«بازبيني تجربه حزبالله» / اين نبرد نقطه آغاز تحولات آينده است...
ارزیابی شما از جنگ 33 روزه اسرائیل بر ضد لبنان چیست؟
اولاً: این جنگ، قبل از عملیات رزمندگان حزبالله برای اسارت دو نظامی صهیونیست در مرز فلسطین اشغالی برنامهریزی شده بود. در پی عملیات مقاومت اسلامی که به اسارت دو نظامی صهیونیست و کشته شدن هشت تن دیگر منجر گردید، رژیم صهیونیستی آن را دستاویزی برای حمله به لبنان قرار داد و این حمله را در روز 12 ژوئیه آغاز کرد كه تا 33 روز ادامه داشت.
ثانیاً: دشمن صهیونیستی هرگز گمان نمیکرد که تحمیل این جنگ بر لبنان، چنين هزینه سنگیني را برای او به همراه داشته باشد و تا این مدت طولانی ادامه یابد. این نشان میدهد که اطلاعات و ارزیابی سرویس های امنیتی واطلاعاتی رژیم صهیونیستی از حزبالله لبنان ناقص بوده است.
ثالثاً: بر خلاف آنچه رژیم صهیونیستی پیشبینی کرده بود، مقاومت اسلامی لبنان، ایستادگی بینظیر و شگفتانگیزی را به نمایش گذاشت و رزمندگان مقاومت، توانایی وصفناپذیری را در زمینه افشاي پنهانکاری و فریب دشمن نشان دادند و با اجرای عملیات تاکتیکی، ضربات دردناکی بر ارتش رژیم صهیونیستی وارد آوردند که در نتیجه آن تلفات سنگینی بر نظامیان آن رژیم وارد آمد و تئوری امنیتی آن زیر سؤال رفت. رزمندگان مقاومت اسلامی با عملیات کیفی و بیسابقه خود، حیثیت سازمان نظامی اسرائیل را بر باد دادند و به در آمد اقتصادی آن به شدت آسیب رساندند. در نتیجه این جنگ، گردشگری در اماکن سیاحتی و به ویژه در مناطق شمالي فلسطین اشغالی از رونق افتاد و میزان مهاجرت معکوس از اسرائیل به سایر کشورهای جهان گسترش یافت.
مهمتر از همه، این جنگ هیچ دستاورد نظامی ارزشمندي برای اسرائیل در بر نداشت و نظامیان صهیونیست برای جبران این شکست، به شدت به ساختار اقتصادی و مناطق مسکونی لبنان حمله کردند و انسانهای بیگناه را وحشیانه به قتل رساندند. صهیونیست ها با ارتکاب جنایات بیشمار کوشیدند ملت لبنان را که از مقاومت اسلامی پشتیبانی میکرد، بر ضد مقاومت بشورانند، اما در این تلاش هم ناکام ماندند. در این شرایط بحرانی، همه اقشار و فرق و گروه های لبنانی در کنار مقاومت ایستادند و با جان و مال خود از مقاومت حمایت کردند. همبستگی مردم لبنان با مقاومت به روشنی در پذیرایی از صدها هزار آواره جنگی از مناطق جنوبی تجلی یافت.
رابعاً: موضع رژیم های سیاسی و حکومت های عربی بسیار شرمآور بود. این رژیم ها در آغاز این بحران، حزبالله را محکوم و ادعا کردند که حزبالله به ماجراجویی حساب نشده دست زده است. رژیمهای سیاسی عرب با این موضع نامسئولانه، به دشمن صهیونیستی بهانه دادند تا به لبنان تجاوز کند و به طرز وحشیانهاي ساختار آن را منهدم سازد. این در حالی است که موضع ملتهای عرب با موضع حکومتها به کلی متفاوت بود. همان گونه که ملاحظه کردید، به رغم اقدامات سرکوبگرانه رژیمهای پلیسی و سرکوبگر، تظاهرات مردمی، سراسر جهان عرب را فرا گرفت. ملتهای عرب و مسلمان، حمله رژیم صهیونیستی به لبنان را محکوم کردند و از حکومتها و رژیمهای سیاسی حاکم خواستند که نفاق و دنبالهروی از سیاستهای آمریکا را کنار گذارند و برای پشتییبانی از مقاومت با همه امکانات فراوان موجود، به مسئولیت ملی و دینی و میهنی خود عمل کنند.
