آبان‌ماه سالروز شهادت حسن طهراني‌مقدم كه از چند توپ غنيمتي، توپخانه سپاه را راه‌اندازی كرد
شنبه, ۲۰ آبان ۱۳۹۶ ساعت ۰۹:۴۶
ساعت 13 شنبه 21 آبان سال 1390 صدايي مهيب در فضا پيچيد و زمين در تهران و شهرهاي اطراف به لرزه درآمد. آسمان خاكستري شد و بغض كرد.
آرزوي او عامل اقتدار امروز ايران است

به گزارش نوید شاهد به نقل از روزنامه جوان، احمد محمدتبريزي ساعت 13 شنبه 21 آبان سال 1390 صدايي مهيب در فضا پيچيد و زمين در تهران و شهرهاي اطراف به لرزه درآمد. آسمان خاكستري شد و بغض كرد. نم نم باران براي سبك شدن ابرها باريد و شهر را در حالتي محزون فرو برد. دقايقي بعد خبرهاي جسته و گريخته از خبرگزاري‌هاي رسمي منتشر شد. انفجاري عظيم در پادگان مدرس بيدگنه ملارد در 46 كيلومتري پايتخت رخ داد و شهيد حسن طهراني‌مقدم و چندين تن از پاسداران انقلاب اسلامي به درجه رفيع شهادت نائل آمدند. خبري كوتاه، تلخ و گزنده كه به سرعت در شهر پيچيد و همه را در بهت فرو برد. پدر موشكي ايران كه سال‌ها براي پيشرفت علم موشكي در ايران زحمت كشيده بود، شهد شيرين شهادت را نوشيد و آسماني شد.
 
 شفاعت امام حسين(ع)
به گزارش «جوان»، در پي اين انفجار 21 پاسدار به شهادت رسيدند. برادر شهيد حسن طهراني‌مقدم روايت مي‌كند كه برادرش چند روز قبل از شهادت خوابي مبني بر رفتن از دنيا مي‌بيند:« چند روز قبل از شهادت‌شان آمد منزل ما تا مادر را ببيند. آمد دست مادر را بوسيد و گفت: مادر من ديشب خوابي ديدم. خواب ديدم كه از دنيا رفته‌ام. در يك قبر تنگ و تاريك دو ملك غضبناك و به شدت وحشتناك از من سؤال مي‌كردند. آنها با همان صورت ترسناك پرسيدند: چيزي هم براي آخرتت داري؟ من هر چه فكر كردم چه بگويم هيچ چيز يادم نيامد. كمي تأمل كردم تا اينكه اين جمله به ذهنم آمد كه بگويم: من اقامه عزاي آقا اباعبدالله(ع) را كردم و بر امام حسين(ع) گريه‌ها كردم. تا اين جمله را گفتم. قبر باز و روشن شد و بوستاني در مقابلم ظاهر شد. ان الحسين مصباح الهدي و سفينه النجاه؛ اين موضوع اسباب دستگيري من خواهد شد. »
 راه‌اندازی توپخانه سپاه
در روزهايي كه صدام فكر نمي‌كرد رزمندگان ايراني به موشك و سلاح‌هاي دوربرد دست پيدا كنند، شهيد طهراني‌مقدم به همراه شهيد حسن شفيع‌زاده با بهره‌گيري از نبوغ و استعداد خدادادي‌شان، توپخانه سپاه را تشكيل دادند و در عمليات‌هاي بزرگ عليه دشمنان به كار بردند. شهيد طهراني‌مقدم جرقه تشكيل توپخانه سپاه را چنين روايت مي‌كند:«عمليات فتح‌المبين تمام شد. من در سپاه شوش وقتي گزارش را به آقا رشيد مي‌دادم، ديدم آقا رشيد با خنده مي‌گويد:«مقدم برو توپخانه سپاه را سازماندهي كن. برو سراغ توپخانه.» گفتم:آقا رشيد ما داريم خمپاره را سازماندهي مي‌كنيم.در عمليات فتح‌المبين (اگر اشتباه نكنم)148 قبضه انواع توپ‌هاي روسي به غنيمت سپاه درآمده بود. آن موقع سپاه 9 تيپ داشت. قرار شد برويم آن توپ‌ها را بياوريم و سازماندهي كنيم. شهيد بزرگوار حسن شفيع‌زاده اولين نفري بود كه رفتم دنبالش.بعد از عمليات فتح‌المبين از تيپ ‌المهدي شوش آوردمش پيش خودم و آقاي محمد آقايي كه از مسئولان توپخانه سپاه بودند، به انضمام شهيد ناهيدي. اين بچه‌هاي نخبه باهوش را جمع كرديم و توپخانه سپاه راتشكيل داديم.»
 شليك اولين موشك‌هاي سپاه به عراق
21 اسفندماه 1363 اولين موشك ايران به كركوك شليك شد. دومين موشك هم در بامداد 23/12/1364 به بانك 18 طبقه رافدين بغداد اصابت كرد و موشك بعدي در باشگاه افسران ارتش عراق در بغداد فرود آمد و حدود 200 نفر از فرماندهان عراقي را به هلاكت رساند. حالا همه باورشان شده بود ايران موشك دارد.
روايت سردار زهدي از اين اتفاق به اين شكل است: «وقتي كه بنا شد اولين موشك را خود برادران سپاه به سمت بغداد شليك كنند، با هم به كرمانشاه رفتيم. مقدمات كار فراهم شد و باشگاه افسران بغداد را هدف گرفتيم. مرحوم شهيد مقدم پيشنهاد كرد اول دعاي توسل بخوانيم و بعد از دعا به زبان فارسي با خدا صحبت كرد و گفت:«خدايا ما نمي‌خواهيم مردم عراق را بكشيم. ما مي‌خواهيم نظاميان را از بين ببريم كه هم ما و هم عراقي‌ها را مي‌كُشند.خدايا اين موشك را به باشگاه افسران بزن.» موشك شليك شد و همه پاي راديو نشستيم. پس از چند دقيقه راديو بي‌بي‌سي اعلام كرد كه يك موشك، باشگاه افسران بغداد را منهدم كرده است و تعداد زيادي از افراد حاضر در آن كشته شده‌اند. من پيشاني شهيد مقدم را بوسيدم و گفتم اين به هدف خوردن موشك نتيجه اخلاص و پاكي تو بود.»




