«شاهد کودک» به میهمانی خدا رفت
به گزارش نوید شاهد یکصد و سی و هفتمین شماره از نشریه «شاهد کودک» منتشر شد.
در این شماره مطالبی چون «دشت روشن»، «خروس بیدم»، «فرفره»، «عکس من»، «بگرد و پیدا کن»، «خودبین دیگه چیه؟»، «یک دنیا لبخند»، «گربهها»، «جدول»، «مواظب خودت باش»، «روزهی کوچولو»، «بچههای مجله»، «لطیفه» و «معرفی کتاب»، عنوان مطالب این نشریه است.
در بخشی از داستان «روزهی کوچولو» میخوانیم: «گُل پسر میخواست روزه بگیرد. یک روزهی کوچولو، قدِ کلّهی گنجشک. یعنی از سحر تا ظهر. وقتی سحریاش را خورد، فکر کرد روزه گرفتن که کاری ندارد. فقط باید چیزی نخوری، نخوری تا ظهر بشود.
بعد رفت و خوابید. طولی نکشید که بابا، گل پسر را صدا زد آخر باید با مامان میرفت سر کار و گل پسر را میبرد خانهی خانم جان. بابا گفت:«زود برو دست و صورتت را بشوی که دیر شده!» گل پسر رفت توی دستشویی. حتی شیر آب را باز هم نکرد، آمد بیرون و گفت: «دست و صورتم را شستم.»
مامان صدا زد: «بگو لباس بازیاش را بپوشد. امیر هم میآید خانهی خانم جان که با هم بازی کنند.» گل پسر رفت و بلوز و شلوار مهمانیاش را پوشید. دلش میخواست امیر ببیند چه لباس قشنگی دارد و بگوید، کاشکی من هم از این لباسها داشتم!
مامان و بابا عجله داشتند. مامان لباس بازی را برداشت. زود گل پسر را سوار ماشین کردند و به طرف خانهی مادربزرگ راه افتادند. توی راه، مامان صدبار گفت:«وقتی رسیدیم، یادت نرود سلام کنی!» گل پسر جواب داد: «خودم میدانم.» ولی وقتی رسیدند، باز هم به خانم جان سلام نکرد. خانم جان گفت: به به، سلام. گل پسر قند عسل، صبحانه خوردی؟»
گل پسر جواب نداد. سرش را انداخت پایین و رفت تو. مامان و بابا به خانم جان گفتند: «گل پسر امروز روزه است. تا ظهر چیزی نمیخورد.» و خداحافظی کردند و رفتند. امیر هنوز نیامده بود. گل پسر رفت پشت پنجره. دید خانم جان برای کبوترها خرده نان ریخته، یک عالم کبوتر آمده بودند و خرده نان میخورند. گل پسر محکم زد به شیشه. کبوترها ترسیدند و فرار کردند. گل پسر قاه قاه خندید. خانم جان یک استکان چایی، یک لقمه نان و پنیر درست کرد و گفت: «بیا صبحانه بخور!» گل پسر جواب داد: «من روزه ام. چیزی نمیخورم.»
خانم جان خندید و گفت: «روزه گرفتن که فقط نخوردن نیست، مادر جان! روزه دارمهمان خداست. برای اینکه خدا را ناراحت نکند، نباید دروغ بگوید. نباید دل کسی را بشکند. باید آزارش به کسی نرسد، به بزرگترها احترام بگذارد و کارهای خوب بکند.» گل پسر فکر کرد و فکر کرد. بعد پرسید: «اگر بگویم خدایا ببخشید دیگر از این
کارها نمیکنم، خدا قبول میکند که باز هم مهمانش باشم؟»
محبوب شهبازی سردبیری این نشریه را بر عهده دارد. در این شماره جواد محقق، زهره خداجوی، سپیده خلیلی، فریبرز لرستانی، دکتر امیر خالقی، نگارش مطالب و الهام هاشمی، عاطفه ملکیجو، لاله ضیایی، میترا چرخیان، سمینه خوبی، سام سلماسی تصویرگری را بر عهده داشتهاند.
یکصد و سی و هفتمین شماره از نشریه «شاهد کودک» در 28 صفحه، قطع خشتی و به بهای دوهزار و 200 تومان انتشار یافت.