شهدای عصر پیامبر (بخش پانزدهم)؛ شهدای سریه مُؤتَه
پیامبر (ص) پس از صلح حدیبیه رسالت جهانی خود را به گوش همگان رساند و زمامداران آن روز ممالک جهان را به پذیرفتن اسلام دعوت کرد. در آن روزگار، امپراطوری های ایران و روم نسبت به سرزمین های دیگر از موقعیت بهتری برخوردار بودند. چنان که دیدیم قیصر روم با اطلاعاتی که درباره حضرت محمد (ص) به دست آورده بود، به پذیرش اسلام تمایل داشت. اما وقتی این تمایل را ابراز کرد، با مخالفت شدید ارتش و مردمش روبه رو شد. او به همین دلیل از خواسته خود چشم پوشید.
از این مسئله می توان دریافت که سران روم در برابر اسلام موضعی خصمانه داشته اند و شاید از همین طریق بتوان دلیل بروز جنگ موته را ریشه یابی کرد.
پیامبر (ص) به منظور گسترش و ترویج دین خود در خارج از جزیره العرب، در جمادی الاولی سال هشتم هجری، حارث بن عمیر آزدی را با نامه ایی نزد پادشاه بصری (مرکز شام) فرستاد.
قتل حارث برای پیامبر (ص) بسیار ناگوار بود و موجب تاثر ایشان شد. از نظر رسول خدا (ص) حارث فردی عادی نبود، بلکه او نماینده حکومت اسلامی به شمار می آمد و با قتل او مسئله عدم امنیت جانی سفیران و نیز تهدید عیله حکومت اسلامی به وجود می آمد. به همین دلیل پیامبر (ص) تصمیم گرفت این بی حرمتی را با اعزام سپاهی به آن منطقه پاسخ دهد. این تصمیم رسول الله (ص) را می توان اعلام عزت و توان نظامی اسلام دانست.
سپاهی که پیامبر (ص) به سوی موته فرستاد، شامل سه هزار رزمنده بود که فرماندهی آن ها را به ترتیب، جعفر بن ابی طالب، زید بن حارثه و عبدالله بن رواحه بر عهده داشتند.
انتخاب سه نفر به عنوان فرمانده توسط رسول خدا (ص) به این منظور بود که اگر یکی از آنها به شهادت رسید، دیگری فرماندهی سپاه را برعهده بگیرد.
رومیان که از لشکرکشی مسلمانان آگاه شده بودند، تعداد زیادی از اعراب شام را به فرماندهی شرحبیل و با نظارت مستقیم خود در منطقه موته مستقر کردند.
در کتاب های تاریخ خیلی روشن به این جنگ پرداخته نشده است، به همین دلیل نکات مبهم بسیاری در باره آن وجود دارد. مثلا چگونگی درگیری دو سپاه یا تعداد دقیق کشته شدگان طرفین مشخص نیست. در منابع تاریخ تعداد کشته شدگان این نبرد بین هشت تا دوازده نفر ذکر شده است که این تعداد با در نظر گرفتن مجموع افراد سپاهیان دو طرف، حتی برای یک روز نبرد هم منطقی به نظر نمی رسد.
چنان که از کتاب های تاریخ برمی آید، در جنگ موته هر سه فرمانده منسوب از سوی رسول خدا (ص) به شهادت رسیدند. ثابت بن ارقم با کشته شدن فرماندهان سپاه، پرچم سفید فرماندهی را به دست گرفت و فریاد زد:
ای مسلمانان! مردی را از میان خود به فرماندهی برگزینید. مردم نیز خالدبن ولید را که به تازگی مسلمان شده بود، انتخاب کردند. برگزیدن خالد به فرماندهی همزمان با فرارسیدن شب بود، او با استفاده از تاریکی شب، نیروها را به شکلی تازه سازماندهی کرد؛ به این ترتیب که سربازان خط اول و آنها را که در پشت جبهه بودند، با یکدیگر جابه جا کرد. وی همچنین جای نیروهای مستقر در جناح های چپ و راست لشکر را با یکدیگر عوض کرد و پرچم های آنها را نیز تغییر داد. خالد تعدادی از افراد سپاه را به صورت پراکنده در بیابان مستقر کرد و از آنها خواست با صدای بلند با یکدیگر سخن بگویند تا از این طریق دشمنان تصور کنند که نیروی تازه نفس بسیاری به کمک مسلمانان آمده است. خوشبختانه رومیان فریب حیله خالد را خوردند و دچار وحشت شدند. خالد نیز از این فرصت استفاده کرد و تمام مسلمانان را به سوی مدینه حرکت داد.
صبح روز بعد، دشمنان اسلام با تعدادی نیروی رزمنده که به ظاهر تازه نفس به نظر می رسیدند – و در واقع برای گمراه کردن آنها در منطقه مانده بودند- روبه رو شدند. در آن روز درگیری قابل توجهی رخ نداد و رومیان هم، که از عقب نشینی مسلمانان با خبر شدند، به تعقیب آنها نپرداختند.
شاید بتوان دلیل کم تعداد بودن کشتگان جنگ موته را همین عقب نشینی ماهرانه مسلمانان دانست، به علاوه آن که رومیان در روز قبل دلاوری های رزمندگان اسلام را دیده بودند. یکی از نشانه های این دلاوری ها، وجود بیش از نود زخم تیر و نیزه بر پیکر جعفر بن ابی طالب بود.
پس از رسیدن سپاه اسلام به مدینه، رسول خدا (ص) به استقبال آنها رفت، آن حصرت در پاسخ برخی از مردم که رزمندگان را به دلیل عقب نشینی شان سرزنش می کردند، فرمود: ان شاءالله اینان به زودی حمله کننده خواهند بود.
مهم ترین ثمره نبرد موته برای مسلمانان، آشنایی آنان با شیوه جنگیدن رومیان بود تا در نبردهای بعدی آماده باشند.
منبع: شهدای عصر پیامبر (ص)/ابوالفضل بنایی
کاشی/ بنیاد شهید
وامور ایثارگران/1389