نصرت الهي از مقاومت ميآيد
يکشنبه, ۱۹ آذر ۱۳۹۶ ساعت ۱۳:۵۲
زماني كه رهبر معظم انقلاب فرمودند:« اگـر اينهـا [شهداي مدافع حرم] مبـارزه نميكردنـد ... مـا بايد اينجـا در كرمانشاه و همـدان و بقيه اسـتانها بـا اينهـا ميجنگيديم و جلـوي اينهـا را ميگرفتيم...» همگان متوجه كار بزرگ رزمندگان و شهداي مدافع حرم شدند...
به گزارش نوید شاهد زماني كه رهبر معظم انقلاب در ديدار با جمعي از خانواده شهداي مدافع حرم فرمودند:« اگـر اينهـا [شهداي مدافع حرم] مبـارزه نميكردنـد ايـن دشـمن ميآمـد داخـل كشـور... اگـر جلويش گرفتـه نميشد مـا بايد اينجـا در كرمانشاه و همـدان و بقيه اسـتانها بـا اينهـا ميجنگيديم و جلـوي اينهـا را ميگرفتيم. در واقع ايـن شهداي عزيـز ما جـان خودشان را در راه دفاع از كشـور، ملت، ديـن و انقلاب اسلامي فـدا كردند.» همگان متوجه كار بزرگ رزمندگان و شهداي مدافع حرم شدند؛شهدايي كه با مقاومت و جهادشان امنيت را به كشورمان هديه دادند و اجازه ندادند نقشه شوم دشمنان عملي شود. پس از نزديك به شش سال نبرد با تروريستهاي تكفيري و سلفي، داعش با جانفشانيهاي مدافعان حرم برداشته شد و شر دشمنان از سر سرزمينهاي اسلامي کم شد. براي بررسي ابعاد و دستاوردهاي پيروزي بزرگ جبهه مقاومت اسلامي با پسر سردار شهيد حسين همداني و دو تن از رزمندگان دفاع مقدس و دفاع از حرم به گفتوگو پرداختيم كه در ادامه ميخوانيد.
وهب همداني پسر سردار شهيد حسين همداني
زماني كه شهيد همداني و هسته اوليه رزمندگان در سوريه حضور پيدا كردند، پذيرش اين موضوع در جامعه و بين مسئولان وجود نداشت. براي خيليها اين سؤال به وجود آمده بود كه چرا ما بايد در سوريه حضور داشته باشيم. آن زمان اين تصور وجود داشت كه اين درگيريها مربوط به اعتراضات مردمي در مقابل حكومت بشار اسد است و حتي در بين مسئولان هم چنين ذهنيتي وجود داشت.
هسته اوليه در شرايطي به سوريه رفتند كه اين انگ بهشان زده ميشد كه شما براي بقاي حكومت اسد كار ميكنيد و اين کار، ظرفيت بالايي ميخواست. به هر حال آنها ميدانستند دشمنان سلفي چه نقشهاي براي ناامن كردن مرزهاي ايران كشيدهاند. از يك طرف در يك كشور غريب حضور داشتند و از طرف ديگر اين انگ و تهمتها را تحمل ميكردند. با بصيرت بالايي كه وجود داشت، آنها شرايط آنجا را از نزديك ديدند. شهيد همداني زماني كه در سوريه حضور پيدا كرد، سوريه شرايط خيلي بدي داشت و دمشق در حال سقوط بود. سردار جعفري در مصاحبهاي گفتهاند که اگر شهيد همداني نبود، دمشق سقوط ميكرد و اين به معناي حضور مثبت و مثمرثمر شهيد است.
