شاهد نوجوان به استقبال شب یلدا رفت
به گزارش نوید شاهد؛ در این شماره از ماهنامه شاهد نوجوان، مطالبی چون؛ «از چشمه سار جماران»، «شهید نوجوان»، «موفقیت»، «ایرانگردی»، «علمی»، «حکایت»، «دنیای مجازی»، «داستان»، «مساجد ایران»، «خاطرات اسراء»، «داستان مصور»، «گوهر ناب»، «معرفی کتاب»، «جدول»، «زمین سبز»، «ارزشها»، «پیشگاه پروردگار»، «معجزات»، «مهارتهای زندگی»، «شب یلدا»، «آشپزی»، «داستان طنز دفاع»، «شعر»، «شگفتیهای جهان»، «اپلیکیشن» و «تا جویبار خراسان».خواندنی شدهاند.
در داستان «حکایت» مطلب جالبی را باعنوان «داستانی از قابوسنامه؛ نیکوکار گناهکار» از روزگاران قدیم میخوانیم:
در روزگار قدیم پیرمردی مسلمان و دانشمند در شهر بخارا زندگی میکرد و مردم هم او را خواجه بخارایی مینامیدند. یک روز خواجه حساب و کتاب کرد و دید به اندازه کافی پول و ثروت جمع کرده که بتواند با آن به زیارت کعبه برود. اسباب سفرش را فراهم کرد و با کاروانی به طرف مکه حرکت کرد. در کاروان، اسباب و وسایل خواجه از همه مفصلتر بود و مشخص بود که مال و ثروتش از همه بیشتر است.
خواجه چندین خدمتکار داشت و بیشتر از صد شتر هم فقط بارها و وسایل او را حمل میکردند. شتربانها و ساربانهای کاروان هم به خواجه و همراهانش احترام بیشتری میگذاشتند و هوای آنها را هم داشتند؛ چون خواجه هم مرد سرشناس و دانشمندی بود و هم هر جایی که توقف میکردند، پول زیادی خرج میکرد و از سفره خودش به کارکنان قافله نهار و شام میداد. از قضا همراه آن قافله هم چند نفری بودند که با پول کمی که داشتند تصمیم گرفته بودند به زیارت خانه خدا بروند. آنها با قناعت و درویشی سفرشان را ادامه میدادند و با پای پیاده همراه کاروان میرفتند.
آن روزها مثل الان هیچ وسیله نقلیهای به جز شتر نبود که بتواند در بیایانهای بیآب و علف عربستان طاقت بیاورد و سفر حج هم یک سال طول میکشید. وقتی که کاروا نها به نزدیک سرزمین حجاز میرسیدند از سختی راه و بیپولی دیگر رمقی برای مسافران پیاده و کمپول نمیماند.
روزی که حاجیها به صحرای عرفات رسیدند، هوا خیلی گرم و سوزان بود. یکی از حاجیهای کمبضاعت از دیدن ناز و نعمت خواجه بخارایی و رنجی که خودش در طول سفر کشیده بود خیلی ناراحت شده بود. او در حالیکه پاهایش دیگر تحمل پیادهروی نداشتند و لبهایش هم از تشنگی خشک شده بودند، رو به خواجه بخارایی کرد و گفت: «هر دوی ما داریم به زیارت خانه خدا میرویم. اما تو با آسودگی و ناز و نعمت و راحتی و من با این همه سختی و مشقت. آیا فکر میکنی ثواب هر دوی ما از زیارت کعبه مساوی خواهد بود؟»
خواجه هم جواب داد: نه، به نظر من اجر من و شما نزد خداوند یکی نیست. اگر اینطوری فکر میکردم که رنج سفر را بر خودم هموار نمیکردم و راه به این دور و درازی را بیایم. درویش با تعجب پرسید: «چرا؟ یعنی تو با اینهمه آسایش تازه خودت را بهتر از ما هم میدانی؟»
خواجه گفت: «بله. برای این که من به دستور خدا و قرآن عمل کردهام اما تو بر خلاف دستور عمل میکنی. به من دستور دادهاند به حج بیا و به تو دستور دادهاند نیا. من اطاعت کردهام و تو اطاعت نکردهای.»
درویش گفت: «حرف عجیبی میشنوم.»
خواجه گفت:«اتفاقاً حرف درستی میشنوی. سفر حج نماز نیست که به همه کس از فقیر تا غنی واجب باشد. شرط حج، داشتن استطاعت مالی است. من توانایی جسمی و مالی لازم را داشتم و سفر حج بر من واجب بود، اما تو استطاعت نداشتی و از این همه سختی هم که میکشی ثوابی نمیبری.»
درویش گفت: «حالا علاوه بر این که کمکی به من نمیکنی، زخم زبان هم میزنی؟»
خواجه گفت: «نه، این زخم زبان نیست بلکه حقیقت است. من حاضرم برای برگشتن به شهرتان شما را با خرج خودم کمک و همراهی کنم اما دستور دین همانی است که گفتم. بر اساس دستورات دین، هر کاری شرایطی دارد و هر دستوری را به کسی دادهاند. در دین اسلام جهاد یک امر واجب است اما بر شخص مریض و همچنین زنان واجب نیست. روزه یک امر واجب است اما برای اشخاص بیمار حرام است. در اسلام خوردن گوشت مردار حرام است اما اگر کسی جایی بود که داشت از گرسنگی میمرد و چیز دیگری هم برای خوردن و زنده ماندن نداشت، حرام نیست و میتواند به قدری که نمیرد از آن بخورد. اطاعت از امر پدر و مادر برای فرزندان یک وظیفه است اما اطاعت کردن از آنها در کار گناه، حرام است. در اسلام هر دستوری را به جای خودش دادهاند و برای هر کسی در هر حالی یک وظیفه مشخص کردهاند.»
درویش گفت: «حرفهای شما صحیح است. حالا باید چکار کنم؟»
خواجه گفت: «من شما را به وطن میرسانم. اما بعد از این احکام اسلام را آن طور که دستور داده شده عمل کنید نه آن طور که سلیقه خودتان است. این که بعضی دستورها را قبول نداشته باشیم و بعضی را به سلیقه خودمان تغییر بدهیم، دین و مسلمانی نیست».
ماهنامه شاهد نوجوان به صاحب امتیازی بنیاد شهید و امور ایثارگران با مدیر مسئولی دکتر رحیم نریمانی و سردبیری رضا حاجی آبادی منتشر می شود.
علاقمندان میتوانند برای دریافت این مجله با شماره امور مشترکین گروه مجلات 88823584 تماس حاصل فرمایند.