خاطره تلح عبور تانکهای بعثی از روی رزمندگان ایرانی
به گزارش نویدشاهد، سردار غلامرضا علاماتی بمناسبت سالروز فتح خرمشهر با وحشیانه خواندن هجوم رژیم بعث عراق به کشورمان به تشریح چگونگی شکل گیری عملیات عظیم بیت المقدس و بازپس گیری خرمشهر توسط نیروهای جمهوری اسلامی پرداخت و از ناگفته های آن دوران سخت و پر التهاب سخن گفت که در متن زیر می خوانید:
با آغاز یورش ارتش بعث عراق به مرزهای ایران چه مختصاتی از کشور مورد تجاوز قرار گرفت و عکلس العمل روزهای اول قوای نظامی و مردمی چه بود؟
با آغاز جنگ تحمیلی از سوی عراق در شهریور سال 59 مساحتی در حدود 15 هزار کیلومتر مربع از سرزمین های جمهوری اسلامی ایران به اشغال ارتش عراق و پشتیبانان آن درآمد و از همان زمان بود که دفاع جانانه مردم در قالب های مختلف اعم از نیروهای ارتش و سپاه و بسیج مردمی علیه متجاوز آغاز شد.در سال اول جنگ تلاش های زیادی شکل گرفت که دشمن از آن محورهایی که به داخل مرزهای ما ورود کرده نتواند بیشتر پیشروی کند.
عملیاتهای ناکامی که بنی صدر مدیریت کرد
با توجه به اینکه عکس العمل کشور مدافع در روزهای ابتدایی یک نبرد تاثیر بسزایی در نتایج آتی آن به همراه دارد، در ماه های اول جنگ با چه مشکلاتی مواجه بودید؟
در نه ماهه اولیه دوران دفاع مقدس با مشکلات زیادی رو به رو بودیم از جمله نحوه فرماندهی جنگ، رییس جمهور وقت آقای بنی صدر در راس فرماندهی جنگ قرار داشت و هماهنگی و همکاری مناسبی با همه نیروها نداشت به گونه ای که چند عملیات محدود همچون عملیات پل نادری- عملیات جاده ماهشهر و عملیات های نصر و توکل انجام شد اما به دلیل اینکه از ظرفیت ها و پتانسیل های ملی به خوبی استفاده نکردند، در طول اجرای آنها توفیقی حاصل رزمندگان ما نشد.
دیگاه بنی صدر در خصوص دفاع از کشور به چه ترتیب بود، چرا با رزمندگان همسو نبودند؟
او اعتقاد داشت ما باید زمین را بدهیم و زمان بگیریم حتی این توان را نداشت نیروهایی که برای دفاع آماده شده اند آنها را سازماندهی کند. به همین دلیل در ماه های اول جنگ توفیقات چندانی برای ما بدست نیامد. در عین حال این مرحله مرحله تثبیت، نگهداری و مقاومت مردم کشور در برابر متجاوز نام گرفت.
روایتی متفاوت از مسئولیت پذیری رهبری انقلاب در جبههها
چه گروهایی در آن روزهای دشوار برای مقاومت از شهرها به ویژه خرمشهر پای کار آمدند؟
گروه هایی مثل نیروهای مردمی –سپاه و ارتش- گروه جنگ های نامنظم به فرماندهی شهید چمران و شخص مقام معظم رهبری(مدظله العالی) که از یکشنبه تا چهارشنبه در اهواز متسقر بودند و جنگ را فرماندهی می نمودند. ایشان به خوبی هماهنگی بین نیروها را ترتیب می دادند به جد پیگیر وضعیت جبهه ها بودند و برای اطلاع از احوال رزمندگان شخصا به مناطق سرکشی کرده و نیروهای ارتش سپاه و گروه های خود جوش مردمی را با تشویق های خود روحیه می دادند تا ایستادگی شکل بگیرد.
روشنگری مقام معظم رهبری در باره مصاحبه صدام در بصره
از نیروهای خودجوش گفتید، این نیروها در قالب کمیته های مردمی چگونه در جنگ ظاهر شدند و چه پیامدی به همراه داشت؟
در آن موقع سازماندهی خاصی وجود نداشت و مثلا نیروهای داوطلب مثلا نیروهای مردمی به نمایندگی از همه شهرها و استان ها می آمدند و تحت عنوان بچه های اصفهان- بچه های تبریز – کاشان - قم – تهران و... برای دفاع از کشور پای کار آمدند و اجازه ندادند رویای شومی صدام که یک روزه می خواست خرمشهر را و یک هفته ای تهران را تصرف کند محقق شود.
