در کلام یاران (5) - سرهنگ غلام رنجبر(همرزم شهيد)
شنبه, ۱۳ شهريور ۱۳۹۵ ساعت ۰۹:۳۶
نوید شاهد: ايشان از بدو ورود در مسئوليتهاي متعددي مشغول انجام وظيفه بودند و اما از زمان اعزام ايشان به جبهه تغييرات عمده اي در ايشان بوجود آمد. البته ناگفته نماند ايشان از بدو ورود به سپاه فردي متدين و اهل نماز بودند
مصاحبه با سرهنگ غلام رنجبر(همرزم شهيد)
- در چه زماني با شهيد آشنا شديد ؟
از سال 59.
- چگونه با شهيد آشنا شديد ؟
ايشان نيروي جديدي بودند كه وارد سپاه شدند.
- آيا شاهد تغيير و تحولاتي در رفتار و شخصيت او نبوديد؟
ايشان از بدو ورود در مسئوليتهاي متعددي مشغول انجام وظيفه بودند و اما از زمان اعزام ايشان به جبهه تغييرات عمده اي در ايشان بوجود آمد. البته ناگفته نماند ايشان از بدو ورود به سپاه فردي متدين و اهل نماز بودند
- به چه چيزها و افرادي خيلي علاقه داشت؟
ايشان علاقه زيادي به خدمت داشت و از خدمت خسته نمي شد خوشبختانه هر كاري كه به ايشان محول مي شد با كمال ميل مي پذيرفت حتي در يك زمان دو مسئوليت داشت مسئوليت مخابرات لشكر و جانشيني ستاد لشكر.
- از چه چيزها و افرادي خيلي بدش مي آمد؟
از كم كاري ها و افرادي كه نسبت به جنگ نق مي زدند.
- فعاليتهاي مذهبي و عبادي او چگونه بود؟
ايشان اهل عبادت بود و نماز شب ايشان ترك نمي شد.
- فعاليتها و مواضع سياسي اش چگونه بود؟
ايشان در خط ولايت فقيه بود و تابع مطلق اوامر امام و مسئولين نظام بودند.
- بيشتر اوقات فراغت و بيكاري خود را چگونه مي گذراند؟
بيشتر اوقات نيروهاي تحت امر خود را جمع مي كرد و جلسات خودماني داشت و بسيار هم اهل مطالعه بود.
- چه صحبت ها و توصيه هائي از او به ياد داريد؟
هميشه توصيه مي كرد از كار جنگ نهراسيد و به خود توصيه نكنيد كه از كار جنگ خسته شده ايم.
- اگر به جبهه ميرفت ، چه هدف و انگيزه اي داشت؟
ايشان فقط يك بار اعزام شد آن هم از سال 1360 كه تا زمان شهادت كه در سال 1365 بود ادامه داشت.
- در بحرانها و مشكلات سخت و خطرناك چكار مي كرد؟
براي رفع مشكل همه توان خود و ديگران را بكار مي گرفت و در نمازش سجده هاي طولاني داشت ، گريه مي كرد و از خداوند استمداد مي طلبيد.
- چه آرزوها و خواسته هائي داشت ؟ بزرگترين آرزويش چه بود ؟
هيچ موقع آرزوي دنيوي از ايشان نشنيدم بزرگترين آرزويش پيروزي در جنگ و پيروزي اسلام بود.
- روابطش با افراد ديگر چگونه بود ؟
بسيار حسنه ، خوب و دوست داشتني.
- ديگران چه نظري درباره او داشتند؟
به غير از خوبي ، بي باكي و طهارت روح از ايشان ياد نمي كردند.
- نحوه شهادت وي چگونه بود ؟ پيش از شهادت چه گفت و چكار مي كرد ؟ شهادتش چه اثري در شما گذاشت ؟
ايشان بعنوان مسئول محور براي كارهاي ستادي در عمليات كربلاي 1 بود بعد از شهادت ايشان ما از دنيا سير شديم . بطور كلي آرزوي شهادت مي كرديم.
- بطور كلي كداميك از خصوصيات شخصيتي شهيد را بيش از خصوصيات ديگرش دوست داشتيد ؟
ايشان انساني مهربان ، شجاع و متواضع بود.
