تاریخ شفاهی، ادلهی اثبات ادعا، آفتها و آسیبها
محمدحسین یغمایی[1]
بیشک بیان وقایع و اتفاقات یک رویداد تاریخی که مبتنی بر مشاهدات و شنیدههای یک شاهد است فقط برای چاپ کتابهای متعدد و مکرر و خاطرهنگاری محض و پر کردن قفسهها و نمایش در ویترینها نیست، بلکه این بیانها و ثبت و ضبطها از یکسو برای ثبت در تاریخ و اطلاع و عبرت آیندگان است و از سوی دیگر، مرجعی است برای دستیابی به واقعیتهای تاریخی. بنابراین، این تاریخنگاریها از حساسیت فوقالعادهای برخوردار است، زیرا ثبت و ضبط تاریخ شفاهی منشأ رسیدن به حقایق تلخ یا شیرین یک برههی زمانی و دلیلی است برای پرده برداشتن از ظلمهایی که به ناحق بر یک فرد یا گروه یا یک ملت و کشور تحمیل شده است. به عبارتی، تاریخ شفاهی مجموعه دلایلی است که فقط بیانکنندهی یک اتفاق نیست، بلکه وسیلهای برای اثبات حقایق نیز میباشد، پس میتوان بر آن عنوان ادلهی اثبات را حمل کرد. ادلهی اثبات همان اصطلاح حقوقی است که در علم حقوق از آن نام برده شده و در عرف عبارت است از: عامل اثبات حقیقت امری که از آن بهره میبرند و مطابق تعریفی که در بین فقها و حقوقدانان آمده، عبارت است از: راهنمای اندیشهی دادرس برای کشف حادثه و واقعهای مادی که به موجب قانون منشأ حق میگردد، به طریق و کیفیتی که قانون تعیین کرده است و قانونگذار در قوانین مدنی و آیین دادرسی مدنی آنها را احصا کرده و اصحاب دعوا مبتنی بر آن به اثبات یا دفاع از دعوا به آن استناد میکنند و قاضی نیز با استفاده از آنها علاوه بر کشف حقیقت، به صدور رأی اقدام میکند. بر این اساس، تاریخ شفاهی به عنوان مرجع برای بیان واقعیتها و اثبات حقایق، مجموعهای از ادله است برای اثبات حقایق واقعهی تاریخی و بر همین اساس که در تنویر افکار محققان، نویسندگان و علاقهمندان تاریخ و وقایع آن مؤثر است و حتی مرجعی برای استفاده در محافل و مجالس حقوقی برای اثبات وقایع میباشد، مهم است. ما در این مقاله ادلهی اثبات دعوا را که در علم حقوق آمده است، برمیشمریم و آنها را در تاریخ شفاهی انقلاب و دفاع مقدس مستندسازی میکنیم و با ذکر نمونههایی به این نتیجه خواهیم رسید که تاریخ شفاهی ادلهی اثبات بوده و همچنانکه در علم حقوق عواملی سبب عدم استماع ادلهی اثبات دعوا شده یا گاه همین ادله عاملی برای محکومیت مدعی است، در تاریخ شفاهی نیز باید برای استماع و بهرهبرداری از آن شرایطی قائل بود تا این تاریخنگاری که ادلهای است برای اثبات ادعا، از آسیب به دور باشد و حتی دستاویزی برای نقض ادعا یا به ضرر مدعی نیز نباشد.
اقرار
اقرار در لغت عبارت است از اعتراف کردن و اذعان کردن حقی برای صاحب آن که قانونگذار ایران در مادهی 1258 قانون مدنی آن را از جمله ادلهی اثبات دعوا برشمرده و در تعریف آن در مادهی 1259 و 1260 همین قانون آورده است: اقرار عبارت از اخبار حقی است برای غیر بر ضرر خود که به هر لفظی که دلالت برآن نماید، واقع میشود.
