عملیات خیبر در یک نگاه
جایگاه عملیات در استراتژی نظامی ایران
در دوران جنگ اجرای عملیات در شمال بصره از اهمیت استراتژیک برخوردار بود. از لحاظ استراتژی نظامی و اهداف آتی جنگ، هدف این عملیات تصرف شهر بصره بود. به طور کلی جبهه های جنوبی به دلیل اهمیتی که در سرنوشت جنگ داشتند، در استراتژی نظامی از دو بعد مورد توجه بودند:
1. به عنوان مناطق واسط برای رسیدن به بصره
2. به عنوان مناطق اصلی که با هدف تصرف بصره عملیات در آنها اجرا می شد
افزودن بر این، مسئولان سیاسی و نظامی کشور معتقد بودند که اجرای عملیات بزرگ و موفق در جبهه جنوب، در تحقق تنبیه متجاوز- به عنوان استراتژی جنگ در بعد سیاسی- بسیار موثر خواهد بود.
دلایل انتخاب منطقه عملیات
منطقه هور الهویزه برای اجرای عملیات بزرگ در سال 1362 انتخاب شد عملیات خیبر تا آن زمان ابتکار عملی بی نظیر در جنگ به شمار می رفت. این منطقه می توانست جبهه خودی را دوباره از توانایی های گذشته بهرمند ساخته و دشمن را با وجود پیچیدگی در خطوط دفاعی وطرح های پاتک، از امکان مقابله با رزمندگان اسلام محروم کند. زیرا دشمن تصور نمی کرد ایران در هور الهویزه که دارای وسعت زیاد و فاصله طولانی از ساحل تا هدف ها بود، دست به عملیات بزند، چون ایران در چهار سال گذشته هیچ گاه در این منطقه عملیاتی اجرا نکرده بود.
پیچیدگی و پر مانع بودن خطوط دفاعی عراق در جبهه جنوب و وجود استحکامات وخاکریزهای متعدد، موجب شد تا فرماندهان سپاه در پی یافتن منطقه ای برای عملیات باشند که در آن استفاده از توانایی های خودی امکان پذیر باشد و اجرای تک جبهه ای پرهیز شود. دراین میان، منطقه هورالهویزه بیش از سایر مناطق از این ویژگی ها برخوردار بود. در واقع رزمندگان اسلام می توانستند. در این منطقه یک بار دیگر حمله به دشمن را توام با غافل گیری از جناح و بدون برخورد با خطوط پر مانع، انجام دهند. دلیل دیگر انتخاب این منطقه عملیاتی، بی توجهی دشمن به آن بود. زیرا عراق به تصور اینکه ایران از این منطقه دست به حمله نمی زند، سازمان نظامی مناسبی درآن استقرار نکرده بود، طوری که کل منطقه عملیاتی، از العزیز تا القرنه و جزایر مجنون را چند گردان پدافندی حفاظت می کردند. در مجموع می توان گفت که منطقه هور با در نظر گرفتن توان نیروهای خودی و دشمن و نیز نقش زمین و تاثیرگذاری آن انتخاب شد.
هدف از عملیات خیبر، اندام نیروهای سپاه سوم ارتش عراق، تصرف و تامین جزایر مجنون شمالی و جنوبی ادامه تک از جزایر و محور طلائیه به سمت نشوه و الحاق با نیروهایی بود که از محور زید به دشمن حمله می کردند. در این عملیات، همچنین در نظر بود که خشکی شرق دجله از طریق هور تصرف شود تا امکان تقویت های عمده، از سمت شمال به سپاه سوم ارتش عراق از میان برود.
وضعیت طبیعی منطقه
منطقه عملیاتی خیبر در شرق رودخانه دجله و داخل هور الهویزه واقع شده است . این منطقه از شمال به العزیز و از جنوب به القرنه- طلائیه (ونیز یک محور در زید) محدود می گردد . این منطقه دو طبیعت متفات دارد: هور و خشکی؛ که عرض خشکی آن 8 تا 10 کیلومتر است و دو هور بزرگ، یکی هور الهویزه در شرق و دیگری هور الحمار در غرب، آن را احاطه کرده اند
رودخانه دجله این منطقه خشکی را به دو قسمت شرقی و غربی تقسیم کرده که سه چهارم آن در شرق رودخانه واقع است. ضمنا جاده مواصلاتی عماره – بصره در غرب رودخانه دجله قرار دارد.