آرزوي او عامل اقتدار امروز ايران است

  موشك‌هارا خدا شليک مي‌کند
پس از صدور فرمان تاريخي امام (ره) مبني بر تشكيل نيروهاي سه‌گانه سپاه پاسداران، شهيد مقدم در سال 1364 به سِمت فرماندهي موشكي نيروي هوايي سپاه منصوب شد. در اين سال جنگ شهرها آغاز شده بود و ارتش بعث به شدت شهرهاي كشور را با موشك و هواپيما بمباران مي‌كرد. براي نجات جان غيرنظامي‌ها بايد جواب موشك با موشك داده مي‌شد. حاج حسن دست به كار شد و جواب خوبي به سران حكومت بعث داد. شهيد طهراني‌مقدم اعتقاد داشت كه بايد دستمان را روي زانوي خودمان بگذاريم و بلند شويم. ساعت  6:20 بامداد روز 21 دي 65 كه يك موشك اسكاد‌B به مقر فرماندهي نيروي هوايي عراق در شهر بغداد اصابت كرد، لحظه عجيبي براي سرنوشت جنگ بود. حتي خود مقامــات ايراني هم باور نمي‌كردند كه بچه‌هاي ايراني بتوانند نواقص را برطرف كنند و پرتاب موفقي داشته باشند، براي همين قبل از ساعت 10 صبح كه راديو عراق خبر انفجار را داد هيچ رسانه‌اي در ايران چنين خبري را پخش نكرده بود؛ اينكه ايران به‌تنهايي موشك هوا كرده بود.
او با اينكه در رأس سازمان‌هاي به كارگيرنده سلاح‌هاي قدرتمندي چون توپ و موشك قرار گرفته بود، لكن قدرت واقعي را ايمان و توكل به خداوند قادر و متعال مي‌دانست. به همين دليل به هنگام تأسيس مركز توپخانه سپاه آيه شريفه «و ما رميت اذ رميت و لكن‌الله رمي» را در صدر تابلوي آن قرار داد و روي هر موشكي كه پرتاب مي‌كرد همين آيه را حك كرده بود و در تمامي عمليات‌هاي موشكي در هنگام آمادگي به طور دسته‌جمعي دعاي توسل مي‌خواندند. اعتقادش به غدير و اميرالمومنين خيلي زياد بود. براي كاركنانش روز عيد غدير جشن مفصلي مي‌گرفت و به همه عيدي مي‌داد.
پس از جنگ نيز سردار طهراني‌مقدم همانند روزهاي جنگ با شور و شوقي وصف‌ناشدني كمك زيادي به پيشرفت موشكي سپاه كرد. عقيده داشت نبايد چيزي را ديگران بسازند و بعد آن را به ما بدهند. مي‌گفت اگر نيروهاي مسلح ما درك كردند بنا بر نوع تهديد به چه ابزاري براي مقابله نياز دارند، بايد براي توليد آن گام بردارند زيرا متخصصان داخلي كشورمان از توانمندي و قدرت عمل بسيار بالايي برخوردار هستند.
سردار شهيد حسن طهراني‌مقدم زحمت زيادي براي پيشرفت و خودكفايي صنعت موشكي كشور كشيد. هنگامي كه سپاه پاسداران به تلافي حمله تروريستي داعش با شليك چند موشك مقر داعشي‌ها را مورد هدف قرار داد، ياد و خاطره شهيد طهراني‌مقدم براي همگان زنده شد. اينكه اقتدار و امنيت كشور تا چه اندازه مرهون تلاش‌هاي اين مرد بزرگ و شهداي ديگر است.
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده