درسي كه شهيد ميثمي به ما داد...
شهيد ميثمي چون نماينده حضرت امام خميني)ره( در قرارگاه مركزيِ [جنگ يعني خاتم الانبياء)ص(] بود؛ دائما دنبال مي كرد كه در زمان عمليا تهاكدام منطقة جنگ مشكل دارد و كجا [زيرِ] بيشترين فشار است و خود را بلافاصله به آن نقطه مي رساند و به افراد مختلف، سنگرهاي مختلف از فرماندهان گرفته تا يگان ها سر مي زد و روحيه و اميد مي داد و توصيه به صبر، استقامت و پايداري مي كرد و انصافا هم تأثير داشت. « سردار سرلشكر پاسدار محمدعلي (عزيز) جعفري، فرمانده كل سپاه پاسداران انقلاب اسلامي و از فرماندهان سال هاي دفاع مقدس، در سخنانش از ويژگي هاي برجسته آن روحاني بزرگوار مي گويد:
شهيد ميثمي نماينده حضرت امام خميني)ره( در قرارگاه خاتم الانبياء)ص) از اواسط سال هاي دفاع مقدس تا زمان شهادتش [ 12 بهمن 1365 ] بود. ما هرچه خاطره از اين شهيد بزرگوار داريم مربوط به سخت ترين شرايط و ساعات و لحظات دوران دفاع مقدس است. شرايطي كه براي خيلي ها غير قابل تحمل بود و دشمن با همه توان و امكاناتش عليه رزمندگان اسلام بسيج مي شد. ايشان چون نماينده حضرت امام )ره( در قرارگاه مركزيِ [جنگ] بود دائماً دنبال مي كرد كه در زمان عمليات ها كدام منطقة جنگ مشكل دارد و كجا ]زيرِ[ بيشترين فشار است و خود را بلافاصله به آن نقطه مي رساند و به افراد مختلف، سنگرهاي مختلف از فرماندهان گرفته تا يگان ها سر مي زد و روحيه و اميد مي داد و توصيه به صبر، استقامت و پايداري مي كرد و انصافاً هم تأثير داشت.
جاي دستان پرتوان ايشان را اكثر فرماندهان بر دوش خود حس مي كنند. وقتي ما را در آغوش می گرفت، به محكمي دستي بر پشت كمر [ما] فرماندهان و [بقية] نيروها مي زد و در گوش همه زمزمه هايي مي كرد كه انصافاً همه سختي هاي جبهه را از ياد انسان مي برد. كار اين روحاني بزرگوار در جبهه ها نظير نداشت و خدا مي داند كه بعد از شهادت ايشان چقدر جاي شان در جبهه خالي بود. عمليات هاي پس از فتح خرمشهر، عمليات رمضان، والفجر هشت، خيبر، كربلاي پنج، و بسياري ديگر، جزو سخ تترين عمليات هايي بود كه در دوران دفاع مقدس داشتيم، چون از شرايط عادي به دور بوديم. دشمن، تمام توان و فكر و قدرت نظامي خود را به كار گرفته بود تا جلوي پيشروي رزمندگان اسلام را بگيرد ما مجبور بوديم زمي نها و شرايطي خاص را براي عمليات انتخاب كنيم، مثل جزاير خيبر يا سواحل رودخانه دجله، [همچنين مجبور بوديم تا] سختي هاي عبور و پشتيباني را براي آنكه دشمن نتواند از توان خود در مقابل نيروهاي ما استفاده كند تحمل كنيم و بتوانيم ضرب هاي به دشمن بزنيم و عمليات موفقي را به انجام برسانيم.
در عمليات خيبر، در جزاير جنوبي، در محدوده كوچكي در داخل يك سنگر، فرماندهان شهيدي مثل باكري، همت و زين الدين، در كنار هم مي نشستند و با روحيه اي كه به همديگر و [نيز] به رزمندگان مي دادند، خطوط اول را در مقابل فشارهاي دشمن، حفظ مي كردند و در چنين لحظاتي كه هر نقطه از زمين را گلوله دشمن مي پوشاند، شهيد محلاتي و شهيد ميثمي در اين شرايط سخت، حاضر بودند. و اين بود رسالتي كه يك روحاني مي توانست در جبهه ها ايفا كند. درود خدا بر اين شهيد بزرگوار كه اين رسالت را به خوبي انجام داد.