با دقت در تاریخ شفاهی انقلاب و دفاع مقدس، به وضوح میبینیم که بخشی از بیان واقعیتهای تاریخی که بهوسیلهی شاهدان بیان شده، نگاشته و چاپ شده است، در واقع حکم اقرار دارد؛ برای مثال، در تاریخ شفاهی قبل از انقلاب میتوان بیان خاطرات اعضای جمعیت مؤتلفهی اسلامی را در چگونگی ترور حسنعلی منصور بهوسیلهی اعضای این گروه، اقرار دانست که این اتفاق از نظر انقلاب و انقلابیون عملی لازم و گریزناپذیر بوده است، ولی بیان آن اقرار بر قتل نفس بدون حکم مرجع قانونی است. بنابراین، مرجع قانونی وقت به استناد همین اقرار به اعدام مبارزان حکم داده و آنها را اعدام میکند.
همین گونه است نمونههای متعددی که به عنوان خاطرات دفاع مقدس ثبت،ضبط و چاپ شده یا در طی سالهای دفاع مقدس به صورت نوارهای کاست یا فیلم ضبط شده است؛ برای مثال، میتوان در فیلمهای پخششده در مستند روایت فتح که بخشی از جنگ نفتکشها در خلیج فارس را به تصویر کشیده است، نمونههایی از اقرار را به وضوح مشاهده کرد. اینکه ما در مقام مقابله به مثل کشتیهایی را مورد هجوم قرار دادهایم یا در طی سالهای دفاع مقدس به منظور بازداشتن دشمن از موشکباران شهرهای کشورمان، ما نیز اقدامی مشابه انجام دادهایم، در واقع اقرار به اعمالی است که در عرف و حقوق بینالملل پذیرفته نیست.
سند
سند در لغت عبارت است از آنچه که تکیهگاه واقع شود و به آن اعتماد کنند که هم کتبی و هم شفاهی است و در مادهی 1258 قانون مدنی ایران دومین مورد از ادلهی اثبات دعواست که قانونگذار در مادهی 1284 همین قانون آورده است: سند عبارت است از هر نوشته که در مقام دعوا یا دفاع قابل استناد باشد.
در بررسی تاریخ شفاهی موجود از اسناد انقلاب و دفاع مقدس، اسنادی را به وفور میبینیم که در اثبات یک واقعه به عنوان دلیل استفاده میشود؛ برای مثال، مجموعه کتابهای مرکز اسناد انقلاب اسلامی که پروندهی شهیدان والامقام مؤثر در پیروزی انقلاب را بازخوانی میکند و حاوی اسناد ساواک رژیم منحوس پهلوی است، دلیلی بر اثبات حقانیت شهیدان والامقام است؛ همچنین نقشهها و کالکهای عملیاتی دفاع مقدس و نوارهای کاست حاوی مکالمات بیسیم فرماندهان و فیلمهای مصاحبهی موجود که در مراکز معتبر نظامی نگهداری میشود و دفترچههای خاطرات رزمندگان و دستنوشتههای رد و بدل شده بین آنها در طی سالهای دفاع و حتی عکسهای موجود در نزد رزمندگان، اسنادی است که میتوان از آنها استفاده کرد و این اسناد سرنوشت یک ادعا را به طور کلی تحت تأثیر قرار میدهد.
شهادت
شهادت در لغت عبارت است از اظهارات اشخاصِ خارج از دعوا که امر مورد اختلاف را دیده یا شنیدهاند، و قانونگذار ایران در مادهی 1258 قانون مدنی به عنوان سومین دلیل از آن نام برده است. شهادت در اصطلاح حقوقی، اِخبار از واقعهای به سود یکی از طرفین دعوا و به زیان دیگری است که از سوی شخص ثالثی غیر از اصحاب دعوا بیان میشود.
تاریخ شفاهی انقلاب و خاطرات مبارزان انقلابی به وضوح مبین گواه و شهادت بر امری است که اثباتکنندهی وقایع میباشد، مانند خاطرات زندانیان سیاسی دوران ستمشاهی که بیانکنندهی اتفاقات داخل زندان و تعارضات بین گروههای مبارز است یا خاطرات آزادگان سالهای دفاع مقدس که مبین وقایع داخل اسارتگاهها و خبرچینی بعضی از آزادگان است از دلایل شهادت است و همچنین است خاطرات رزمندگان اسلام که در کتابهای خاطرات موجود است؛ برای مثال، فرازی از خاطرات فرماندهی کل سپاه، سردار جعفری که در کتاب کالکهای خاکی آمده و نمونهای از شهادت میباشد به شرح ذیل است:
«سپاه حمیدیه، مثل سپاه سوسنگرد فقر تسلیحاتی و تجهیزاتی شدیدی داشت، به همین سبب شهید علی هاشمی (فرمانده وقت سپاه حمیدیه) از هر راهی، مجاز و چه بسا غیرمجاز برای تأمین نیازمندیهای این سپاه استفاده میکرد. یکی از این راهها تک زدن به زاغهی مهمات لشکر16 زرهی قزوین (ارتش) بود.»