همچنین جزایر مجنون شمالی و جنوبی داخل این منطقه عملیاتی واقع شده است. در این منطقه تاسیساتی نیز وجود دارد که عبارتند از: دکل های برق، دکل های تقویتی رادیو تلویزیون، تاسیسات و کارخانجات کاغذ سازی، چا ههای نفت و ... همچنین در حاشیه دجله حدود 50 روستا وجود دارد که هنگام عملیات خیبر، همه آنها دارای سکنه غیر نظامی بودند.
وضعیت دشمن
ارتش عراق در این منطقه، خط دفاعی مشخصی که دارای رده های مختلف پدافندی، موانع و استحکامات باشد، ایجاد نکرده بود. در داخل جزایر مجنون نیز نیرویی در حد یک گردان از افراد جیش الشعبی مستقر بود. همچنین در محور شمالی (العزیز و رطه) و محور جنوبی (القرنه) نیز نیروهای مرزی به صورت پاسگاهی مستقر بودند. لیکن در محور طلائیه خط دفاعی مستحکم همراه با موانع و کانال وجود داشت. در محور زید نیز موانع و خطوط دفاعی دشمن از پیچیدگی خاصی برخوردار بودند.
به طور کلی، در منطقه عمومی خیبر، قبل از عملیات این یگان ها آرایش نظامی داشتند:
لشکر 19 پیاده شامل پنج تیپ پیاده و یک تیپ زرهی
لشکر 6 زرهی شامل سه تیپ
نیروهای جیش الشعبی و پاسگاه های مرزی
طرح مانور
در طراحی عملیات، دو محور مستقل هور الهویزه و زید با هدف تصرف مناطق حساسی که توانست زمینه ساز هجوم به بصره باشد، برای اجرای عملیات انتخاب شد. در محور هور، قرار گاه نجف (سپاه پاسداران) و در محور زید، قرارگاه کربلا (ارتش) برای اجرای عملیات مامور شدند، با این تفاوت که عملیات اصلی وتعیین کننده، در هورانجام می شد در محور هور، پنج هدف اصلی مشخص شد: 1-العزیر 2- القرنه 3- جزایر مجنون جنوبی و شمالی 4- نشوه 5- طلائیه.
در محور زید یگان های ارتش پس از عبور از خط، بایستی روی پل نشوه (واقع در غرب نهر کتیبان) به یگان های سپاه ملحق می شدند وسپس در مرحله سوم برای حمله به بصره طرح ریزی صورت می گرفت. در واقع، پل نشوه مرحله پایانی عملیات خیبر بود اما بصره به عنوان هدف عملیات اعلام شد تا آمادگی یگان ها و خیزی که برداشته می شد، زمینه ساز مرحله بعدی عملیات باشد.
سپاه برای تصرف هدف های عملیات، پنج قرارگاه تشکیل داده و ماموریت تصرف هر هدف را به یک قرارگاه واگذار کرد:
1-قرارگاه نصر: با هدف تصرف و تثبیت محور العزیر ماموریت این قرارگاه بسیار دشوار و حساس بود. نیروهای این قرارگاه وظیفه داشتند که با بستن جاده عماره – بصره، ضمن تامین جناح شمالی عملیات، از ورود دشمن به جنوب این محور جلوگیری کنند. آنان برای رسیدن به این هدف و پشتیبانی از آن، می بایستی مسیری طولانی را طی می کردند.
2- قرار گاه حدید: با هدف تصرف و تثبیت محور القرنه. این قرار گاه نیز وظیفه سنگینی به عهده داشت و یگان های آن ماموریت داشتند که سه راهی القرنه ( محل تقاطع مسیر بغداد – بصره - عماره) را مسدود کنند.
1. قرار گاه حنین: با هدف تصرف جزیره جنوبی و نیمه شرقی و شمال جزیره شمالی و الحاق با محور طلائیه.