شهيد همداني در زندگياش دنبال عنوان و لقب نبود و خودش را يك سرباز ميدانست. سفير ايران در سوريه ميگويد كه سردار همداني كارش را با يك اتاق سه در چهار شروع كرد و نتيجهاش اين شد كه كوچه به كوچه و شهر به شهر عناصر تكفيري عقب نشستند.دشمنان سلفي و تكفيري ميخواستند سوريه را از بين ببرند ولي يك حزبالله دوم با عنوان دفاع وطني در اين كشور به وجود آمد كه خيلي برايشان سنگين است. حضور مدافعان حرم در آن سالهاي اول بسيار غريبانه بود. شهدايي مثل شهيد طباطبايينژاد و شاطري كه نيروهاي شهيد همداني بودند در اوج مظلوميت و غربت به شهادت رسيدند و تشييع شدند. شهيد همداني با شهادتش اين شهدا را هم از غربت درآورد و وقتي ايشان شهيد شد، ديگر ما اعلام كرديم كه در سوريه حضور مستشاري داريم و شهداي ما ديگر غريبانه تشييع و خاكسپاري نشدند. بعد از آن حتي با افتخار اعلام كرديم كه اين شهدا در راه دفاع از اسلام و براي امنيت كشورمان شهيد شدهاند.
از خون پاك اين شهدا موجي جريانساز در بين جوانان به وجود آمد. جواناني از اقشار مختلف جامعه براي حضور در سوريه التماس ميكردند. همچنين شهادت حسين همداني روي مسئولان هم اثر گذاشت و به برخي تلنگر زد. اينكه سرداري در قد و قامت شهيد همداني كه ميتوانست شرايط ديگري براي خودش رقم بزند، خانواده و نوه و فرزندان را رها كرد و در سختترين شرايط مشغول به كار شد. به نوعي انگار ما آرمانهاي انقلاب را آزمايش كرديم و خدا الگوهاي ديگري را به ما نشان داد. اگر شما به تك تك شهداي مدافع حرم نگاه كنيد، از هر كدام ميتوانيد يك الگو بسازيد. از همان نخستين شهداي مدافع حرم مثل شهيد طباطبايينژاد و شاطري تا شهداي چند ماه اخير مثل شهيد حججي و صفري اوج پختگي و بصيرت را در وجودشان ميبينيد. شهيد همداني از همان زمان قديم و قبل از اتفاقات سوريه وقتي صحبت از عمليات آزادسازي خرمشهر ميشد، نام اين عمليات را «الي بيتالمقدس» ميگفت و خيلي روي «الي» تأكيد داشت. ميگفت مرحله اول اين عمليات آزادسازي خرمشهر بود و آخرش آزادسازي سرزمينهاي اشغالي خواهد بود. ميگفت ما اين كار را انجام خواهيم داد و آن هم به دست همين جوانان امروزي محقق ميشود. پدرم معتقد بود جوانان نسل جديد اگر از جوانان زمان جنگ بهتر نباشند كمتر هم نخواهند بود. ما آن زمان اين حرف را شعاري قلمداد ميكرديم و ميگفتيم بچههاي زمان جنگ با جوانان امروز قابل مقايسه نيستند ولي الان ديديم اين جوانان در دفاع از حرم چه كارهايي انجام دادند. چه الگوهايي را خدا به ما نشان داد. درست در جايي كه انسانها ميبرند و نااميد ميشوند، خدا بندگان خوبش را به ما و الگوهايي را به جامعه نشان ميدهد تا مطمئن شويم در هر شرايطي افرادي كه بايد پاي كار باشند كنارمان زيست ميكنند. شايد تعدادشان كم باشد ولي بسيار تأثيرگذار هستند.
شهداي مدافع حرم يك خون تازه و يك فرهنگ تازه به جامعهمان تزريق كردند. جايي كه شما در راه آرمانها و حرف حقتان بايستيد و جايي كه مقاومت كرديد خدا به شما نصرت ميدهد. نصرت فقط به معناي پيروزي ظاهري نيست، همين كه جامعه نظرش برگردد، در افراد پويايي و تحرك به وجود بيايد و از خمودگي دربيايند. همين كه حس كنند جور ديگري ميشود زندگي كرد و زندگي حتماً روي ماديات نميچرخد. در بين شهداي مدافع حرم جواني را داشتيم كه متحول شده يا كسي كه توان مالي خوبي داشته به اينها پشت پا ميزند و شما انواع انسانها را در بينشان ميبينيد. اين در صورتي است كه همه اين شهدا در يك مسير كه همان مسير الهي باشد قدم گذاشتند. اين فرهنگ جديد به جوانانمان يك نگاه نو و تازه داد. نگاهي كه زمان جنگ داشتيم و در طول اين سالها كمي فراموش شده بود.