اماره
اماره که در لغت به معنای علامت، نشان و نشانه است، چهارمین دلیل از ادلهی اثبات دعواست که در مادهی 1258 قانون مدنی آمده است و قانونگذار در مادهی 1321 در تعریف آن آورده است: اماره عبارت است از اوضاع و احوالی که به حکم قانون یا در نظر قاضی دلیل بر امری شناخته میشود. اعتبار اماره مبتنی بر قطع و یقین است که به موجب آن برای دادرس علم به وجود حق حاصل میشود.
بارزترین مثال برای وجود اماره در تاریخ شفاهی دفاع مقدس، عقبنشینی متجاوزان بعثی است تا پشت مرزهای بینالمللی در سال 1369 که این عقبنشینی امارهای است بر حقانیت ایران در قرارداد 1975 الجزایر و متجاوز بودن دشمن؛ همچنین وجود انبوه مجروحان شیمیایی امارهای است بر حملهی ناجوانمردانهی دشمن و تسلیح عراق به این سلاح مرگبار بهوسیلهی متحدان غربی ـ آمریکایی وی و در عین حال امارهای است بر نقض قطعنامهی سازمان ملل متحد مبنی بر عدم تسلیح طرفین بهوسیلهی کشورهای ثالث در طول جنگ.
سوگند
سوگند مطابق مادهی 1258 قانون مدنی پنجمین دلیل از ادلهی اثبات دعواست، مطابق تعریف ادلهی اثبات دعوا نمیتواند از ادلهی اثبات باشد، زیرا سوگند حقیقت را کشف نمیکند، بلکه دعوا را فیصله میدهد و قاطع دعواست؛ بنابراین، ما نیز به این مورد نمیپردازیم.
حال با توجه به اینکه مشخص شد تاریخ شفاهی به نوعی ادلهی اثبات است که مانند ادلهی اثبات دعوا میتواند در جهت اثبات حق و حقوق خود یا دیگری مورد استفاده و استناد قرار گیرد، به این مهم پی میبریم که تاریخ شفاهی انقلاب و دفاع مقدس اهمیت و جایگاه ویژهای دارد.
به سبب اهمیت ادلهی اثبات دعوا و تأثیرگذاری آن در تصمیم قاضی، قانونگذار ایران برای استماع و پذیرش آن شرایط خاصی در نظر گرفته است که مطابق قانون اگر دلایل مبتنی بر آن شرایط نباشد، محکمه دلیل را نمیپذیرد. بر همین اساس، باید برای تاریخ شفاهی و آنان که بیانکنندهی تاریخی هستند که در حکم ادلهی اثبات است، شرایط و ضوابطی تعریف و تدوین کرد تا ضمن استحکامبخشی به آنچه ارائه میشود، آن را از آسیبهایی که سبب مخدوش شدن و از دست دادن قابلیت استناد و بیاعتبار کردن این فصل از تاریخ ایرانِ سربلند میشود، حفظ کرد.
ما در این مقاله تعدادی از مهمترین مواردی که سبب آسیب میشوند، بررسی میکنیم تا متولیان امر ثبت تاریخ شفاهی انقلاب و دفاع مقدس با توجه به آن دستورالعملهای خاصی تدوین کنند.