خامساً: این جنگ، در روند کشمکش تاریخی اعراب و اسرائیل، یک تحول راهبردی و نقطه عطف بنیادین به وجود آورد که آثار و پیامدهای آن نه تنها بر وضعیت کنونی و آینده لبنان، بلکه بر اوضاع کنونی و آینده جهان عرب و جهان آشکار خواهد شد. این جنگ ملت های عرب و مسلمان را سربلند و آنها را در تاریخ معاصر روسفید کرد. مسلمانان عزت و کرامت و غرور را احساس کردند و پایداری رزمندگان مقاومت اسلامی، اعتماد به نفس و ایمان را در میان ملتهای عرب تقویت کرد و به آنان نشان داد که میتوانند بر ارتش رژیم صهیونیستی که روزی ادعا میکرد شکستناپذیر است، پیروز شوند.
از این جنگ چه درسی میتوانیم بگیریم؟
اولاً: ایمان و باورمان را به خداوند و یاری او تقویت کنیم و اعتماد به نفس داشته باشیم. خوب برنامهریزی کنیم، دیدگاه و جهانبینی روشن داشته باشیم و راهمان را برای تحقق اهدافمان دنبال کنیم. چنانچه از این شیوهها استفاده کنیم، بیتردید بر دشمنان پیروز میشویم.
ثانیاً: بررسی دقیق سیاستهای راهبردی دشمن و پیگیری لحظه به لحظه و مستقیم همۀ فعالیتها، تحرکات و برنامههای او. پیگیری و شناسایی اوضاع و دگرگوني های بنیادین جامعه صهیونیستی و نقش تحولات بینالمللی و منطقهای بر رژیم صهیونیستی از مسائلی هستند که در روند رویارویی با دشمن و تحقق دستاوردهای بزرگ به امت اسلامی کمک میکنند.
ثالثاً: جنگ در عملیات نظامی خلاصه نمیشود و ابعاد گستردهتری دارد. مدیریت سیستم فراگیر اطلاعرسانی، اجرای صحیح برنامههای سیاسی و اقتصادی، مدیریت عملیات نظامی در میدان رزم و انتخاب زمان مناسب جنگ و گریز، مهمترین ابزارهای توانمندی و موفقیت در جنگ هستند.
با توجه به دستاوردهای جنگ، آیا میتوانیم با دیدگاه جدیدی به آینده بنگریم؟
من بر این باورم که ایستادگی، پایداری و مقاومت بی نظیر رزمندگان مقاومت اسلامی در میدان جنگ که همه مردم جهان را شگفت زده کرد، توانست طرح «خاورمیانه جدید» را ناکام کند. دولت آمریکا و رژیم صهیونیستی با هدف محو آثار هر گونه مقاومت مردمی و تضمین برتری اسرائیل در زمینههای علمی، نظامی و فناوری بر همه کشورهای عربی، از چند سال پیش طرح خاورمیانه جدید را مطرح کردند. اين طرح گاهی در سایه مقاومت و مخالفت ملتهای عرب و مسلمان با شکست مواجه شد. دشمن صهیونیستی از شکستی که در لبنان متحمل شده به سادگی نخواهد گذشت. عملکرد و کارآیی سازمانهای امنیتی ـ اطلاعاتی و نظامی این رژیم با دقت بررسی خواهد شد و در طرحها و برنامههای دشمن، تجدید نظر اساسی به عمل خواهد آمد. رژیم های سیاسی و حکومتهای عربی هم نتایج این جنگ را ارزیابی خواهند کرد. برای ارزیابی نتایج این جنگ، مطالعات و تحقیقات دامنهداری در سطوح منطقهای و بینالمللی صورت خواهد گرفت. هیچ یک از دولتهای منطقه و طرفهای درگیر، انتظار نداشتند که این جنگ 33 روز ادامه و با این دستاورد شرافتمندانه برای مقاومت اسلامی لبنان و حزبالله پایان یابد. بنابراین نتایج ثمربخش این جنگ، پیامدهای بنیادین بر اوضاع منطقه به صورت عام و اوضاع داخلی هر یک از کشورهای عربی به طور خاص بر جای خواهد گذاشت.
ارزیابیتان از قطعنامه 1701 شورای امنیت سازمان ملل متحد چیست؟ بیعدالتی این سازمان برای همه ثابت شده است. آیا ميتوان چهارچوب جدیدی را برای دفاع از حقوق اعراب و مسلمانان جستجو کرد؟
در این که قطعنامه 1701 ظالمانه بود، شکی ندارم، زیرا بیش از خواسته دشمن صهیونیستی به او امتیاز داد. عقبنشینی صهیونیستها از مزارع شبعا در این قطعنامه تصریح نشده است. در این قطعنامه تأکید شده است که نیروهای پاسدار صلح سازمان ملل متحد فقط در خاک لبنان مستقر باشند و این حق را به دشمن صهیونیستی داده تا به بهانه دفاع از خود هر گاه بخواهد به لبنان حمله کند. قعطنامه شورای امنیت بدون اشاره به اسرای لبنانی در بند رژیم صهیونیستی، تنها خواستار آزادی دو اسیر صهیونیست شده است که در اختیار حزبالله قرار دارند.