در اینجا اشاره می کنم به یکی از بیانات رهبری در 19/12/96 که در واکنش به مصاحبه صدام در بصره در زمان قبل از حمله به خرمشهر، ایشان به نقل از مصاحبه او می فرمایند: «ما امروز اینجا(بصره) مصاحبه می کنیم و یک هفته دیگر در تهران مصاحبه خواهیم کرد. بعد در رابطه با این موضوع بیان می دارند، جنگ تحمیلی یک توطئه عظیم بین المللی قدرتمندترین قدرت های دنیا بود علیه جمهوری اسلامی تازه پدیده آمده».
ایشان در ادامه می افزایند: مثل این است که همه حیوانات وحشی بخواهند به یک انسان تنها و بی دفاع و بی سلاح حمله کنند. بنابراین ترسیم حضرت آقا از روزهای اول جنگ این بود که تمام این قدرت ها به ما حمله کردند تا نظام جمهوری اسلامی را از ریشه ساقط کنند.
آغاز تحولات میدانی جنگ با عزل بنی صدر
همان طور که عنوان شد عدم همکاری دولت وقت یکی از علل سقوط خرمشهر بود حال چه شد با گذشت یکسال از آغاز جنگ صحنه نبرد به نفع ما رقم خورد و خرمشهر آزاد شد؟
رزمندگان غیور ما اعم از ارتش،سپاه، بسیج، عشایر و نیروهای جنگ های نامنظم ما به گونه ای در روزهای آغازین جنگ مقاومت از خود نشان دادند تا اینکه این مقاومت موجب شد در سال دوم جنگ و پس از عزل بنی صد از فرماندهی کل قوا و رییس جمهوری با شور و شوقی که بین رزمندگان پدید آمد اتحاد و انسجامی خاصی در بین آحاد مردم در عقبه کشور شکل گرفت.
در درون جبهه ها هم نوعی همبستگی میان نیروهای مسلح و ارتش و سپاه و بسیج بوجود آمد و زمانی که خود حضرت امام مدیریت و فرماندهی جنگ را بعنوان فرمانده کل قوا دردست گرفتند، تحول عظیمی در جبهه ها شکل گرفت که این شور و شعف سر منشا خیلی از تحولات در ادامه جنگ به نفع ما شد.
نقش عینی حضرت امام چه تاثیری در ساماندهی عملیات های پیش از آزاد سازی خرمشهر گذاشت؟
اولین تحولی که مدیریت ایشان در جنگ پدید آورد دستوری مبنی بر شکستن حصر آبادان بود، امام فرمانی را صادر کردند که این حصر باید شکسته شود. شهر آبادان 270درجه در محاصره دشمن بود هیچ راه زمینی نداشت و فقط راه دریایی و آبی داشت.
به موجب این فرمان اولین عملیات در 5 مهرماه سال 60 13بنام عملیات ثامن الائمه(ع) صورت گرفت و حصر آبادان شکسته شد. دومین عملیات بفاصله 2 ماه در 8 آذر ماه همان سال در منطقه بستان بنام منطقه طریق القدس اجرا می شود. در این عملیات شهر بستان و 50 تا از روستای اطراف با مدیریت جهادی و انقلابی امام آزاد سازی می گردد.
قضیه عیدی حضرت امام به مردم چه بود؟
در خلال مجموعه عملیات های قبل از بیت المقدس حضرت امام از یکی از عملیات ها بعنوان عیدی برای مردم یاد کردند، از آن عملیات برای بگویید.
در 2 فروردین سال 1361 عملیاتی بنام فتح المبین را امام به مردم عیدی دادند. طی این عملیات رزمندگان کارستانی کردند که موجبات شکوه و عزت ما را در دنیا رقم زد به نحوی که بیش از 2400 کیلومتر مربع سرزمین های اشغالی ما از چنگ بعثی ها رها سازی شد و تعداد زیادی از قوای دشمن به هلاکت رسید و حجم انبوهی از غنایم جنگی نصیب رزمندگان اسلام گشت مضاف بر اینکه نزدیک به 15 هزار از نیروهای عراقی به اسارت ما درآمدند.