2. قرار گاه فتح: با هدف شکستن خط پر مانع طلائیه و الحاق با قرارگاه حنین. قرار گاه فتح ماموریت داشت با شکستن خط و باز کردن راه زمینی، امکان پشتیبانی قرارگاه های حنین، نصر و حدید را فراهم کند. همچنین، اجرای مرحله دوم عملیات به سوی نشوه که قرار بود قرارگاه بدر انجام دهد بستگی زیادی به باز شدن راه زمینی داشت.
3. قرار گاه بدر: با هدف تصرف نیمه غربی جزیره جنوبی و پل نشوه،
4. قرارگاه نوح: ترابری دریایی و پشتیبانی یگان های عمل کننده را در هور به عهده داشت.
علاوه بر این، با توجه به طولانی بودن عقبه خودی بر روی آب و نبودن عقبه خشکی و همچنین ضرورت سرعت عمل در انتقال نیرو به محورهای مهم، استفاده از تیم های هوانیروز در تدبیر عملیاتی در نظر گرفته شد. هوانیروز ارتش ماموریت داشت در امر انتقال نیرو و امکانات به محور عملیاتی هور که فاقد راه زمینی بود فعالیت کند. در این محورها، نقش هلی کوپتر بسیار مهم بود. بنابراین، فرمانده هوانیروز ارتش به همراه فرماندهان ارشد آن، برای اجرای عملیات در کنار هور مستقر شدند. نیروی هوایی ارتش نیز پشتیبانی و پدافند هوایی را به عهده داشت. در این عملیات، هواپیماهای اف -14 ماموریت برقرای امنیت هوایی و مقابله با جنگند های میگ عراقی را به عهده داشتند.
شرح عملیات و بیست روز نبرد و مقاومت طاقت فرسا
یک روز پیش از اجرای عملیات نیروهای وارد هور شده و تا حد ممکن در داخل آبراه ها پیشروی کردند و سرانجام در ساعت 21:30سوم اسفند 1362 عملیات خیبر با رمز یا رسول الله آغاز شد.
در مرحله اول عملیات در منطقه قرار گاه نصر و حدید موفق شدند در محور العزیر و القرنه هدف های خود را تصرف کنند. در جزایر، وضعیت عملیات مطابق برنامه پیش نمی رفت. پاکسازی نشدن جزایر تا ساعت 3:30 بامداد مانع از آن شد که بعد از تصرف جزایر نیروهای موج دوم بتوانند برای حمله، به سوی طلائیه حرکت کنند. لذا در شب اول عملیات الحاق انجام نشد وبه همین دلیل، قرار گاه فتح که می بایست پس از پاک سازی جزیره به، آن محور ملحق می شد مجبور به توقف شد و سرانجام، به دلیل حضور پر شما رقوای دشمن در محور طلائیه و مقاومت آنها، به رغم اجرای چند حمله برای الحاق یگان ها در دو محور طلائیه و جزیره ، این مهم میسر نشد.
دشمن تلاش اصلی خود را ابتدا روی پاکسازی حوالی جاده بصره – العماره و سپس روی طلائیه متمرکز کرد. تمرکز آتش دشمن در طلائیه ،که در زمینی بسیار محدود را شامل می شد، فوق العاده بود. چنانچه شهید حجت الا سلام میثمی که در آنجا حاضر بود می گفت:
((هر کس در طلائیه ایستاد اگر در کربلا هم بود می ایستاد.))
ضرورت مقاومت در طلائیه به دلیل اهمیت این محور برای کل عملیات بود، چرا که در صورت الحاق و پاکسازی، عقبه خشکی برای نیروهای خودی وصل می شد و عملیات در ابعاد جدیدی گسترش می یافت.
در محور زید قرارگاه کربلا موفقیتی به دست نیاورد و صبح عملیات یگان های عمل کننده در این محور به عقب آمده و در خط قبل از عملیات مستقر شدند. این وضعیت مانع از آن شد که یگان های قرارگاه نجف بتوانند در محورهای القرنه و العزیر باقی بمانند، زیرا امکان پشتیبانی آنها وجود نداشت و راه زمینی نیز همچنان مسدود بود.