وقتي حضرت آقا فرمودند كه اين شهدا اجر دو شهيد دارند، اين حرف خيلي جاي تأمل دارد. خيلي شرايط اينها سخت بود و با انواع تهمتهايي كه زده ميشد، رفتند و پاي اعتقادشان ايستادند و خدا هم وعده الهي را نشان داد كه اگر مقاومت كنيد، نتيجه مقاومت پيروزي است. دقيقاً اين نكته را ديديم كه با مقاومت به پيروزي رسيديم و اين راه هم ادامه خواهد داشت.
عبدالمحمود محمودي، رزمنده دفاع مقدس و دفاع از حرم
پيروزي جبهه مقاومت اسلامي يك پيروزي صرفاً نظامي نبود. رزمندگان مدافعان حرم توانستند فرقهاي را كه امريكاييها ميگفتند 30 سال براي نابودياش زمان نياز است، ايران ظرف شش سال نابودشان كرد. نشان دادن ضريب قدرت واكنش ما نسبت به دشمنان يكي از ابعاد بزرگ اين پيروزي است.
نكته ديگر، اثبات امالقرايي ايران بود. عدهاي اصرار داشتند عربستان را به عنوان امالقراي اسلام معرفي كنند ولي در عمل چنين چيزي ممكن نشد. در عمل به مردم مسلمان منطقه نشان داد ايران امالقراي جهان اسلام است. موضوع مهم ديگر تشكيل جبهه مقاومت اسلامي بود. كاري كه ما ساليان سال به دنبال انجامش بوديم و حتي عدهاي در داخل كارشكني ميكردند تا اين اتفاق نيفتد با لطف خدا انجام شد و جبهه مقاومت اسلامي عليه استكبار جهاني تشكيل شد. الان ميبينيم اجزاي مختلف اين جبهه مثل لشكر فاطميون كه برخي به اشتباه تيپ فاطميون ميگويند يا لشكر زينبيون كه رزمندگان پاكستاني هستند و رزمندگان حيدريون و يمني هم در اين جريان دخيل بودند چون يمن خود دچار جنگ است كمتر به نقش مهم يمنيها پرداخته ميشود وگرنه وقتي توجه كنيد ميبينيد نيروهاي يمني در نابودي داعش نقش داشتند. نيروهاي مردمي سوريه كه خودشان به آن دفاع وطني ميگويند و چيزي شبيه حشدالشعبي عراق در سوريه شكل گرفت.
اين پيروزي زمينهساز ظهور حضرت بقيهالله بود. ما توانستيم در اين مقطع زماني كه با داعش ميجنگيديم در بعد فرهنگي به مردم دنيا اثبات كنيم كه اگر ما حاكم باشيم نه زير بار ظلم ميرويم و نه ظلم ميكنيم. به عنوان مثال راهپيمایي اربعين نمونه كوچكي از اين الگوي فرهنگي است كه به مردم دنيا نشان ميدهيم. اين دقيقاً عكس كاري است كه امريكا و مستكبران ميكنند. آنها هر جايي كه حاكم شوند بقيه را زير يوغ خودشان ميكشند و تسلط استثماري پيدا ميكنند ولي ما هر جا فرهنگمان حاكم شد، خدمت به خلق ميآورد. در اربعين هر كسي هر چيزي دارد را ميآورد. در ناآراميهاي سوريه هم زماني كه ايران وارد شد، آنها را زير يوغ خودمان نكشيد و بهشان كمك كرد تا بتوانند روي پاي خودشان بايستند و پيروز شوند. در عراق ما حشدالشعبي را به وجود آورديم و در نهايت حشدالشعبي بر داعش پيروز شد.
