«گرگ خندان» در جستجوی عاملان سقوط ایرباس
به گزارش نوید شاهد، هواپیمای مسافربری ایرباس با 290 مسافر ایرانی و خارجی صبح روز دوازدهم تیرماه 1367 بندرعباس را به مقصد دوبی ترک کرد که ساعت 10 و نیم صبح مورد اصابت دو موشک ناو آمریکایی «وینسنس» قرار گرفت و تمام سرنشیان آن جان باختند.
«وینسنس و گرگ خندان» کتابی است که نویسنده با محور قرار دادن موضوع سقوط هواپیمای ایرباس به گره گشایی زوایایی پنهان از این حادثه می پردازد.
قهرمان داستان یک سرخ پوست آمریکایی به نام مارتین است که به دنبال قاتل پسرش، جیمز می گردد. جیمز به پیشنهاد همسرش ماریا که پدرش در آن هواپیما بوده و برای عقد قرارداد در زمینه ماشین آلات کشاورزی به ایران آمده، تصمیم به ساخت مستندی درباره سقوط هواپیمای ایرباس می گیرد. این موضوع باعث می شود جان خود را از دست بدهد و مارتین به کشف راز مرگ فرزندش بپردازد.
جیمز در جریان تحقیق با فردی به نام پارسا امیدی فر آشنا می شود و با او ارتباط برقرار می کند.
در صفحه 48 کتاب، حادثه هواپیما به نقل از جیمز این گونه تعریف شده است:
«دیروز در وبلاگی دو زبانه از یک وبلاگ نویس ایرانی را خواندم. او ادعا می کند نویسنده ای را می شناسد که در مورد ماجرای سقوط ایرباس ایرانی تحقیق می کند و به شواهدی جدید دست پیدا کرده. به ادعای پارسا امیدی فر، محقق و نویسنده ای ایرانی به نام خانم زهرا علیرضایی شواهد و مدارکی دارد که نشان می دهد حمله ناو وینسنس به ایرباس عمدی بوده است. او می گوید ناو وینسنس بدون اخطار و اعلام قبلی هواپیمای مسافربری ایران را هدف قرار داده. من با چند نفر از خدمه وینسنس مصاحبه کردم. دو نفر از آن ها اعتقاد دارند ناو جنگی یو.اس.اس وینسنس قبل از شلیک سه بار به هواپیمای مذکور اخطار داده ... حقیقت چیست؟...
اگر اخطاری در کار بوده پس چرا کاپیتان محسن رضاییان به آن توجه نکرده است؟ بعد از مصاحبه با خدمه و افسران ناو به این نتیجه رسیده ام که خدمه و فرماندهان یو.اس.اس وینسنس چند خطای آشکار و خیلی خطرناک مرتکب شده اند. اولین خطا به نحوه اخطار وینسنس برمی گردد. اخطار آن ها روی فرکانس هواپیماهای نظامی پخش شده و به همین دلیل کاپیتان رضاییان هیچ گاه اخطار وینسنس را دریافت نکرده است. این یکی از بزرگترین خطاهایی است که پرسنل وینسنس مرتکب شده اند. خطایی که به فاجعه سقوط ایرباس ایرانی منجر شد. اشتباه دوم استفاده نکردن از شیوه های مرسوم دیگر بوده است. به نظر من بهترین شیوه در این گونه مواقع این است با شلیک منورهای مخصوص آلرت نظر خلبان را به خود جلب کنند. پذیرفتن این نکته که در آن روز فرماندهان و خدمه ناو اشتباهاتی مکرر را مرتکب شده باشند کمی سخت است. تصمیم گرفته ام سفری خیلی کوتاه به ایران داشته باشم تا در مورد این تراژدی تحقیق کنم؛ حادثه دردناکی که وجدان جهان را به درد آورده است. اما شاید تنها نکته کمی تسلابخش آن است که بدانیم بهترین و راحت ترین مرگ مردن داخل هواپیماست...»
نویسنده عنوان هوشمندانه ای برای کتاب انتخاب کرده است. «وینسنس» نام ناو آمریکایی است و «گرگ خندان» ترجمه مارتین به زبان سرخپوستی است. این عنوان خواننده را ترغیب می کند تا با مطالعه کتاب در جستجوی تعبیری که نویسنده برای عنوان کتاب به کار برده نیز باشد.
چاپ اول کتاب «وینسنس و گرگ خندان» نوشته بیژن کیا در شمارگان 2500نسخه، در 264 صفحه و به بهای 13 هزار تومان، سال 1395 از سوی انتشارات سوره مهر منتشر شده است.