در مورد جستجوی چهارچوبي جدید، متشکل از کشورهای عربی و اسلامی برای تأمین و تحقق عدالت، در حال حاضر بعید به نظر میرسد که چنین طرحی شکل بگیرد، زيرا بیشتر دولتهای عرب و مسلمان کاملاً فلج هستند، از اراده سیاسی مستقل برخوردار نیستند و متأسفانه در دامان دولت آمریکا قرار گرفتهاند.
به نظر شما چه عواملی موجب موفقیت و پایداری مقاومت در 33 روز جنگ بود.
پیروزی و موفقیت و پایداری رزمندگان مقاومت چند دلیل دارد که مهم ترین آنها عبارتند از:
اولا:ً رزمندگان و کادرهای مقاومت در سطوح گوناگون به آرمان خود ایمان دارند و بر این باورند که در برابر دشمنی که جز زور، زبان دیگری نمیفهمد، گزینۀ مقاومت، تنها راهحل منطقی برای بازپسگیری سرزمینهای اشغالی و دفاع از ارزشهای دینی و ملی است.
ثانیاً: وجود رهبری آگاه، دانا و خردمند که میان رزمندگان و سربازان خود زندگی و آرزوها، دردها و خواستههای آنان را از نزدیک احساس میکند و رهبری که به اصل شورا معتقد است، برای همه ملتهای مسلمان الگو و اسوه است.
ثالثاً: پایداری و استقامت مردم لبنان و پشتیبانی آنان از مقاومت، زیرا مردم لبنان به رغم شهیدان انبوهی که در این راه تقدیم کردند، رویارویی با دشمن صهیونیستی را با جان و دل پذیرا شدند.
رابعاً: مدیریت جنگ، رهبری حزبالله و فرماندهی مقاومت با در پیش گرفتن شیوه جنگ پارتیزانی و استفاده انبوه از قدرت اسلحه، جامعه صهیونیستی را به شدت زیر فشار قرار دادند و ابتکار عمل را از نظامیان صهیونیست در میدان نبرد سلب کردند.
در پی جنگ لبنان، آینده سازش در خاورمیانه را چگونه ارزیابی میکنید؟
اولا:ً هر تصمیمگیری بزرگ سیاسی به میزان قدرتی که یک طرف درگیری میتواند بر طرف دیگر تحمیل کند، بستگی دارد. در پرتو این دیدگاه، رزمندگان مقاومت با پایداری و فرود آوردن ضربههای کوبنده بر پیکر دشمن صهیونیستی، مانع از پیروزی نظامی او در میدان جنگ شدند.
ثانیاً: استقامت و پایداری رزمندگان مقاومت، ستیزهجویی و ترویج فرهنگ جهاد و شهادت را در سطح ملتهای مسلمان جهان در پی داشته است. گسترش روحیه ستیزهجویی و شهادتطلبی و ایثار و فداکاری، پیامدهای مفیدی در زمینه بر انگیختن توان های نهفته جوانان مسلمان خواهد داشت، به گونهای که دامنه خشم و اعتراض و فشار ملتهای مسلمان بر رژیمهای سیاسی حاکم و حکومتهای مدافع آمریکا و صهیونیسم در منطقه گسترش خواهد یافت.
ثالثاً: دشمن صهیونیستی به منظور اعمال فشار بر جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) تلاش خواهد کرد وانمود کند که روند گفت و گوهای سازش را دنبال میکند. دشمن در سایه شرایط سخت اقتصادی و اجتماعی ملت فلسطین که خود آن را ایجاد کرده است، گروههای سیاسی لائیک و لیبرال را مطرح خواهد کرد تا حماس را کمرنگ و تضعیف کند.
رابعاً: در مورد اوضاع لبنان پیشبینی میشود که آمریکا و اتحادیه اروپا به منظور بهرهبرداری از تضادها و تناقصگوییهای موجود در لبنان سعی خواهند کرد در درجه اول، مقاومت لبنان و حزبالله را از دستاوردهای این پیروزی بزرگ محروم کنند و در درجه دوم برای خلع سلاح مقاومت به حزبالله فشار بیاورند.
وضعیت پیمان کمپ دیوید را چگونه ارزیابی میکنید؟
پس از گذشت سالهای طولانی از امضای پیمان کمپ دیوید، اکنون زمان تجدیدنظر در این موافقتنامه به نفع ملت مصر و امت عربی و اسلامی است. این پیمان، مصر را در روند کشمکش اعراب و اسرائیل بیطرف کرده است. در نتیجه امضای این موافقتنامه، رژیم صهیونیستی به سراغ یکایک دولتهای عرب رفت و با آنان به طور جداگانه قرار داد صلح امضا کرد. اکنون پس از گذشت حدود 25 سال از امضای معاهده کمب دیوید، احزاب و گروههای مسلمان و ملیگرای مصر، به ویژه سازمان اخوان المسلمین، این معاهده را به باد انتقاد گرفتهاند و از دولت مصر میخواهند آن را بایکوت کند.