از سوی دیگر، دشمن با حضور سریع در منطقه که با اعلام آماده باش در مرکز استان عماره و انتقال یگان هایش همراه بود، با قوای زرهی و اجرای آتش، فشار زیادی بر این محور وارد می کرد؛ لذا، یگان های قرار گاه های نصر و حدید به ناچار به جزیره شمالی برگشتند. از این پس، جزایر، محور کنش و واکنش دو طرف درگیر بود. در این حال، به دلیل عدم تثبیت مواضع به دست آمده در جزیره، مشکل پشتیبانی آتش و تجهیزات و تامین نیروی انسانی، در مورد سرنوشت جزیره به شدت احساس خطر می شد. اوضاع نامناسب و بسیار سخت بود. در حالی که فرماندهان امید زیادی به عملیات بسته بودند ، تمام دستاوردها در حال زوال بود، طوری که محسن رضایی فرمانده کل سپاه به یکی از روحانیون حاضر در قرار گاه گفت:
((در طول جنگ ، ما این جور ذوب نشدیم.))
برای خارج شدن از این وضع نگران کننده، سپاه تصمیم گرفت بار دیگر تمام توان خود را برای باز کردن محور طلائیه به کار گیرد. از سوی دیگر، اوضاع نابسامان جبهه موجب موجب تزلزل عمومی نیرها شده بود و حفظ جزایر نیز در هاله ای از ابهام و تردید قرار داشت.
در پنجمین روز عملیات (8/12/1362)،پس از آنکه اخبار اوضاع جبهه به تهران گزارش شد، آقای هاشمی رفسنجانی، فرمانده جنگ به منطقه آمد و به سرعت خود را به سنگر فرماندهی سپاه رساند. وی به بردار محسن رضایی گفت:
((ما ...اعلام کردیم که هر کس (یگان)هر چه در چنته دارد بیاورد میدان.))
برادر رضایی نیز پاسخ داد:
(( ما هم گفته ایم که افراد تا حد فرمانده لشکر باید بجنگند. حتی اگر سازمان زرم سپاه مختل شود.))
پس از نشست فرماندهان عملیات با آقای هاشمی، برای خارج شدن از بن بست، حمله مجدد از محور طلائیه تشخص داده شد تا شاید با باز شدن راه زمینی، گره عملیات گشوده شود. در 10 اسفند 1362 حمله مورد نظر آغاز شد. اما مشکل عبور از زمین های آب گرفته مانع بزرگی بود. ساعت 1 بامداد دو تن از فرماندهان لشکر 27 حضرت رسول به قرار گاه آمدند و وضع زمین را که بر اثر آب اندازی دشمن ، باتلاقی و عبور از آن مشکل شده بود ، به آقای هاشمی گزارش دادند. ایشان در پاسخ به آنها با ناراحتی گفت:
(( این امر امام است که شما در هر شرایطی باید بروید جلو. اگر ما نتوانیم این هفت هشت کیلومتر را برویم جلو، دیگر نمی توانیم بجنگیم. الان صدام آن تبلیغات را به پا کرده، صد هزار نیرو پشت سر شما معطل مانده و آبروی جمهوری اسلامی در خطر است.))
برادر رضا دستواره (شهید) در مقابل این اظهارت گفت:
((چشم! می رویم که یا شهید شویم و یا این گونه نزد شما بر نگردیم.))