- چه خاطرات ديگري از او بياد داريد ؟
ايشان در موقع كار و عملياتها آنقدر غرق در كار بود كه گاهي مي ديديم ضعف كرده و گوشه اي افتاده. بعد از بررسي متوجه مي شديم در مدت دو روز يا بيشتر فراموش كرده غذا بخورد . تمام دغدغه ايشان پيشرفت كار در جنگ بود.
- در چه زماني با شهيد آشنا شديد ؟
از سال 59.
- چگونه با شهيد آشنا شديد ؟
ايشان نيروي جديدي بودند كه وارد سپاه شدند.
- آيا شاهد تغيير و تحولاتي در رفتار و شخصيت او نبوديد؟
ايشان از بدو ورود در مسئوليتهاي متعددي مشغول انجام وظيفه بودند و اما از زمان اعزام ايشان به جبهه تغييرات عمده اي در ايشان بوجود آمد. البته ناگفته نماند ايشان از بدو ورود به سپاه فردي متدين و اهل نماز بودند
- به چه چيزها و افرادي خيلي علاقه داشت؟
ايشان علاقه زيادي به خدمت داشت و از خدمت خسته نمي شد خوشبختانه هر كاري كه به ايشان محول مي شد با كمال ميل مي پذيرفت حتي در يك زمان دو مسئوليت داشت مسئوليت مخابرات لشكر و جانشيني ستاد لشكر.
- از چه چيزها و افرادي خيلي بدش مي آمد؟
از كم كاري ها و افرادي كه نسبت به جنگ نق مي زدند.
- فعاليتهاي مذهبي و عبادي او چگونه بود؟
ايشان اهل عبادت بود و نماز شب ايشان ترك نمي شد.
- فعاليتها و مواضع سياسي اش چگونه بود؟
ايشان در خط ولايت فقيه بود و تابع مطلق اوامر امام و مسئولين نظام بودند.
- بيشتر اوقات فراغت و بيكاري خود را چگونه مي گذراند؟
بيشتر اوقات نيروهاي تحت امر خود را جمع مي كرد و جلسات خودماني داشت و بسيار هم اهل مطالعه بود.
- چه صحبت ها و توصيه هائي از او به ياد داريد؟
هميشه توصيه مي كرد از كار جنگ نهراسيد و به خود توصيه نكنيد كه از كار جنگ خسته شده ايم.
- اگر به جبهه ميرفت ، چه هدف و انگيزه اي داشت؟
ايشان فقط يك بار اعزام شد آن هم از سال 1360 كه تا زمان شهادت كه در سال 1365 بود ادامه داشت.
- در بحرانها و مشكلات سخت و خطرناك چكار مي كرد؟
براي رفع مشكل همه توان خود و ديگران را بكار مي گرفت و در نمازش سجده هاي طولاني داشت ، گريه مي كرد و از خداوند استمداد مي طلبيد.
- چه آرزوها و خواسته هائي داشت ؟ بزرگترين آرزويش چه بود ؟
هيچ موقع آرزوي دنيوي از ايشان نشنيدم بزرگترين آرزويش پيروزي در جنگ و پيروزي اسلام بود.
- روابطش با افراد ديگر چگونه بود ؟
بسيار حسنه ، خوب و دوست داشتني.
- ديگران چه نظري درباره او داشتند؟
به غير از خوبي ، بي باكي و طهارت روح از ايشان ياد نمي كردند.
- نحوه شهادت وي چگونه بود ؟ پيش از شهادت چه گفت و چكار مي كرد ؟ شهادتش چه اثري در شما گذاشت ؟
ايشان بعنوان مسئول محور براي كارهاي ستادي در عمليات كربلاي 1 بود بعد از شهادت ايشان ما از دنيا سير شديم . بطور كلي آرزوي شهادت مي كرديم.
- بطور كلي كداميك از خصوصيات شخصيتي شهيد را بيش از خصوصيات ديگرش دوست داشتيد ؟
ايشان انساني مهربان ، شجاع و متواضع بود.
- چه خاطرات ديگري از او بياد داريد ؟
ايشان در موقع كار و عملياتها آنقدر غرق در كار بود كه گاهي مي ديديم ضعف كرده و گوشه اي افتاده. بعد از بررسي متوجه مي شديم در مدت دو روز يا بيشتر فراموش كرده غذا بخورد . تمام دغدغه ايشان پيشرفت كار در جنگ بود.
نظر شما