ابو حامد؛ موسس تیپ فاطمیون
نام و نام خانوادگی : علی رضا توسلی
نام پدر:
محل تولد: افغانستان
تاریخ تولد : ۱۳۴۱
تاریخ شهادت: ۹۳/۱۲/۹
محل شهادت: درعا ، سوریه
محل دفن: مشهد
وضعبت تاهل: متاهل
شهید توسلی، معروف به ابوحامد، فرمانده شجاع و حماسه آفرین تیپ فاطمیون، متشکل از نیروهای افغانساتی مدافع حرم حضرت زینب (س) بود. ایشان در ابتدای دهه فاطمیه اول درمنطقه « درعا» در سوریه به دست تروریست های جبهه النصره به شهادت رسید. او به عنوان یکی از قابل اعتمادترین فرماندهان میدانی نبرد سوریه و مورد وثوق سردار سلیمانی شناخته می شد. ایشان در دوران هشت سال دفاع مقدس نیز در جبهه دفاع از انقلاب اسلامی حضور داشت. وی در نبرد با داعش وظیفه سازماندهی نیروهای افغان را بر عهده داشت.
شهید توسلی از افراد بسیار صبور و تودار بود. در اوج جدیتی که در کار داشت، شوخ طبع هم بود. آدم بسیار باگذشتی بود. کسی از بچه ها پیدا نمی شود که این شهید را دوست نداشته باشد. او و یارانش در حالی که یک منطقه را پاکسازی و خود را تثبیت کرده بودند، بر اثر پاتک دشمن و شلیک موشک و خمپاره های فراوان از سوی آنان و اصابت یکی از این موشک ها به مکان استقرار آن ها، به همراه دیگر همرزمانش به شهادت می رسند.
یکی از همرزمان شهید می گوید: « در منطقه ای قرار داشتیم که بسیار سرد بود و وسایل گرمایشی هم نداشتیم، تا اینکه کمک و آذوقه ها به ما رسید. چند عدد بخاری هم برایمان آورده بودند. شهید توسلی این بخاری ها را به اتاق هایی که بچه ها در آن بودند تحویل می داد و آخرین بخاری را برای اتاق خود برده بود. به هیچ عنوان از چیزی استفاده نمی کرد که بقیه بچه ها حق استفاده از آن را نداشته باشند؛ اگر بقیه بچه ها از امکاناتی برخوردار بودند او هم استفاده می کرد. چیزی به نام وصیت نامه نداشت، ولی همیشه سفارش هایی می کرد؛ یکی از توصیه هایش به ما این بود که همواره نماز شب بخوانید و خیلی اصرار به این عمل داشت و به بچه ها گیر می داد که حتما نماز شبشان را بخوانند؛ با وجود این که خودشان همیشه این عمل را انجام می دادند.
شهید علی رضا توسلی (ابوحامد)، شهید بخشی (فاتح)، شهید حسینی و شهید کلانی از بنیانگذاران تیپ فاطمیون بودند که با همکاری سپاه تشکیل شد و هدف آن ها اول زیارت حرم حضرت رقیه (س) و حضرت (س) و در مرحله دوم دفاع از حریم این بانوان مقدس در دمشق بود. شهادت ایشان در منطقه ای به نام تل القرین و بر اثر شلیک موشک بود و از قبل، ایشان حال و هوای شهادت را به خود گرفته بودند و گمان دارم که از قبل این امر به آن ها الهام شده بود. یکی از حرف های جالبی که سردار شهید توسلی می زد، این بود: کسی که بخواهد به عنوان یک فرمانده بر سر نیروها بایستد، اولین چیزی را که بر عهده می گیرد این است که باید همه جور با آن ها کنار بیاید و بدخلقی، ناراحتی، اعتراض و شکایت نیروها را به جان بخرد و از آن دم نزند و باید برای همه الگو باشد که بتوان آن را فرمانده خطاب کنیم.
یکی از رزمندگان نبرد سوریه، درباره شهید ابوحامد فرمانده تیپ فاطمیون اینگونه نوشته:« پارسال در موکب حرم حضرت زینب (س) داشتم با دوستی صحبت می کردم. ناگهان حرفش را قطع کرد و داد زد: سالم دلاور! سلام فرمانده! دیدم دوید رفت و مردی را بغل کرد که دستش به گردنش آوزیان بود و شبیه برادران افغان بود. بعد آوردش داخل موکب و برایش چای آورد.
مرد هم با تواضع خاصی چاپ رو خورد و مثل آدم های خجالتی خداحافظی کرد و رفت زیارت. از ایشان درباره این شخص پرسیدم. گفت آقای توسلی، فرمانده دلاور فاطمیون . می گفت در بزرگی اش همین بس که در یک عملیات که چند گردان با هم عملیات کرده و همه گردان ها به جز گردان فاطمیون شکست خورده بودند، از حاج قاسم سلیمانی سوال شد که نبرد را ادامه بدهیم یا عقب نشینی کنیم. حاج قاسم پاسخ جالب توجهی داده و پرسیده بود: آقای توسلی در عملیات هست؟ پاسخ شنیده بود: بله به عنوان فرمانده گردان فاطمیون عمل می کند. حاج قاسم پاسخ داده بود: پس ادامه بدهیم که انشاءالله پیروزید.»