در اين جنگ امريكاييها مفتضح شدند. خودشان گفتند اين يك جنگ نيابتي است و پيروزي جبهه مقاومت اسلامي آنها را شكست داد. همه فهميدند داعش سپر اسرائيل بود و زماني كه ما سپر اسرائيل را شكستيم و الحاقي بين جبهه مقاومت اسلامي عراق و سوريه صورت گرفت، از نظر نظامي اثبات شد كه ما با مرزهاي اشغالي هممرز شدهايم. اين كابوس صهيونيستهاست. امروز عراق و سوريه در جبهه مقاومت اسلامي قرار دارند و آن طرف سوريه سرزمينهاي اشغالي قرار دارد. يعني از نظر نظامي با اسرائيل هممرز شديم. اضمحلال عربستان دستاورد ديگر اين پيروزي بود. به بركت اين پيروزيها، خانزادههاي عربستان با هم درگير شدند و اميدواريم اين تنش و درگيريها زمينه سقوط اين خاندان شود. از همه مهمتر اثبات قدرت نظامي سپاه پاسداران به عنوان بازوي جمهوري اسلامي ايران كه در رأسش حاج قاسم سليماني قرار دارد.
حسين مروتي، آزاده و رزمنده دفاع مقدس و دفاع از حرم
زماني كه جنگ در سوريه شروع شد، ابعاد قضيه خيلي گسترده و پيچيده بود. كسي به راحتي نميتوانست اين مسئله را پيشبيني كند چون خارج از مرزهاي ما بود و کسانی ماهها و سالهای اول بحث اسد و سوریه را مطرح میکردند كه خیلی برای رزمندگان مدافع حرم این صحبتها سخت بود. مسئله خيلي پيچيده بود. همان رزمندگان هم آن اوايل نميخواستند خيلي شفاف درباره اين موضوع صحبت كنند. در نتيجه آن اوايل كار خيلي سخت بود و رفته رفته ابعاد دشمني تروريستها براي مردم روشن شد. اينكه آنها به دنبال ناامن كردن ايران و انداختن آتش جنگ و تفرقه به كشورمان هستند.
البته بايد در نظر گرفت كه داعش هنوز در منطقه ريشهكن نشده و هرجايي كه ببينند روزنهاي باز است، حركتي را شروع ميكنند، هر چند اين پيروزي حسابي تروريستها را ترسانده و فهميدهاند راه انداختن جنگ و خونريزي به همين راحتي نيست.
من بر اين اعتقادم مقاومت از واژههايي است كه اول و آخر ندارد. هر چيزي كه هويت، مرز، كيان و دينمان را تهديد ميكند بايد در مقابلش مقاومت و ايستادگي كرد و اين از موضوعات مهم مذهب و دينمان است. از زمان پيروزي انقلاب تا شروع جنگ تحميلي و دوران اسارت با مقاومت به پيروزي رسيديم و در دفاع از حريم اهلبيت هم باز رمز پيروزي مقاومت بود. دفاع از حرم، دفاعي جانانه بود كه مردم ايران و عراق و سوريه را متحد كرد تا با دشمنان حقيقي اسلام مقابله كنند.
بايد هميشه چراغ مقاومت روشن باشد و ذرهاي تعلل و كوتاهي ميتواند ندامت و پشيماني را براي همه به دنبال داشته باشد. هر زمان جوانان اين كشور در صحنه باشند خيلي معنا دارد و معنايش بسيار گسترده است. تمام تلاش مذبوحانه دشمن براي خشك كردن چشمههاي مقاومت است. يعني ديگر جوان به مقاومت تن در ندهد، راحتطلب بشود و به مسائل دنيايي خودش بپردازد. از زمان پيروزي انقلاب، دفاع مقدس و جبهه مقاومت اسلامي براي ايران و جهان اين مقاومت بار معنايي بسياري پيدا كرده است. مقاومت ثروت پايانناپذيري است كه ملت ايران به دست آورده است و نبايد به راحتي آن را از دست داد. امروز سردار سليماني به يك نماد براي ايران و ايرانيان تبديل شده كه شنيدن نامش براي همه افتخارآفرين است.
منبع: روزنامه جوان
نظر شما