با وجود تلاش فراوان یگان های سپاه، به دلیل مقاومت نیروهای عراقی و آتش بسیار شدید آنها، باز هم حمله نیروهای خودی در محور طلائیه ناکام ماند. نیروهای دشمن که در آغاز حمله مجبور شدند برخی مواضع خودرا ترک کنند و عقب بروند. با توافق پیشروی در محور طلائیه، وضعیت جدیدی پدید آمد. از این پس، جبهه خودی می بایست قابلیت و توانایی خود را در حفظ جزایر نشان می داد؛ کاری که بسیار دشوار می نمود باور عمومی نیروها نیز آن بود که حفظ جزایر یا عملی نیست و یا بسیار دشوار است و باید بهای زیادی برای آن پرداخت. ارتش عراق پس از آنکه توانست رزمندگان اسلام را از محورهای العزیر، القرنه و طلائیه وادار به عقب نشینی کند، بیرون راندن نیروهای مستقر در جزایر را نیز محتمل می دانست، به ویژه آنکه از لحاظ عقبه، آتش، دفاع ضد هوایی، زرهی و ضد زره و ده ها عامل دیگر، بر نیروهای خودی برتری داشت. پس از توقف درگیری در محور طلائیه تا شروع حمله به جزایر، حدود پنج روز جبهه ها حالت عادی داشت و دشمن تلاش خاصی از خود نشان نداد در بعد از ظهر 14 اسفند 1362، مسئولان بیت امام به قرارگاه اطلاع دادند که فرمانده سپاه تهران باز گردد. همچنین گفته شد:
((امام فرمودند: جزایر حتما باید نگه داشته شوند، هر طور که شده.))
این فرمان، تحولی اساسی در سرنوشت عملیات ایجاد کرد و سپاه این بار هر آنچه را که در اختیار داشت، از فرماندهان تا باقی مانده یگان ها را وارد صحنه کرد. از لحاظ روحیه و استقامت و نیز توان سپاه دو چندان شد و همه حفظ هدفی را که امام تعیین کرده بوده به بهای خون و جان خود در دستور کار قرار دادند. فرمانده سپاه در این باره گفت:
((از جزیره بیرون نمی رویم حتی اگر سازمان سپاه از بین برود.)) برادر شمخانی، قائم مقام فرمانده کل سپاه نیز به فرماندهان لشکرهای 27 حضرت رسول و31 عاشورا گفت: (( بروید جزایر را حفظ کنید، این دستور امام است و من خودم می آیم آرپی جی می زنم. به هر حال احتمال پاتک به جزایر زیاد است.))
علاوه بر این برادر محمد باقری ، غلامعلی رشید و حسن دانایی به جزیره رفتند، مرخصی بسیجی ها لغو شد و به طور کلی، تمام فرماندهان سپاه به جز آقای محسن رضایی و در برخی مواقع آقای شمخانی، به داخل جزیره رفتند تا با هم فکری یکدیگر را های حفظ جزایر را مشخص کنند. مطابق پیش بینی امام وفرماندهان، پس از چند روز، در 16 اسفند 1362 عراق با اجرای آتش سنگین، بمباران وسیع هوایی و استفاده از هلی کو پتر، تانک نیروهای پیاده، پاتک سنگینی را به جرایر مجنون آغاز کرد. بیت امام که مرتب اوضاع جبهه را پیگیری می کرد. با آگاهی از شروع پاتک عراق به جزایر، با قرار گاه تماس گرفته و حجت الا سلام حاج احمد آقا خمینی از فرمانده سپاه وضعیت را جویا شد. آقای رضایی پاسخ داد: ((از لحاظ مهمات خیلی در مضیقه هستیم . الحمد الله وضع خوب است، ولی عراق با تمام قوا حمله می کند.)) حمله عراق در آن روز بدون نتیجه پایان یافت. اما دشمن در صبح روز 17 اسفند 1362 حمله دیگری را آغاز کرد. این حمله دشمن با استفاده از تجهیزات و تسلیحات بیشتر و شدیدتر و وسیع تر بود. در مقابل، وضع جبهه خودی بسیار حاد و مهمترین مسئله، کمبود نیرو و مهمات بود. در حالی که به مهمات نیاز بسیاری بود، سرهنگ موسوی قویدل یکی از فرماندهان ارتش اعلام کرد: ((در کل 1300عدد گلوله 130میلی متری در اختیار داریم)) هم چنین برادر غلامعلی رشید از داخل جزیره پیام داد که اگر نیروهای حاج همت (لشکر حضرت رسول)نرسند، احتمال سقوط خط این لشکر زیاد است. عراقی ها نیز دست به جنگ روانی زده و به نیروهای ایرانی اعلام کردند، اگر جزایر را خالی نکنند، آنجا را به موشک بسته و به شدت بمباران می کنند. در این روز دفتر امام به طور مستمر در تماس با قرارگاه، تحولات جنگ را پیگیری می کرد.