الف) عدم صداقت
اگر راوی در بیان مطالب خود صداقت نداشته باشد و خاطرات خود را با مطالبی غیرواقعی درآمیزد، چون مطالب بیانشده در حکم ادلهی اثبات ادعا میباشد، نه تنها برای وی، بلکه برای دیگر یا دیگران و حتی کشور و نظام عواقب بدی در پی خواهد داشت. صداقت یکی از اصول مهم در ماندگاری تاریخ شفاهی است و سبب میشود تا مورخان، پژوهشگران و حتی علاقهمندان به مطالعه و مرور تاریخ، به آن اعتماد کرده و از آن در عبرتآموزی استفاده کنند. همچنین برنامهنویسان به عنوان پشتوانهی علمی به آن استناد میکنند. مسلم است که مصاحبهشونده باید صداقت داشته باشد و از بیصداقتی پرهیز کند و مصاحبهکننده و ناقل نیز باید به آن توجه کند.
ب) بدعت
بدعت، یعنی کار نو و بیسابقه که بیانگر نوعی حُسن و کمال فاعل است.
همگان اذعان دارند که در دوران دفاع مقدس، نوآوریهای قابلتوجهی به وقوع پیوسته است که باید در کمال صداقت و بی کم و کاست بیان شود، ولی بیان برخی مطالب و چاپ آنها بدعتهای خطرناکی است که نه تنها بر حقانیت انقلاب نمیافزاید، بلکه قطعاً سبب وهن انقلاب، نظام و دفاع مقدس و رزمندگان آن خواهد بود؛ برای مثال، ما در خاطرات گرفتهشده از اسیران عراقی نمونههایی، مثل فرمانده سفیدپوش یا سبزپوش اسبسوار میبینیم. مهمترین آسیب بدعتها علاوه بر وهنبودن، دستاویزی خواهد بود برای زیر سؤال بردن و خدشه بر شهامتها، شجاعتها و شهادتهای دلاوران انقلاب و دفاع مقدس.
ج) غلو و اغراق
بزرگنمایی آفتی دیگر است که سبب آسیبهای جدی خواهد شد. مهمترین آسیب، آن است که ذهنهای محاسبهگر با صغرا و کبرا کردن یک واقعه به درستی یا نادرستی آن پی ببرند و در نهایت، اصل موضوع را زیر سؤال برند و بر آن خدشه وارد کنند. بسیاری در مطالعهی تاریخ و داستانهای مرتبط با رستم، اصل وجود رستم را زیر سؤال بردهاند و این بدان جهت است که راویان در بیان شخصیت وی، چه از نظر فیزیک بدنی و چه دلاوریها و رشادتهایش، غلو کردهاند. در نتیجه، میبینیم که رستم نه تنها اسوه نمیشود، بلکه اسطورهای میشود دستنیافتنی. در بیان اتفاقات انقلاب و دفاع مقدس باید از غلو و اغراق پرهیز کرد. اینکه بعضی دشمن را آنقدر ضعیف معرفی میکنند، به نحوی که با یک الله اکبرِ رزمندگان تا آن سوی مرزها فراری میشدند، آفتی است که مهمترین آسیب آن ایجاد ذهنیت برای مخالفان طولانی شدن جنگ و چرایی تعداد شهدا و مجروحان و آزادگان خواهد بود.
نتیجه
تاریخ شفاهی چون حاوی نکاتی است که بخشی اقرار، برخی سند، مواردی شهادت و قسمتی از آن اماره بوده است، اگر از روی صداقت بیان نشود یا با بدعت، غلو و اغراق بیان شود، اثرات سوئی به بار میآورد و سبب تضییع حقوق افراد و حتی جامعه و نظام میشود؛ بنابراین، ضروری است که در ابتدای امر، مصاحبهکنندگان و گردآورندگان، آموزشهای لازم را فراگیرند تا مبتنی بر آن خاطرات را جمعآوری و تدوین کنند و همچنین مراکز مشابه مرکز اسناد انقلاب اسلامی تأسیس شود تا قبل از اینکه کتابهای حاوی تاریخ شفاهی چاپ و توزیع شود، مطالب آنها را بررسی کنند و از ورود مطالب خلاف واقع در سطح عمومی جلوگیری نمایند.
منبع
ـ جعفری، محمدعلی (1391). کالکهای خاکی؛ خاطرات شفاهی سرلشگر پاسدار محمدعلی (عزیز) جعفری، تهران: سوره مهر.