لاله های سرخ روی خاک سبز
چهارشنبه, ۲۲ اسفند ۱۳۹۷ ساعت ۱۰:۳۲
میان «بهار» و «شهید» تشابهی است که خبر از ظرفیتهای مشابه میدهد. حوالی رویش فروردین با تکاپوی حیات، طبیعت به تحیت گل و سبزه میرود و نسیم یاد شهدا نیز جانها را پر از شکوفه باور به خوبیها میکند.
نوید شاهد: از اینرو انتخاب یکی از روزهای پایانی اسفند به عنوان روز شهید خبر از
حسن سلیقه دارد. آن هنگام که قاب دل در غبار فراموشی و دلتنگی فرو میرود،
میتوان با پروانگی برای گلهای پرپر، آغازی بر پایان یافت و دوباره رویید و
راه کمال و جاودانگی را پی گرفت. بهار زادروز شهید است که در اردیبهشت به
بلوغ میرسد و گلهای رنگارنگ معرفت را در قاف قافیهها مینشاند. در شهید
ظرفیتی است که قاب دل را به معبر باران میبرد و بیهودگیها را زایل و
بیقراریها را به آرامش و تردیدها را به یقین مبدل میسازد.
بدینروی مزار شهید را پر مقدار دانستهاند که «بوستان» فضیلت و معرفت است
و خزان و مرگ را بر آن راهی نیست. شهید همان بهار است که میتوان در باران
قافیههایش شکفت! و حیات و نشاط یافت. شهید در اقلیم صبح مقیم است! همان
جغرافیایی که از حدود تاریخ فراتر میرود! مفهومی که بیهیچ سلاح قتالهای
دلها را فتح کرده و آیت مهر و عاطفه است و منطق او خیزش داسهای جهل و
پنجه خرافه را مقهور تابش حقیقت کرده است.
بلال بر مأذنه لبان شهید آسمانی از ستاره را بانگ برمیآورد تا در
چشمانداز فلق نافله زمینقضا نشود! او جوهره حق را از مسیر بادهای
بیرحم، از سنگینی خواب خاک و از مردابهای معطل عبور میدهد تا با
تاولهای مطوّل در دوردستهای نیزه و نیرنگ پشت شام تیره صبح بیفشاند!
شانههای او محمل آفتاب است! گاهی جور و جبر زمانه بر این فراز وزیدن
میگیرد اما این عاشورای سیال را نسبتی با توقف نیست. موقِف شهید فریاد
است و میرود تا در عمق ناپیدای وجدانها جغرافیای زخم و خاطره را شکوفا
سازد. و بر زلف زمین دست نوازش کشد و آن را سبز و دیدنی کند و درخت شوق را
به ثمر بنشاند.
شهید خلاصه اتّفاقی است که رؤیای غنچه را در گِل به گُل مینشاند! از همه
دیوارهای سرد گذشته، در حوالی شکفتنها آنجا که درختان به تحیت نور
برمیخیزند جانها را پای قصه باران مینشاند.
شهید همان واقعیتی است که با تن پوشی سبزتازگی هدیه میدهد! و در چشم حقیقت و نبوغ جاری باران تجلی دارد!
بهار در نزولی سبز آیتهای زمین را شکوفا میکند! و روی رَحل شادی سورههای سُرور مینشاند...!
شهید نیز! فصل تازهای فراتر از بودن، آنجا که باور بارور میشود را
متجلی میسازد و در مجالی سبز به درختان فرصت میدهد تا در بلندای تنفّس
صبح قد بکشند و خاطره پرواز را تجدید میکنند.
دیرگاهی است یک «اروند» رؤیا بر مژههای منتظر جاری است! و دستهای مضطر
تمنّای شدن دارد! باید برخاست! و خواستن را در مکتب «شهیدان» مشق کرد!
وگرنه از این خواستنها و جُستنهای حقیر خاستن و جَستن برنمیخیزد!
منبع: روزنامه ایران
نظر شما