شهید «مسعود پرویز» فرمانده گردان قدس لشکر 17 علی بن ابیطالب (ع) + تصاویر
شهید مسعود پرویز در سال 1331 در شهرستان قزوین در خانواده ای مذهبی به دنیا آمد. خانواده متدین و مذهبی مراحل سیر تکامل زندگی این شهید والامقام به گونه ای تربیت کرد که از همان دوران کودکی با عشق و علاقه به اسلام و ائمه (ع) و خصوصاً با عشق به حضرت صاحب الزمان (عج) رشد نمود و بارور شد.
پیش از پیروزی انقلاب اسلامی
شهید مسعود پرویز در کنار تحصیل، فعالیت های فرهنگی و مبارزاتی خود را نیز شروع کرد.
راه اندازی کتابفروشی و تکثیر و توزیع اعلامیه ها و عکس های حضرت امام (ره) در آن شرایط خفقان ستمشاهی، نشانگر روح انقلابی و اسلامی این سرباز جوان و فداکار امام و اسلام بود.
با گسترش حرکت مردم مسلمان ایران بر علیه رژیم طاغوت، فعالیت های ایشان نیز گسترده تر شد، شرکت در تظاهرات، یاری و کمک رسانی به مردم محروم و گشت شبانه برای امنیت شهر از جمله این فعالیت ها بود.
پس از پیروزی انقلاب
شهید مسعود پرویز یکی از مؤسسین سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در قزوین بود. او با احساس نیاز به انجام خدمات، کار کتابفروشی را رها کرد و تمامی وقت خود را صرف انجام مأموریت های محوله در پاسداری از انقلاب اسلامی و درمبارزه با ضد انقلاب داخلی وخارجی نمود. او در سپاه در کنار مأموریت های نظامی، برای مسائل فرهنگی مانند ارتباط برادران پاسدار با روحانیت متعهد، برگزاری نماز جماعت اهمیت خاصی قائل بود.
دوران دفاع مقدس
شروع جنگ تحمیلی، روح عاشق و سودایی این سرباز اسلام را آن چنان تسخیر کرد که از همان اوایل به جبهه های نبرد اعزام شد، کرمانشاه، قصر شیرین، ایلام و میمک از روزهای آغاز تجاوز دشمن و از اولین گروه های اعزامی برای مقابله با دشمن متجاوز و از این شهید بزرگوار خاطرات زیادی در سینه دارد.
در بهار سال 1360 وقتی برای مقابله با دشمن متجاوز به همراه همرزمانش به میمک می روند، بر اثر اصابت خمپاره، بعد از شهادت دوستانش با عنایت حضرت ولی عصر(عج) و پس از چهار روز زخمی در بین دشمن، دوباره به میان رزمندگان برمی گردد تا به قول خودش این بار برای گرفتن نمره 20 آماده جانفشانی شود.
او همیشه فرمان امام (ره) را مبنی بر حضور در جبهه بر هر کار دیگری حتی ازدواج مقدم می داشت ولی با تقدیر الهی یار و همسفر این راه سخت و پر رنج را آن چنان که خودش از خدا خواسته بود، انتخاب کرد و چه نیکو انتخابی که همیشه مشوق او در رفتن به جبهه و ادای تکلیف الهی بود.
شهادت
زندگی ساده و بی پیرایه، خانه استیجاری همه دنیایی بود که او برای رفتن و گذشتن از آن انتخاب کرده بود. روحیه نظامی، اخلاق برادرانه، سبقت در کارهای پرخطر و روح عاشق و طالب شهادت این شهید بزرگوار باعث شد که خیلی زود در قلوب رزمندگان اسلام و فرماندهان نفوذ کند تا اینکه به عنوان فرمانده گردان قدس از لشکر 17 علی بن ابیطالب (ع) انتخاب شد.
سرانجام در تیرماه سال 61، در عملیات رمضان در شلمچه و در بیست ویکم ماه مبارک رمضان در تأسی به مولای خود، پس از مجاهدتی خستگی ناپذیر در خطوط مقدم نبرد با دشمن متجاوز در راه زیارت و راه سید وسالار شهیدان مزد سالهای جهاد و مبارزه خود را گرفتن و در سفری عاشقانه به وصال محبوب رسید و بزرگترین آرزویش محقق شد.
آخرین وصیت نامه سردار شهید مسعود پرویز در تاریخ 27/3/61
لااله الاالله – محمدرسول الله – علی ولی الله
سلام بر شهیدالن راه حق از صدر اسلام تا کنون، درود بر رهبر کبیر انقلاب اسلامی امام خمینی.
از مال دنیا چیزی ندارم، آنچه هست متعلق به همسرم می باشد.
به عنوان وکیل عموی بزرگوارم استاد معنوی و روحانی آقای خلج را معرفی می کنمو از تمام کسانی که حقی به گردن من دارند عذرخواهی کرده و طلب مغفرت بنمایید.
والسلام
یادداشتی از شهید برای همسر خود در تاریخ 12/08/60
زهرا جان خداحافظ امیدوارم در راه ایمان به الله و تقوا، استوار تر و محکم تر از این که هستی باشی.
موقع رفتن از زیر قرآن که رد شدیم، تفأل که زدم سوره الاسرا آیه 19 و 20 آمد.
زهرا، زیباترین اسمی که آرزو داشتم اسم همسرم باشد. الحمدالله
این اسم هم، اسم با مسمایی بود.
منبع: مرکز اسناد ایثارگران