شهيد ميثمي يك عارف واقعي بود كه انقلابي بودن و عشق به شهادت سراپاي وجودش را فرا گرفته بود. معنويت بالا و انقلابي بودن - اين دو ويژگي - همراه با اخلاق نيكو و حسنه كه ورد زبان همه فرماندهان در جبهه بود، از خصوصيات بارز اين شهيد به شمار مي رفت.
جمله اي را از ايشان ذكر كنم كه گفتند: «پايان مأموريت ما زماني است كه پيماني را كه با خدا بسته ايم، به مرحله صدق برسانيم. » تمامي آيات قرآن در وجود شهيد ميثمي تحقق پيدا كرده بود و تجسم همه معنويات و ارزش هاي والاي اسلام [محسوب مي شد]. ايشان انقلابي بودن را اين گونه تعريف
مي كرد كه افراد انقلابي دو دسته اند: يك دسته قبل از اينكه متدين شوند سياست مدار مي شوند؛ اين گروه متأثر از شرق و غرب هستند. دسته ديگر سال ها تزكيه نفس مي كنند و سياست شان از تدين شان مي جوشد؛ اين افراد هيچ گاه تسليم شرق و غرب نمي شوند. اين عبارت را از شهيد بزرگوار ميثمي تطبيق بدهيد با شرايط امروز خودمان. چقدر از انقلابيون و كساني كه ادعاي انقلابي بودن و يار امام)ره( بودن و همراه انقلاب بودن را دارند [مي بينيم كه] امروز مي لغزند و توجهي به اين بحث ندارند؛ آن هايي كه در مقابل فشارهاي دشمن تسليم مي شوند و اين فشارها روي شان اثر مي گذارد.
اين فشارها امروز وجود دارد و در آينده هم هرچه اين انقلاب به پيش برود وجود خواهد داشت و چون [ممكن است] تحمل ما در برابر اين فشارها كم شود، احتياج به چنين نگاهي [نگاه شهيد ميثمي] داريم. سياست بايد از دين سرچشمه بگيرد. سياست يا انقلابي بودن، اگر متكي بر دين و ارز شهاي ديني نباشد، نمي تواند دوام بياورد. اين، پاسخِ سؤالي است كه امروز براي خيلي از افراد وجود دارد كه چرا بعضي از نيروهاي انقلاب، مسئولين يا مردم عادي و حتي شايد برخي رزمندگان و جانبازان، امروز در برابر فشارهاي دشمن يا سختي هاي داخلي و مسائل و مشكلات يا امتحان هاي بزرگ الهيِ انقلاب اسلامي، تحمل ندارند و چرا به مسيرهاي ديگر غير از مسير راستين و درست انقلاب مي روند. بايد پشت سر مقام عظماي ولايت حركت كنند؛ چرا اين حركت را ندارند؟ ولايت از موازين و ارز شهاي انقلابي ماست و اين درس بزرگي است كه شهدا به ما دادند و شهيد ميثمي در رأس آن ها با اين نگرش عميق و اطلاعات و آگاهي از مباني ديني، اين درس را به ما داده است.
من وصيت نامه هيچ شهيدي را نديدم كه ما را به حمايت از حضرت امام)ره(، اسلام و ولايت توصيه نكرده باشد. يك حكمت و يك دانش در اين [مسأله] است كه شهدا از آن برخوردار بودند و ما را هم توصيه مي كنند. اين ها مربوط به آن زمان نبوده و فقط هم مربوط به امروز نيست، بلكه آينده را هم شامل مي شود. بايد به اين نكته اساسي، محوري و آموزشي كه شهيد ميثمي و ديگر شهداي عزيزمان به ما آموختند توجه كنيم؛ به توصيه هايي كه تعيين كننده سرنوشت ما براي ادامه مسير انقلاب شكوهمند اسلامي است.
به لطف خدا و به همت مردم قهرمان، ولايي و شهيدپرور ايران اسلامي و همچنين به بركت خون همه شهدا، امروز، انقلاب اسلامي در بهترين وضعيت خود نسبت به دوران گذشته قرار دارد. نتيجه و حاصل خون شهدا و تلا شهاي همه جانبازان، ايثارگران و علماي راستين، مجاهد و انقلابي، [كه] چه بعد و چه قبل از انقلاب براي حفظ دين و نشاط و روحيه جهادي و مبارزه با ظلم و ستم [حاصل شده] و در اين جامعه حفظ شده [و پايدار مانده است] ؛ همه را مديون اين عزيزان هستيم...
منبع: ماهنامه شاهد یاران، شماره 113