مثلثی بنام عملیات بیت المقدس و انهدام کامل دشمن
بعد از این سلسله عملیات بستر مهیا می شود برای عملیات آزادسازی خرمشهر یعنی عملیات بیت المقدس لطفا ما را به فضای آن موقع ببرید؟
در تاریخ 10 اردیبهشت سال1361 این عملیات آغاز شد. قبل از اینکه عملیات آزادسازی خرمشهر اجرا شود شناسایی های لازم از منطقه صورت گرفته بود. منطقه عملیاتی بیت المقدس در واقع متشکل از یک مثلثی بود که یک ضلع آن از خرمشهر تا هویزه و سوسنگرد مساحتی بطول 160 کیلومتر را شامل می شود. ضلع دیگر آن وصل می شود به اهواز که چیزی در حدود 60 کیلومتر است و ضلع دیگر ان از اهواز تا خرمشهر 90 کیلومتر است. یعنی در بیت المقدس چنین مثلث پهناوری آزادسازی شد.
در مجموع بیت المقدس اهداف زیادی را دنبال می کرد که این نتایج را هم بهمراه داشت: اولا قرار بود شهرهای هویزه و خرمشهر آزاد شود ضمن اینکه بنا داشتیم اهواز – حمیدیه و سوسنگرد را از برد آتش بار توپخانه ای دشمن دور کنیم.
چه مساحتی از خاک ما در جریان بیت المقدس از تصرف دشمن خارج شد؟
حدود 5400کیلومتر از مناطق اشغالی آزادسازی شد و به عبارتی تمام مناطقی که اشغال شده بود بازپس گیری شد. یعنی دشمن از خاک ما حدود15 هزار کیلومتر اشغال نموده بود که 10 هزار کیلومتر آن طی چند عملیاتی که عرض کردم آزاد شد. لطمات جبران ناپذیری به ارتش عراق وارد کردیم فقط 53 فروند هواپیما و 3 فروند بالگرد آنها را ساقط کردیم، 16 هزار نفر از نیروهای دشمن به هلاکت رسیده و یا مجروح شدند و در کل عملیات بیت المقدس رقمی بالغ بر 19750نفر به اسارت نیروهای ما درآمدند. البته باید متذکر شویم آزاد سازی خرمشهر حاصل مجاهدت 6 هزار شهید و 24 هزار جانباز و مجروح ما بود.
ابعاد سیاسی آزادسازی خرمشهر
دستاورد سیاسی فتح خرمشهر و نتایج بیت المقدس از منظر شما چیست؟
اولا لازم است تاکید کنیم؛ آزادسازی خرمشهر نتیجه اتحاد و انسجام ملی در دورن کشور و اتحاد نیروهای مسلح و ارتش و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود و در نهایت فرمایش حضرت امام(ره) که پیروزی از جانب خداوند است تحقق یافت و از همه رزمندگان و نیروهای مسلح قدردانی کردند و فرمودند «فتح خرمشهر یک مسئله عادی نیست بلکه ما فوق طبیعت است».
اما از بعد سیاسی، این پیروزی بعنوان بزرگترین دستاورد سیاسی نظامی عزت و سربلندی مردم ما را به همراه داشت و در مقابل موجب سرافکندگی دشمن متجاوزی شد که بیش از 36 کشور او را حمایت می کرد.
در اصل صدام قول داده بود یک روزه خرمشهر را و یک هفته ای تهران را اشغال می کند اما مقاومت جانانه ارتش و سپاه و سایر قوای مردمی این هیمنه پوشالی صدام را برای همیشه در دنیا در هم شکست و تازه حامیان عربی او متوجه شدند در سطح بین الملل با چه مردم از خود گذشته ای در راه دفاع از وطن خود مواجه هستند و در مجموع آزادسازی خرمشهر نتیجه اتخاذ استرانژی انقلابی با حضور مردم بود.
آنچه امروز برای عبور ما از بحران ها به دردمان می خورد تاسی از ادبیات و پیام دوران مقدس است. به گونه ای که مقام معظم رهبری در فضیلت دوران دفاع مقدس می فرمایند:« آن 8 سال تضمین کننده حیثیت کشور، هویت ملت و تامین کننده امنیت فعلی و عزت مردم ایران شد».
سرباز جا مانده عملیات بیت المقدس از قساوت تانکهای عراقی میگوید
سردار شما از حاضرین سلسله عملیات های آزاد سازی خرمشهر بودید که به دلیل مجرویت توفیق حضور در مرحله پایانی برای شما حاصل نشد، لطفا از ناگفته های خود از ان زمان برای ما بگویید.
بله بنده 1 ماه قبل از شروع عملیات بیت المقدس در جریان عملیات فتح المبین مجروح شدم. قبل از آغاز عملیات فتح المبین دشمن با هدف برهم زدن سازمان دفاعی ما برای اجرای عملیات به ما حمله کرد. در آن مقطع ما در قرارگاه فجر شوش دانیال مستقر بودیم.
