه انداخته بود، هنوز ادامه دارد.
دخترش وقتي بالاي سر جنازه ي پدرش رسيد، به خاطر علاقه اي كه به پدر داشت، شانه ي خود را از سر جدا كرده و به عنوان يادگاري به پدر شهيدش داد.
جنازه ي اين شهيد را در« كرمان»، ابتدا به همان كلاس قرآن برده و در آنجا گرداندند و بعد به گلزار شهدا انتقال دادند.
در زمان شهادت او، برادرش كه سرهنگ نيروي انتظامي بود، در منطقه ي شرق كشور با اشرار درگير بود و پس از پايان عمليات، خود را براي مراسم تشييع و تدفين رساند.
منبع:كتاب اهالي آسمان ،تدوين: عليرضا پور بزرگ( وافي) ، انتشارات مركزاسناد انقلاب اسلامي-1383
نظر شما