سربازی که مزارش زیارتگاه سوسنگرد شد /شهید مصلوب بر نخل های سوسنگرد
ششم مهر 1359 نخل های سرافراز سوسنگرد شاهدان خاموش ایثار گری بی حد و حصر سربازی جان بر کف به نام «محمد رضا سبحانی » بودند ؛ وقتی عراقی ها به مرزهای ایران حمله کردند در شهر سوسنگرد با جوانی غیرتمند مواجهه شدند که راه را بر آنها بست .
« محمد رضا سبحانی» که در ژاندارمری خدمت می کرد وقتی هجوم دشمن را به شهرش مشاهده کرد به پاسگاه مرزی سوسنگرد و بستان رفت و برای مقابله با متجاوزان بعثی در منطقه سوسنگرد بستگان را دور خود جمع کرد و در ششمین روز از حمله عراق ، با توجه به شناختی که به منطقه داشت، دست به نبردی جانانه علیه دشمن زد . شهید سبحانی مبارزه کرد ، مقاومت و ایستادگی کرد، بر قلب سیاه دشمن تاخت ، تا جایی که فشنگ داشت، نیروهای دشمن را نشانه گرفت تا دزدان را از خانه و کاشانه مردم بی دفاع بیرون کند .
یکی از تک تیراندازان دشمن، اسوه سرباز مقاومت را در منطقه خزعلیه شهرستان سوسنگرد با شلیک به دست و پایش زخمی کرد ؛ محمدرضا گلوله ها را به جان خرید اما دشمن به این هم راضی نشد و فرمانده مزدور عراقی با دستور اکید خود اعلام کرد تا او را دستگیر کنند.
محمدرضا حتی یک گلوله هم برای شلیک به خائنان نداشت، دست و پای زخمی شهید سبحانی را بستند، اين سرباز را را به اسارات در آوردند و پیکر زخمیش را به ماشین بستند و چند کیلومتر بر زمین کشیدند و او را لگد زدند تا تمام تیرهای شلیک شده اش را تلافی کنند، شهید سبحانی همچنان مقاومت می کرد. نگاه دشمن متجاوز به نخلی افتاد، این سرباز دلاور اسلام را به آن نخل خرما بست، بنزین روی پیکر زخمی و خون آلود و زندهاش پاشید، شعلهای آورد و این سرباز اسلام را سوزاند.
شهید سبحانی با پیکری سوخته روی نخل خدا را ملاقات کرد ؛ باقیمانده پیکرسوختهاش پنج روز بعد به صورت مخفیانه و دور از چشم دشمن در نهمین روز مهر 1359 توسط مردم این شهر سوخته و مقاوم تشییع و به خاک سپرده شد. مجاهد و محمد از فرزندان این شهید گرانقدر هستند .
مزار اين شهيد در محله خزعلّيه شهر سوسنگرد به مدت 30 سال غريبانه محل زيارت مردم منطقه بود.یادمان اولین سرباز گمنام سوسنگرد هم اکنون در سوسنگرد مأمن عشاق است.
گفتنی است ،شهید «محمد رضا سبحانی» یکی از سربازان امام خمینی در سال 1338 در شهر شهید پرور سوسنگرد دیده به جهان گشود وقتی سال 1342 پیام امام بر گوش و تمام وجود محمدرضا و هزاران کودک و نوجوان طنین انداز شد ، آغاز یک مأموریت بر سرنوشت اینها رقم خورد که باید بمانند و در راه دلدارشان بروند . دوره تحصیلی ابتدایی و راهنمایی را گذراند اما تا دوم دبیرستان در رشته فلزکاری کتابش را بست ؛ نوجوان بود اما مبارزات انقلابی خود را با پخش اعلامیههای امام خمینی (ره) و حضور در راهپیمایی ها آغاز کرد . انقلاب از تلاش مردم به ثمر رسید و عطر شکوفه های انقلاب سراسر کشور را فرا گرفت، به سوی کمیته انقلاب اسلامی شتافت تا در شناسایی و مبارزه به عوامل ضدانقلاب یاران امام را یاری کند . روزی فرا رسید که شهید سبحانی به سربازان هنگ مرزی ژاندارمری سوسنگرد پیوست تا از مردم و مملکت اسلامیش محافظت کند . روزی که رژیم بعث عراق با گلوله های آتشینش زنان و کودکان را نشانه گرفت شهید سبحانی جان اش را در چله کمان عشق نهاد تا مردمش در امان بمانند و مزارش تا ابد زیارتگاه عاشقان باقی بماند.
انتهای پیام/ز