«احمد» پای بچه های خوزستان را به سوریه باز کرد/ شهادت در مسیر تاریخی کاروان اسیران کربلا
چهارشنبه, ۰۷ شهريور ۱۳۹۷ ساعت ۱۶:۴۷
نسل اول شهدای مدافع حرم، گمنام ترند اما «احمد» کاری کرد که بچه های جنوب عاشقانه راهی جبهه های دفاع از حرم شوند.
شهید «احمد حیاری»، نخستین شهید مدافع حرم شهرستان شوش است که چهارم شهریور ماه سال 1394 در سوریه به شهادت می رسد. شهید حیاری، دوازدهمین شهید مدافع حرم استان خوزستان، جزء 50 شهید اول مدافع حرم در کشور و همچنین دومین شهید دانشگاه پیام نور کل کشور است. این شهید فرمانده گردان امام حسین (ع) شهرستان شوش بود و در اولین اعزام به سوریه به شهادت رسید. او قهرمان رشته تکواندو بود و کمربند سبز داشت.
عبدالزهرا حیاری، برادر شهید احمد حیاری هم زمان با سومین سالروز شهادت این شهید درباره زندگی، سلوک و فعالیت های نظامی شهید به خبرنگار نوید شاهد گفت: هنگامی که احمد به سوریه اعزام شد، اعزام ها به صورت سری و مستشاری بود. ابتدا اعلام کردندکه در «لاذقیه» به شهادت رسیده اما بعدها متوجه شدیم در روستای «شیخ حلال» از توابع استان حمص همراه با یک خبرنگار به شهادت رسیده است. برادرم، مرداد ماه سال 94 به سوریه اعزام شد و دو هفته بعد در تاریخ چهارم شهریورماه در اولین ماموریت به شهادت رسید.
شهادت در مسیر کاروان عشق
وی درباره نحوه شهادت شهید حیاری گفت: صبح روز شهادت، صدای انفجاری می آید. سوری ها به ایرانی ها می گویند بهتر است به محل انفجار نزدیک نشوید زیرا تصمیم داشتند از فرماندهان ایرانی محافظت کنند. محل انفجار، مسیر تاریخی عبور اسرای کربلا بوده است. احمد طاقت نمی آورد و به آنجا می رود. از ماشین که پیاده می شود، چند قدم که پیش می رود، ناگهان زیر پایش مین منفجر می شود. آن طور که تعریف می کنند داعشی ها آن مین از راه دور کنترل می کرده اند. آنجا مجروح شده به کما می رود و دو روز بعد به شهادت می رسد.
نام دخترم را زینب بگذارید
برادر شهید حیاری گفت که از برادرش دو یادگار به نام های «فاطمه» و «زینب» به یادگار مانده است. فاطمه زمان شهادت پدر 4 ساله و زینب، 40 روز بعد از شهادت پدر به دنیا می آید و بنابر وصیت شهید نام او را «زینب»می گذارند.
جلیقه های ضد گلوله برای رزمندگان سوری
حیاری در ادامه به بیان خاطراتی از بردار شهیدش پرداخت و روایت کرد: آقای مقدم یکی از فرماندهان ایرانی که اهل مشهد است، با شهید حیاری در سوریه در یک مقر مستقر بودند. او تعریف می کرد شهید احمد در کار بسیار منظم بود. در سوریه انباری را پیدا می کند که حدود 40 جلیقه ضدگلوله آنجا بوده است. سوری ها این جلیقه ها را نمی شناختند. شهید که عرب زبان بوده به آنها توضیح می دهد که اینها جلیقه های ضد گلوله هستند. تمام 40 جلیقه را بین دیگران تقسیم می کند و شاید اگر یکی از آنها را خودش می پوشید، شاید شهید نمی شد.
عدالت در شرایط جنگی
وی اضافه کرد: آن فرمانده برایمان تعریف کرد که گاهی اوقات رزمنده های سوری برای گرفتن غذا آمار بالاتری اعلام می کردند تا باقی مانده را برای خانواده هایشان که در روستاهای اطراف بودند، ببرند. احمد با آن ها دعوا کرده و می گفته نباید آمار اشتباه بدهید.