در قرارگاه فجر مقرر شد در هیات چند گروه آرپیچی زن برویم و شبانه تانک های دشمن را منهدم کنیم. وقتی به مواضع دشمن رسیدم متاسفانه دشمن محل را تخلیه کرده بود و مجبور به بازگشت به مواضع خود شدیم. در نهایت عملیات در سه مرحله انجام شد و ما به تنگه تپه رقابیه اعزام شدیم که مورد تصرف رزمندگان ما قرار گرفته بود.
با چه هدفی انهدام تانک ها در دستور کار قرار گرفت و چه دستاوردی به همراه داشت؟
در رقابیه مترصد بودیم تانک های دشمن را زمین گیر کنیم هدفی که در این بین به ما واگذار شده بود این بود که تنگه را به محاصره خود در آوریم تا دشمن امکان فرار نداشته باشد و در تله بچه های ما گرفتار شود. اتفاقا 15هزار اسیر که دشمن متحمل شد نتیجه محاصره تنگه رقابیه توسط رزمندگان بود.
وَ جَعَلْنَا مِن بَیْنِ أَیْدِیهِمْ سَدّاً... رمز پیروزی رزمندگان در تنگه رقابیه
نحوه مقابله شما با دشمن در تنگه چگونه بود آیا همان جا مجروح شدید؟
ما در پایین تنگه در راس سه گروه مشغول حرکت بودیم و چون عراقی ها در ارتفاع قرار داشتند کاملا به ما مشرف بودند و از بالا مورد هدف قرار می گرفتیم. یکی از گروهها با تانکهای عراقی به شدت درگیر شد و عده ای زیادی از بچه ها را به شهادت رساندند اما صحنه ای که ما در آنجا دیدم که دل همه را به درد آورد و در خاطرم هست بازگو کنم این بود که تانکهای بعثی با قساوت تمام از روی بچه ها رد شدند. اما ما ناامید نشدیم و دو گروه دیگر برای فتح تنگه به مسیر ادامه دادند در حین درگیری با دشمن بودیم که بنده تازه بعد از گذشت مدت ها از درگیری متوجه شدم از ناحیه پا دچارمجروحیت و خونریزی شدید شدم.
ارتش عراق از چپ و راست ما را مورد هدف قرار می داد ولی رزمندها خوب یاد گرفته بودند که با زمزمه آیه ای از سوره یاسین که می فرماید« وَ جَعَلْنَا مِن بَیْنِ أَیْدِیهِمْ سَدّاً وَمِنْ خَلْفِهِمْ سَدّاً فَأَغْشَیْنَاهُمْ فَهُمْ لَا یُبْصِرُونَ» (و پیش روی آنان حائل و سدّی و پشت سرشان نیز حائل و سدّی قرار دادیم، و به طور فراگیر آنان را پوشاندیم، پس هیچ چیز را نمیبینند) به خود امید وقوت قلب می دادیم.
شما را برای مداوا به عقب منتقل کردند یا در میدان ماندید؟
در نهایت یکی از برادران زیر انبوه آتش بار دشمن بنده را کول کرد و جهت مداوا عقب برد و بعد از کش و قوس های فراوان به نیروهای خودی رسیدم سپس ما را با نفربر به یک بیمارستان صحرایی منتقل و از آنجا برای عمل جرایی به بیمارستان جندی شاپور اهواز فرستاند و کادر پزشکی بنده بعلت نبود امکانات بدون مواد بی هوشی مورد مداوا و عمل جراحی قرار دادند.
بعد از مداوا ابتدا به اصفهان و سپس به تهران منتقل شدم و به این ترتیب توفیق حضور در عملیات بیت المقدس و آزاد سازی خرمشهر را از دست دادم. اول افسوس می خورم که چرا حضور نداشتم از طرفی خوشحال بودم وقتی شادی مردم را از آزادی خونین شهر مشاهده می کردم.
اگر سخن پایانی دارید بفرمایید آیا همچنان افسوس عدم حضور خود را در بیت المقدس می خورید؟
هنوز هم افسوس می خورم که در بیت المقدس نبودم ترجیح می دادم در این عملیات مجروح یا به شهادت نایل شوم. اما بسیار خرسندم که رزمندگان ارتش و سپاه و نیروهای مردمی اجازه ندادند حتی یک وجب از خاک کشورمان به دست دشمن بی افتد. یادم نرود در 200 سال گذشته یک و نیم برابر مساحت خاک ایران یعنی چیزی حدود 5/2 میلیون کیلومتر مربع از خاک ایران جدا شده اما در دوران دفاع مقدس به برکت خون شهدا یک وجب از خاک ما جدا نشد و این افتخار بزرگی برای مردم ایران بشمار می آید.