شهيد كربلاي 10
دوشنبه, ۲۱ تير ۱۳۹۵ ساعت ۱۲:۵۱
نوید شاهد: مي گويد: هميشه خاطره حاجي در دل ما است و هيچ وقت فراموشش نمي كنيم. او واقعاً نمونه كاملي از انسانيت بود. او در عمليات كربلاي 10 در ماووت عراق، داخل سنگر بود كه خمپاره به آنجا اصابت كرد و او را شهيد كرد.
غلامرضا كريمي، دوست و همرزم شهيد حاج حسين بصير:
مي گويد: هميشه خاطره حاجي در دل ما است و هيچ وقت فراموشش نمي كنيم. او واقعاً نمونه كاملي از انسانيت بود. او در عمليات كربلاي 10 در ماووت عراق، داخل سنگر بود كه خمپاره به آنجا اصابت كرد و او را شهيد كرد.
حاج بصير چه خصوصيات ويژه اي داشت؟
من از زمان قبل از انقلاب او را مي شناختم. صبر، سكوت، مظلوميت، نجابت و... از جمله محاسن اخلاقي اش بود.
يكي از خصوصياتش، كمك به ازدواج جوانان بود. گاهي خودش پا پيش مي گذاشت و باعث وصلت زوج ها مي شد. نه فقط براي بچه هاي فريدونكنار بلكه براي تمام بچه هاي مازندراني كه مي شناخت، اين كارها را مي كرد.
رفتاراش در مواجهه با مشكلات چگونه بود؟
به هيچ وقت عصباني نمي شد و اگر مشكلي هم برايش پيش مي آمد با خونسردي و روش منطقي مشكلات را حل مي كرد.
خاطره اي از حاجي در جبهه داريد؟
در جنوب، راننده حاجي بودم. يك بار با هم به پادگان شهيد بهشتي اهواز كه خانه سازماني داشت، رفتيم. شب آنجا بوديم. به ما گفت كه لباسمان را در بياوريم، چون هوا خيلي گرم بود. صبح كه از خواب بيدار شديم، تمام لباس هايمان را شسته و روي طناب آويزان كرده بود. به او اعتراض كرديم كه چرا اين كار را كرده؟ لبخندي زد و هيچ چيز نگفت.
خيلي شرمنده شده بودم، چون حاجي 2 ساعت از شب را مشغول اين كار بود. بعد از خوردن صبحانه به قرارگاه رمضان باختران رفتيم. در آنجا من و حاجي غذا را توزيع مي كرديم تا ولي به خودمان غذا نرسيد. هر چه از حاجي خواستم كه غذا بخورد، گفت كه همه ما رزمنده ايم و فرقي ميانمان نيست. اخلاق و رفتارش برايم عجيب بود.
او هميشه متواضع و از خود گذشته بود؟
بله. در عمليات كربلاي 5 دور اين تپه با سنگ ديوار كرده بودند و مقر لشكر خراسان بود. در آنجا چادري زده بوديم. من جايي رفته بودم، وقتي برگشتم، حاجي را داخل چادر نديدم. گويا او در نزديكي چادر، روي كيسه اي دراز كشيده و خوابيده بود. بيدارش كردم و گفتم كه چرا نرفتي پيش رزمنده ها داخل چادر بخوابي؟ گفت كه نخواستم مزاحم آنها شوم و همين جا دراز كشيدم.
با توجه به اينكه الأن چند سال از شهادت حاجي مي گذرد، چقدر حضور معنوي ايشان را در زندگي خود احساس مي كنيد؟
هميشه خاطر حاجي در دل ما است و هيچ وقت فراموشش نمي كنيم. او واقعاً نمونه كاملي از انسانيت بود.
او در عمليات كربلاي 10 در ماووت عراق، داخل سنگر بود كه خمپاره به آنجا اصابت كرد و او را شهيد كرد.
مي گويد: هميشه خاطره حاجي در دل ما است و هيچ وقت فراموشش نمي كنيم. او واقعاً نمونه كاملي از انسانيت بود. او در عمليات كربلاي 10 در ماووت عراق، داخل سنگر بود كه خمپاره به آنجا اصابت كرد و او را شهيد كرد.
حاج بصير چه خصوصيات ويژه اي داشت؟
من از زمان قبل از انقلاب او را مي شناختم. صبر، سكوت، مظلوميت، نجابت و... از جمله محاسن اخلاقي اش بود.
يكي از خصوصياتش، كمك به ازدواج جوانان بود. گاهي خودش پا پيش مي گذاشت و باعث وصلت زوج ها مي شد. نه فقط براي بچه هاي فريدونكنار بلكه براي تمام بچه هاي مازندراني كه مي شناخت، اين كارها را مي كرد.
رفتاراش در مواجهه با مشكلات چگونه بود؟
به هيچ وقت عصباني نمي شد و اگر مشكلي هم برايش پيش مي آمد با خونسردي و روش منطقي مشكلات را حل مي كرد.
خاطره اي از حاجي در جبهه داريد؟
در جنوب، راننده حاجي بودم. يك بار با هم به پادگان شهيد بهشتي اهواز كه خانه سازماني داشت، رفتيم. شب آنجا بوديم. به ما گفت كه لباسمان را در بياوريم، چون هوا خيلي گرم بود. صبح كه از خواب بيدار شديم، تمام لباس هايمان را شسته و روي طناب آويزان كرده بود. به او اعتراض كرديم كه چرا اين كار را كرده؟ لبخندي زد و هيچ چيز نگفت.
خيلي شرمنده شده بودم، چون حاجي 2 ساعت از شب را مشغول اين كار بود. بعد از خوردن صبحانه به قرارگاه رمضان باختران رفتيم. در آنجا من و حاجي غذا را توزيع مي كرديم تا ولي به خودمان غذا نرسيد. هر چه از حاجي خواستم كه غذا بخورد، گفت كه همه ما رزمنده ايم و فرقي ميانمان نيست. اخلاق و رفتارش برايم عجيب بود.
او هميشه متواضع و از خود گذشته بود؟
بله. در عمليات كربلاي 5 دور اين تپه با سنگ ديوار كرده بودند و مقر لشكر خراسان بود. در آنجا چادري زده بوديم. من جايي رفته بودم، وقتي برگشتم، حاجي را داخل چادر نديدم. گويا او در نزديكي چادر، روي كيسه اي دراز كشيده و خوابيده بود. بيدارش كردم و گفتم كه چرا نرفتي پيش رزمنده ها داخل چادر بخوابي؟ گفت كه نخواستم مزاحم آنها شوم و همين جا دراز كشيدم.
با توجه به اينكه الأن چند سال از شهادت حاجي مي گذرد، چقدر حضور معنوي ايشان را در زندگي خود احساس مي كنيد؟
هميشه خاطر حاجي در دل ما است و هيچ وقت فراموشش نمي كنيم. او واقعاً نمونه كاملي از انسانيت بود.
او در عمليات كربلاي 10 در ماووت عراق، داخل سنگر بود كه خمپاره به آنجا اصابت كرد و او را شهيد كرد.
نظر شما