روز 18اسفند 1362 عراق حمله شدیدتری را آغاز کرد و سپاه و بسیج با همه وجود، پایداری و استقامت کرده و مانع از پیشروی دشمن شدند. وضعیت بسیار سخت و امکانات بسار محدود بود. در این موقعیت دشمن از سلاح های شیمیایی نیز استفاده کرد. برادر غلامعلی رشید از جزیره به قرار گاه آمد و اوضاع را چنین توصیف کرد: ((وضع خط خراب است؛ در محور تیپ سید الشهدا دشمن رخنه کرده و هر شب دارد پیش می آید . (عراق) دائما نیرو می آورد و شدت عمل به خرج می دهد. نیروهای (ما) در خط خسته شده اند آتش (دشمن) به شدت زیاد است. جاده، آب، غذا و نیرو کم است. پلیپ و الوار برای ساختن سنگر نیست و لودر و بلدوزر برای احداث خاکریز وجود ندارد. نیروها در خط آرپی جی و کلاشینکف دارند و از ادوات استفاده می کنند. از شدت حمله دشمن، بچه ها دیگر قادر نیستند فکر کنند. این جزیره طلسم شده و ما هر کاری می کنیم با مشکل مواجه می شویم)) در این حال آقای انصاری از بیت امام در تماس با قرار گاه وضعیت را جویا شد. حجت الا سلام محلاتی(شهید) نماینده امام در سپاه به وی گفت:((به امام بگویید، شب جمعه است دعا بفرمایند.))
از آغاز روز 19 اسفند 1362 ارتش عراق با حملات خود را از سر گرفت. اما این بار هم رزمندگان اسلام با گوشت و پوست و خون خود قوای ارتش بعثی را متوقف کردند. شهادت فرماندهانی چون حاج ابراهیم همت، مرتضی یاغچیان، حمید باکری و اکبر زجاجی بهایی بود که برای حفظ جزایر پرداخته شد. در این 3 روز، اوج حماسه و استقامت و شهادت طلبی سپاهیان و بسیجیان به نمایش گذاشته شد. جزیره سمبل پایداری و استقامت شده بود. آقای هاشمی در این باره گفت: ((این جزیره شده سمبل قدرت ما و ضعف عراق، مقاومت شما در دنیا خیلی معنا دارد و باید حفظ شود. جزیره ها مهم است، این عقیده من است نه سیاست)) به هر حال حمله 72 ساعته ارتش عراق ناکام کاند. دشمن که در مقابل خود مقاومتی دور تصور و پیش بینی را مشاهده می کرد به مرور با تحمل تلفات و ضایعات فراوان دریافت که ادامه تک غیر از به مسلخ بردن نیروها، نتیجه ای دیگر ندارد. لذا از پس گرفتن جزایر مجنون منصرف شد و شروع به تحکیم مواضع کرد.
در عملیات خیبر ارتش عراق برای اولین در سطع گسترده به بمباران شمیایی اقدام کرد. این بمباران بیشتر به دلیل هراس دشمن از استقرار و تثبیت نیروهای خودی در منطقه عملیاتی صورت گرفت. رژیم عراق پس از نا امیدی از باز پس گیری جزایر شمالی و جنوبی مجنون بمباران شمیایی این منطقه را تشدید کرد.
یگان های درگیر دشمن و میزان خسارت آنها منطقه عملیاتی خیبر در حوزه استحفاظی سپاه سوم ارتش عراق قرار داشت و در جریان عملیات یگان های زیر از ارتش عراق در این منطقه درگیر شدند:
الف)یگان های پیاده شامل تیپ های 3،5،11،18،19،22،23،28،35،36،93،95،96،108،113،418،419،422،501،605،701،702،704
ب)یگان های زرهی شامل تیپ های 56،37،30،26،16،14،6 زرهی و تیپ 55 مختلط
ج) یگانهای مکانیزه، شامل تیپ های 27،25، 20 ، 15، 8 مکانیزه.
د) گارد مرزی و گارد ریاست جمهوری، شامل تیپ های 11و 8 ،5 گارد مرزی و یک تیپ از گارد ریاست جمهوری.
