روایت سردار سلیمانی از علی عابدینی فرمانده گردان 410 غواص
شنبه, ۱۸ دی ۱۳۹۵ ساعت ۱۰:۱۵
به علی عابدینی رسیدم که با گروهان اول حرکت میکرد؛ ده تا دوازده نفری که داخل قایق نشسته بودند، با هم پارو میزدند، با وجود این، قایق فقط به اندازهی یک متر جلو میرفت.
نوید شاهد:شب عملیات بدر، منتظر عبور گردان 410 بودم. تقریباً یک ساعت گذشت و از قایقها خبری نشد. با سرعت خودم را به آنها رساندم. سازمان گردان به هم ریخته بود. بچهها با قایقهای سنگین مشکل پیدا کرده بودند. به علی عابدینی رسیدم که با گروهان اول حرکت میکرد؛ ده تا دوازده نفری که داخل قایق نشسته بودند، با هم پارو میزدند، با وجود این، قایق فقط به اندازهی یک متر جلو میرفت. به شدت نگران شدم. با این وضع نمیتوانستند به موقع به خط دشمن برسند.
عابدینی وقتی متوجه نگرانی من شد پرسید:
«چه ساعتی باید به خط دشمن برسیم؟»
گفتم: «ساعت دوزاده شب.» از برنامهی زمانبندی شده یک ساعت و نیم عقب بودند. با وجود این، با اطمینان گفت:
«به حول و قوهی الهی، ساعت دوازده به خط دشمن میرسیم.»
با ناراحتی پرسیدم: «چطوری؟»
گفت: «با توکل به خدا.»
قایق را نزدیک قایق من کشید. سرش را جلو آورد و آهسته کنار گوشم گفت:
«الان کار دیگری میشود کرد؟»
گفتم: «نه... نمیشود.»
گفت: «پس راهی غیر از توکل به خدا نیست.»
وقتی آرامش و اعتماد را در چهرهی عابدینی دیدم، اطمینان پیدا کردم که به موقع میرسند.»
راوی: سردار حاج قاسم سلیمانی
منبع: کتاب بهشت دور نیست
نظر شما