حلالیت حتی با باتوم
برادر شهید حیاری با بیان خاطره جالبی از نحوه حلالیت طلبیدن شهید حیاری، نقل کرد: احمد از دو سال پیش از اعزام برای رفتن به سوریه ثبت نام کرده بود. ساکش را هم بسته بود اما رفتنش عقب می افتاد. یکی از بسیجیان تعریف می کرد پیش از اعزام به سوریه در یکی از کلاس های آموزشی، با باتوم وارد کلاس شد و با لبخند و شوخی گفت می خواهم به مسافرت بروم، حلالم کنید. هرکس می خواهد با باتوم من را بزند، هرکس هم که حلال نمی کند، برایش سینه خیز می روم.
پای بچه های جنوب را به سوریه باز کرد
حیاری با بیان این که شهادت احمد باعث شد تا بسیاری از جوانان استان خوزستان عازم سوریه شوند، گفت: بعد از شهادت برادرم افراد زیادی از شوش و شهرهای اطراف به سوریه رفتند که حدود 20 نفر از آن ها به شهادت رسیده اند. شهید حیاری راه را برای دیگر شهیدان استان باز کرد.
صدا و سیمای خوزستان در شناساندن شهید کوتاهی می کند
وی درباره دلیل عدم آشنایی مردم با برخی از شهدای مدافع حرم بیان کرد: اوایل جنگ سوریه، اعزام نیروهای کمکی از سوی سپاه سپاه به سوریه اعلام نمی شد اما یک سال بعد از شهادت برادرم این موضوع علنی شد به همین دلیل مردم با شهدای مدافع حرمی که در ابتدای جنگ سوریه به شهادت رسیدند، آشنایی زیادی ندارند. البته ما هم سعی نکردیم درباره شهیدمان صحبت کنیم اما هر زمان که سوالی از ما داشته اند، کوتاهی نکرده و پاسخگو بودیم. متاسفانه صدا و سیمای استان خوزستان نیز تلاش نکرده شهید را حداقل در سطح استان معرفی کند.
برادر شهید حیاری در ادامه گفت: بعد از شهادت، بسیاری از دوستان شهید و افرادی که ما نمی شناختیم از کارهایش برایمان گفتند؛ کارهای بزرگی که ما خبر نداشتیم. برای نمونه در گردان امام حسین (ع) یک سالن ورزشی می سازد و کلاس های قرآن و عقیدتی و همچنین اردوهای مختلف برای بچه های گردان برگزار می کند.احمد اولین فردی بود که در محل کارش حاضر و آخرین نفر خارج می شد. شهید احترام خاصی به مادرم می گذاشت و مثل بچه ها مهربان بود. به تکواندو علاقه مند بود و بچه های فامیل تکواندو تمرین می کرد.
وی در پایان با اشاره به علاقه شهید حیاری به حضرت زینب (س) بیان کرد: احمد علاقه عجیبی به حضرت زینب (س) داشت و در نهایت در این مسیر به شهادت رسید. او می گفت این انقلاب باید جهانی شود و باید از ارزش های دینی و معنوی مان دفاع کنیم.
گفتنی است شهید «احمد حیاری»، متولد شانزدهم بهمن ماه 1360 در روستای مالک اشتر از توابع شهرستان شوش است. سال 1383 به خدمت مقدس سربازی می رود و بعد از آن، سال 1384 به استخدام سپاه در دانشگاه در می آید و سپس در سپاه شهرستان شوش استخدام می شود. این شهید سال 1390 در رشته علوم سیاسی دانشگاه پیام نور شهرستان شوش قبول می شود. 5 مرداد 1392 به پیشنهاد فرمانده تیپ حضرت مهدی (عج) به عنوان فرمانده گردان امام حسین (ع) شوش مشغول به کار شده و تا زمان شهادت در این سمت می ماند. شهید حیاری، چهارم شهریور ماه 1394 در روستا «شیخ حلال» استان حمص سوریه به شهادت می رسد.
یادش گرامی...
یادش گرامی...
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار : ۰
در انتظار بررسی : ۱
انتشار یافته: ۲
فرمانده شهید افتخارشهرستان ماهستی ونامت تاابددرقلب هامان جاودانه است
فرمانده شهید افتخارشهرستان ماهستی ونامت تاابددرقلب هامان جاودانه است