آخرین اخبار:
کد خبر : ۳۹۶۴۹۹
۱۳:۰۵

۱۳۹۵/۱۱/۰۵

آرامش عجیب خاطره­ای از زبان همسر شهید غلامحسین محمدی

آخرین بار که از جبهه برگشت وقتی خدیجه را بغل گرفت در آغوش پدر چنان آرامشی داشت که برایمان عجیب بود


آرامش عجیب

خاطره­ای از زبان همسر شهید غلامحسین محمدی

دختر کوچکم خدیجه شش ماه بیشتر نداشت. از آنجایی که پدرش در جبهه بود و دیر به مرخصی می­آمد هر وقتی دختر را بغل می­گرفت دختر احساس غریبی می­کرد و در آغوش پدر مرتب گریه می­کرد. آخرین بار که از جبهه برگشت وقتی خدیجه را بغل گرفت در آغوش پدر چنان آرامشی داشت که برایمان عجیب بود او حتی لحظه­ای هم گریه نکرد و من خیره در نگاهش او را دعا می­کردم. فردای آن روز به جبهه رفت تا اینکه خبر آوردند او در کربلای مهران به فوز عظمای شهادت نائل گشته و آسمانی شده است.

همسر شهید غلامحسین محمدی
 
منبع : اداره اسناد و انتشارات

گزارش خطا

ارسال نظر
تازه‌ها
طراحی و تولید: ایران سامانه