ماجرای کشف ۷۴ شهید طلاییه و ساخت حسینیه حضرت اباالفضل (ع)
برای رسیدن به این مکان پس از طی مسافتی حدود ۴۵ کیلومتر از جاده اهواز به خرمشهر، به یک سهراهی به نام طلاییه میرسیم؛ از آنجا یک جاده فرعی به سمت غرب و تا نزدیکی مرز ایران و عراق میرود. این منطقه تا شعاع چند کیلومتری، «طلاییه» نامیده میشود.
سردار «محمد باقرزاده» فرمانده کمیته جستوجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح، «طلاییه» را به سنگی وسط آب تشبیه میکند و میگوید: اصل کلمه «طلاییه»، «طلایه» است. به معنی مرز، که اصطلاحی محلی است و به قطعه زمینی اطلاق میشود که حائل بین ۲ سرزمین ناهمگون است. یک منطقه آبگرفتگی به نام هور است و یک منطقه خشکی در ساحل هور. طلاییه در حقیقت زمین متصل به هور است. در دنیا ۵ هور معروف داریم که چهار عدد آن در اتریش و پنجمی در مرز مشترک ایران و عراق قرار دارد.
از ۳۱ شهریورماه سال ۱۳۵۹، لشکر ۵ مکانیزه عراق به فرماندهی «سلمان اباذر» از بصره به تنومه، از آنجا به نشوه و در نهایت به طلاییه حمله و آن را اشغال کرد. آنها ابتدا پاسگاه قدیم طلاییه را و بعد پاسگاه جدید را تصرف کردند. یک گردان از لشکر ۹۲ زرهی ایران در برابر این لشکر مقاومت میکند، ولی موفق نمیشود.
در سالهای ابتدایی جنگ اوج موفقیتها در چهار عملیات زنجیرهای «ثامنالائمه» در شمال آبادان، «طریقالقدس» در بستان و چزابه، «فتحالمبین» در غرب شوش و دزفول و «بیتالمقدس» در غرب کارون و هویزه و خرمشهر تبلور یافت. با وجود آزادی بخش زیادی از زمینهایی که به تصرف دشمن درآمده بود؛ ولی همچنان بخشهایی از خاک کشور در اشغال دشمن باقی ماند که یکی از این بخشها «طلاییه» بود.
سرزمینی همانند شلمچه
عملیات «خیبر» در سوم اسفند سال ۱۳۶۲ با رمز مقدس «یا رسولالله» آغاز و یگانها از محورهای زید و جزایر مجنون جنوبی پیشروی خود را شروع کردند. محور طلاییه با توجه به وضعیت خاص منطقه یکی از سختترین محورهای عملیاتی بود که تا آن زمان یگانها با آن مواجه میشدند؛ زیرا در طلاییه، از یک طرف با آبهای جزیره مجنون جنوبی و از سمت مقابل با خطوط مقدم دشمن بعثی و از جناح چپ نیز مواجه با زمینهای باتلاقی و نیروهای دشمن بودند.
شهید «احمد سوداگر» درباره سختی عملیات در محور طلاییه گفته است: منطقه طلاییه مثل شلمچه است و از نظر تراکم میدان مین و سیم خاردار بسیار فشرده بود. عراق میدانست که این منطقه اگر سقوط کند، ارتباط سپاه چهارماش کاملا با جنوب و بصره قطع میشود و سپاه سومش نیز به شدت تهدید میشود؛ بنابراین تمام توانش را بر این نقطه متمرکز کرد. در این منطقه ۲ سپاه سوم و چهارم عراق با ما درگیر بودند؛ سوم در پایین و چهارم در بالا.
با وجود همه توانی که رزمندگان گذاشتند، اما نتوانستند از طلاییه راهی باز کنند و جلو بروند. تمامی بازماندگان عملیات در این منطقه، از آتش پر حجم و بیوقفه دشمن سخن میگویند و از آن یاد میکنند.
وادی مقدس طلاییه
پس از پایان جنگ تحمیلی، یکی از مهمترین موضوعات، تلاش برای تفحص و کشف مفقودین جنگ تحمیلی بود. کمیته جستوجوی مفقودین به دنبال کشف و تفحص پیکر شهدایی که در زمان جنگ بهدلیل نامساعد بودن وضعیت جغرافیایی مناطق عملیاتی، حجم آتش دشمن و قرار گرفتن شهدا در محدودهای بین نیروهای خودی و دشمن قرار داشتند، شکل گرفت.
سردار باقرزاده در ارتباط با منطقه طلاییه روایت میکند: «ما طلاییه را یک منطقه مقدس میدانیم، در این منطقه حدود ۳ هزار شهید کاوش شد. در عملیات «خیبر» بعد از اینکه دشمن در این منطقه آب انداخت، وضعیت آبگرفتگی تا سالها بعد همچنان ادامه داشت. زمانی که کار سازمان یافته جستوجو شروع شد، من در بدو ورودم به منطقه احساس کردم اینجا فضای خاصی است، تفالی به قرآن زدم و این آیه آمد: «إِنِّی أَنَا رَبُّکَ فَاخْلَعْ نَعْلَیْکَ إِنَّکَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى» یعنی «اینجا سرزمین مقدسی است، کفشهایت را دربیاور». در مسیر کاوش در یک نقطه از منطقه طلاییه پیکر مطهر ۷۴ شهید این عملیات را پیدا کردیم. در همین نقطه برای زواری که برای بازدید میآیند حسینیهای به نام حضرت ابوالفضل (ع) بنا کردیم؛ ابتدا با نی یک مضیف درست کردیم و برای چهار درب تعبیه کردیم و قرار بود روز عرفه مردم را برای افتتاح دعوت کنیم که همین اتفاق افتاد و ۲۵ هزار نفر برای افتتاح حسینیه آمدند. در مکان حسینیه ۷۴ شهید پیدا شده بود که ۵ شهید گمنام هم در آن دفن کردیم.
طلاییه چیزی بیش از یک نام است. مکانی است مقدس که هزاران جوان ایرانی در آن دیار به خون خود غلتیدند؛ آنها در بین اهل آسمان مشهورتر از اهل زمین هستند.
انتهای پیام/