ه) نیروی مخصوص ، شامل تیپ 65
و) بیش از 10 گردان جیش الشعبی و کماندو.
ز) حدود 30 گردان توپخانه
یگان های درگیر دشمن در این عملیات به طور متوسط از 20 % تا 100% منهدم شدند. گفتنی است که تیپ 56 زرهی دشمن به میزان 100% منهدم شد.
تلفات و خسارت دشمن:
1500تن از نیروهای عراقی کشته یا زخمی شدند. 1140 تن از نیروهی عراقی اسیر شدند که در میان آنهاا 35 افسر ، 30درجه دار، 873 سرباز وجیش الشعبی ونیز 102 غیر نظامی از کشورهای مصر ،سودان، مراکش، سومالی، و عراق مشاهده می شد.
150 دستگاه تانک و نفربر و200 دستگاه خودروی دشمن منهدم گردید.
مناطق تصرف شده:
مجموعا 1180 کیلو متر مربع از منطقه عملیاتی تصرف شد که شامل 1000کیلو متر مربع هور و140 کیلو متر مربع جزایر و40 کیلو متر مربع از منطقه طلائیه می شد. همچنین دسترسی به چاه هاای نفت منطقه میسر شد.
غنایم :
علاوه بر اقلام و تجهیزات صنعتی که در این منطقه به دست رزمندگان افتاد و همچنین تجهیزات و سلاح های انفرادی، 10دستگاه تانک و نیز 60 دسگاه ماشین آلات مهندسی از دشمن با غنیمت گرفته شد.
بازتاب عملیات :
عملیات خیبر از نظر سیاسی و نظامی تاثیر بسزایی در روند جنگ به جای گذاشت. از نظر نظامی پس از ورود قوای ایران به خاک عراق، به دلیل تحولی که در استراتژی و تاکتیک ارتش عراق به وجود آمد، اجرای عملیات به شیوه گذشته امکان پذیر نبود. از این رو لازم بود با دستیابی به ابتکارات جدید و اتخاذ تدابیری تازه، صحنه نبرد از رکود و توقف در پشت دیوار دفاعی عراق خارج شده و بار دیگر، موازنه نظامی برقرار شود. اجرای عملیات خیبر آغاز تحولی دیگر در دوره پس از فتح خرمشهر بود. عملیات های بعدی تا سال 1365 و عملیات های نظامی در خلیج فارس در سال1366 از این اندیشه جدید تاثیر پذیرفتند.
از لحاظ سیاسی، تصرف این منطقه فشار زیادی بر عراق وارد کرد، زیرا در منطقه جنوب، جزایر مجنون یکی از مناطق استراتژیک برای این کشور به شمار می رفت و به همین دلیل، دولت عراق سرمایه گذاری زیادی در این منطقه کرده بود. روزنامه فایننشال تایمز درباره اهمیت جزایر مجنون نوشت: ((ذخائر نفتی جزایر مجنون را که حدود هفت میلیلارد بشکه تخمین زده شده است. هشت سال قبل شرکت تیروبراس برزیل کشف کرد. در ژانویه 1980میلادی 9 ماه قبل از آغاز جنگ خلیج (فارس)، یک پرژه عمرانی دو میلیارد دلاری برای آن تصویب شد، اما به سبب جنگ، کارهای این پرژه شرع نشد. عراقی ها پیش بینی کرده بودند که تولید اولیه از این منابع ، روزانه 350 هزار بشکه خواهد بود که به 700 هزار بشکه در روز افزایش خواهد یافت.)) بدیهی است که تسلط ایران بر این منابع برگ برنده ای در مذاکرات سیاسی درباره سرنوشت جنگ و مسئله غرامت به شمار می رفت.
در این بخش، بازتاب عملیات خیبر از دو جنبه سیاسی و نظامی بررسی می شود در بعد سیاسی، واکنش و مواضع آمریکا، عراق و رسانه های جمعی غرب مرور می گردد و در بعد نظامی، تاثیر این عملیات در روند آینده جنگ از نگاه بیرونی بررسی می شود.
انتهای پیام/