من اسیر نمی شوم «خاطرات امیر سرتیپ دوم خلبان ستاد محمد طیبی»
نوید شاهد: کتاب «من اسیر نمیشوم» نوشته زهرا فریدونی ولاشجردی است. این کتاب 300 صفحهای در دفتر فرهنگ و مطالعات پایداری حوزه هنری استان مرکزی تولید شده و خاطرات امیر سرتیپ دوم خلبان ستاد محمد طیبی را در پنج فصل در بر دارد: «کودکی، نوجوانی، جوانی»، «سفر به ایالت متحده آمریکا»، «انقلاب تا آغاز جنگ ایران و عراق»، «جنگ ایران و عراق، آغاز، میان و انجام» و «20 خاطره از 85 مأموریت برون مرزی».
تا راوی ما را با خود به نخستین مأموریتش در دفاع مقدس و مقابله با تجاوز ارتش صدام به خاک ایران (در اول مهر 1359؛ به روایت پی نوشت کتاب: عملیات 140 فروندی، کمان 99 یا سایه البرز) ببرد، 121 صفحه کتاب را خواندهایم. در این صفحهها جزییاتی از خاطرات محمد طیبی در اراک و آمریکا و همچنین در ارتباط با همسرش، ما را با نگاه این راوی متولد 1328 به اطرافش و همچنین مراحل پیشرفت او تا خلبان شدن آشنا میکند.
تا صفحه 215 هم همسفر راوی در سالهای دفاع مقدس هستیم و مأموریتهایی که از آنها میگوید. این گفتهها بیشتر متأثر از نگاه محمد طیبی به احوال خود در حین مأموریتهاست. در ادامه از بیان او میخوانیم که «خرداد سال 1369 خبر خوشی دادند. گروهی از نظامیان و سپاهیان به محضر مقام معظم رهبری دعوت شده بودند. من هم جزو این گروه بودم. در واقع اینها کسانی بودند که به نحوی در عملیات بزرگ فتحالمبین شرکت داشتند. در این مراسم از دست آیتالله خامنهای، رهبر معظم کشورمان که فرمانده کل قوا نیز هستند، نشان درجه 2 فتح را دریافت کردم. در سال 1366 نیز تقدیرنامه و لوح سپاسی از دست ایشان دریافت کرده بودم. در اسفند سال 1389 هم به همراه چند تن از دوستانم به عنوان چهره ماندگار نهاجا (نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران) معرفی شدم.»
از صفحه 219 کتاب «فصل پایانی؛ 20 خاطره از 85 مأموریت برون مرزی» با مقدمهای از زبان راوی خطاب به نوه اولش آغاز میشود. ورود به خاطره هر مأموریت با ذکر مقصد و تاریخ و ساعت آن است و بنابراین راوی در این فصل از روزهای یکم، سوم، ششم، نهم، دهم، هفدهم، بیستودوم مهر، چهارم تا سیزدهم آبان، بیستوچهارم آبان، دوم آذر و چهاردهم بهمن 1359، 15 فروردین1360، پنجم اسفند 1362، بیستویکم بهمن 1363، بیستودوم خرداد 1364، سیام بهمن 1364، بیستم فرودین و سیام بهمن 1365 و سیزدهم آبان 1366 خاطره دارد. این خاطرات مشخصاتی از مأموریتها از نظر جغرافیایی و نظامی و اشاره به عملیاتهایی مانند خیبر و بدر و والفجر هشت و... و همچنین توجه به جنبههای اختصاصی یک مأموریت هوایی را در بردارند؛ البته تمام اینها در قالبی مختصر جا گرفتهاند.
کتاب «من اسیر نمیشوم» با آلبومی از عکسهای راوی به پایان میرسد. یکی از آنها مربوط به دیدار خلبانان عملیات اچ3 با امام خمینی(ره) است و عکس نشان میدهد که راوی کتاب هم در این دیدار حضور داشته است.
منبع: تاریخ شفاهی