نگاهي به حيات ظاهري شهيد علي قدوسي
شهيد قدوسي و عده ديگر از روحانيون حوزه مخصوصاً آيت الله منتظري مخفي در
فكر تشكيل جمعيتي بودند كه هدف آنها همان تحرك و نهضت و اصلاح هرچه بيشتر
حوزه علميه بود و جالب كه در آن زمان حتي روشنفكران مسلمان آشنايي كمي با
حركتهاي تشكيلاتي و سازمان مبارزاتي داشتند . اين جمعيت داراي شاخه هاي
تشكيلات كاملاً جديد و بي سابقه در بين روحانيون بود و ايشان در اين كار
سهم بسزايي داشتند . مدتي بعد و در حدود سال 1344 اين جمعيت توسط ساواك
شناسايي شد و تمام روحانيوني كه در آن شركت داشتند از جمله خود شهيد قدوسي
دستگير و زنداني شدند بعد از مدتي وي از زندان آزاد گرديد و باز به طور
بسيار مخفيانه به كارهاي قبلي خود ادامه مي داد شهيد قدوسي از جمله كساني
بود كه اهميت زيادي براي روشنفكران مسلمان قائل بود و ارتباط فكري و تماس
زيادي با دانشگاهيان مبارز داشت و نيز برخوردهاي فكري بسياري با بعضي از
جواناني كه بعداً جزء موسسين سازمانهاي مبارزه مسلحانه شدند داشت و سعي
بسيار در ايجاد ارتباط و تماس ايدئولوژيكي بين اين روشنفكران و روحانيت
مبارز نمود و اهداف خود را در مورد اصلاح حوزه علميه دنبال نمود و مديريت
مدرسه حقاني را پذيرفت .
شهيد قدوسي مردي متواضع و متين و پركار و خليق بود و در عين حال در كارها
قاطعيت بسيار داشت و با بي نظمي بسيار مخالف بود و براي اولين بار شروع به
امتحان گرفتن از طلاب نمود وي بسيار سعي نمود كه طلاب علاوه بر خواندن دروس
اسلامي از دروس جديد مثل رياضيات و طبيعي و زبان خارج كاملاً استفاده
نمايند و در تمام سطوح ، دروس كلاسيك دبيرستاني را جزء دروس اسلامي قرار مي
داد و همچنين دروس اقتصاد و جامعه شناسي و روانشناسي كه در آن زمان در
حوزه معمول نبود جزء برنامه طلاب مدرسه حقاني قرار داد و برنامه هاي مدرسه
مذكور با همفكري شهيد مظلوم آيت الله بهشتي و عده اي ديگر از دوستان ايشان
انجام مي شد در طول اين مدت مدرسه حقاني به عنوان مركزي براي مبارزه با
رژيم نبود و بسيار از شاگردان وي به زندان افتاده و يا فراري و در تبعيد
بودند و ساواك به طور مرتب براي دستگيري مبارزين به اين مدرسه حمله مي نمود
و در اين مدت مرحوم شهيد قدوسي كاملاً تحت نظر ساواك و چند بار بازداشت
گرديد و گاه و بيگاه به منزل ايشان مي ريختند و مزاحمت ايجاد مي كردند و به
تعبير ساواكيها مدرسه حقاني را يك پايگاه مبارزاتي با رژيم مي دانستند ،
از جمله برنامه هاي ديگر شهيد قدوسي ايجاد مدرسه طلبگي براي خواهران بود و
قبل از ايجاد اين مدرسه تقريباً هيچ گونه محلي براي اين كه خواهران مانند
برادران بتوانند دروس اسلامي را فراگيرند وجود نداشت و ايشان براي اين كار
مكتب توحيد را ايجاد كردند كه با استقبال بي نظير روبرو شد و بسياري از
خواهران كه مايل بودند بتوانند ايدئولوژي اسلامي را فراگيرند به اين محل
روي آوردند و بعداز مدتي بسياري ديگر از اين نوع مدارس به وسيله افراد ديگر
تأسيس گرديد از جمله درس شهيد قدوسي درس اخلاق ايشان بود كه بسيار جالب و
درخور خواستار بسيار داشت و در سالهاي آخر قبل از انقلاب شهيد قدوسي براي
ايجاد ارتباط و اتحاد بيشتر طلاب و دانشجويان كلاسهاي مرتبي براي دانشجويان
ايجاد كرد كه بسياري از دانشجويان براي يادگيري دروس اسلامي به اين كلاسها
آمدند و باعث ايجاد ارتباط بيشتر طلاب و دانشجويان گرديد . بعد از پيروزي
انقلاب اسلامي ابتدا ايشان براي پياده كردن برنامه هايي كه هيئت مدرسين در
مورد حوزه و مسائل ديگر داشتند در قم فعاليت داشت و سپس به فرمان رهبر
انقلاب مسئوليت دادستاني كل انقلاب را پذيرفت بعد از پذيرفتن اين مسئوليت
بسياري از شاگردان ايشان در دادگاههاي انقلاب مسئوليتهاي مختلف را عهده دار
شدند و سهم مهمي در گرداندن و نظم دادن دادگاهها داشتند شهيد قدوسي با اين
كه مريض و از ناراحتي كبدي فوق العاده زجر ميبرد ولي هيچ گاه از كار كوتاه
نيامده و مي توان گفت كار ايشان شبانه روزي بود .
حاصل زندگي شهيد قدوسي شش فرزند بود كه پسر بزرگ ايشان دانشجوي دانشگاه
مشهد و از دانشجويان پيرو خط امام بود و فعاليتهاي زياد قبل و بعد از
انقلاب داشت و يكبار هم به زندان افتاد ودر روز 17 شهريور 57 در جريان يك
درگيري مسلحانه در مشهد زخمي شد ولي موفق به فرار گرديد و بعد از انقلاب از
مسئولين انجمن اسلامي دانشگاه مشهد بود و سپس در قسمت تحقيقات دفتر تحكيم
وحدت فعاليت مي كرد و بعد از شروع جنگ تحميلي عراق به جبهه رفت و در روز 28
صفر در هويزه با 160 نفر ديگر از همرزمان در محاصره قواي بعثي قرار گرفت و
تماماً شهيد مي گردند . شهيد قدوسي در شهادت اين فرزند لايق و ممتاز
آنچنان استقامت و بردباري و صبر نمود كه از حد توصيف خارج است سرانجام خود
نيز در روز شنبه 14 شهريور 1360 در جريان توطئه يك بمب گذاري در دادستاني
شربت شهادت نوشيد جالب اين كه يكي از دوستانش مي گفت كه همواره ايشان نگران
بود و گريه مي كرد كه نكند مرا كسالت و مرض از پا درآورد و شهادت نصيبم
نشود خداوند منان انشاالله درجات عاليش را متعالي گرداند و به بازماندگانش
صبر و استقامات عطا فرمايد .