آمریکا و رژیم صهیونیستی ادعا کردند که مقاومت اسلامی لبنان به نمایندگی از سوی ایران و سوریه با اسرائیل جنگيد. نظرتان چیست؟
شکی نیست که رزمندگان مقاومت اسلامی لبنان از صمیم قلب و در راه دفاع از سرزمین و میهن خودشان جنگیدند. آنان از سرزمین، ملت و ارزشهای کشورشان دفاع كردند. آیا مقاومت وظیفه داشت دست روی دست بگذارد و به دشمن صهیونیستی اجازه دهد لبنان را اشغال کند تا كسي نگويد که ایران و سوریه مسبب این جنگ بودهاند؟ ایران وسوریه دو کشوری هستند که پایگاه مقاومت و ایستادگی در برابر طرح مشترک آمریکا و صهیونیسم را تشکیل میدهند. آمریکا و اسرائیل هم میخواهند این دو پایگاه را از بین ببرند. بر این اساس، آنها تهران و دمشق را متهم میکنند که از مقاومت لبنان پشتیبانی میکنند. فراموش نکنیم که دشمنان مایل نیستند نام و اثری از مقاومت ضد صهیونیست و ضد سلطه آمریکا در فلسطین، لبنان و عراق وجود داشته باشد. آنان میخواهند که اسرائیل قدرت برتر منطقه باشد و به دولتها امر و نهی کند.
دورنمای آینده را چگونه ارزیابی می کنید؟ آیا دشمنان در تلاش خود برای خلع سلاح مقاومت موفق میشوند؟
وجود سلاح در دست مقاومت، تنها ضامن ایستادگی در برابر هر اقدام تجاوزگرانه دشمن صهیونیستی به لبنان است. همان گونه که پیشتر اشاره کردم، دشمن جز زور زبان دیگری نمیشناسد. بنابراین در آینده نیز به تلاشهای مذبوحانه دست خواهد زد تا مقاومت را خلع سلاح کند و برای تحقق این هدف، به محافل بینالمللی و منطقهای فشار خواهد آورد.
برای جلوگیری از وقوع جنگهای فرقهای و مذهبی در لبنان، چه پیامی برای مردم و طیفهای گوناگون لبنان دارید؟
من به همه اقشار و فرقههای گوناگون لبنان میگویم که وحدت، ثبات و پایداری شما در جریان حمله تجاوزگرانه اسرائیل به کشورتان، برای همه کشورهای تشنه آزادی و عدالت الگو و سرمشق و مقاومت و اتحادتان بینظیر بوده است. امیدوارم که این اتحاد و یکپارچگی به منظور حفظ ثبات و امنیت و شکوفایی لبنان تداوم یابد. از شما می خواهم که بحث خلع سلاح حزبالله را به آینده موکول کنید. هرگاه ارتش لبنان توان و قدرت خود و امکان ایستادگی در برابر دشمن صهیونیستی را باز یافت، آنگاه میتوان درباره این موضوع بحث کرد. مسلح بودن یک جنبش مقاومت هرگز عامل تهدیدی برای مردم به شمار نمیآید. حزبالله هیچ روزی از سلاح خود برای تحقق دستاوردهای سیاسی بهرهبرداری نکرده است و پیروزی سال 2000 را هم به مردم لبنان اهداء کرد. امروز کسانی که درباره سرنوشت سلاح حزبالله به مسائلی دامن میزنند، در حقیقت از اهداف و منافع دشمن صهیونیستی و طرحهای آمریکا و غرب دفاع میکنند. این محافل غربی و صهیونیستی هستند که علاقمند نیستند اثری از مقاومت وجود داشته باشد.
برای رزمندگان مقاومت ورهبرشان سید حسن نصرالله چه پیامی دارید؟
به آنان میگویم که شما همه ملتهای عرب و مسلمان را سربلند کردید و از عزت و کرامت و ارزشهای امت و کشورتان لبنان، شرافتمندانه دفاع کردید. تاریخ هرگز ایثار و فداکاریتان را از یاد نخواهد برد. جهاد و فداکاری شما در صحیفه اعمالتان ثبت شده است و خداوند در روز قیامت به شما پاداش خیر خواهد داد. وجود چنین فرزندان رشید و سلحشوری، گوارای مردم لبنان باد.
در همین زمینه بخوانید: