«حاجی بخشی»؛ خاطرات شفاهی ذبیح الله بخشی
به گزارش نوید شاهد؛ کتاب «خاطرات شفاهی ذبیح الله بخشی» حاصل مصاحبههای محسن مطلق طی پنجاه و دو دیدار است که روایتی از زندگی حاجی بخشی را از دوران کودکی تا سالهای پس از جنگ تحمیلی عراق علیه ایران بازگو میکند.
متن کتاب به صورت روایت اول شخص، ماجرای زندگی حاجی بخشی را روایت میکند. وی ابتدا با گردآوری و ارسال کمک های مردمی فعالیت خود را آغاز کرد و سپس با حضور در جبههها باعث ارتقای روحیه بسیجیان شد. او از سن 47 سالگی با رزمندگان لشکر 27 محمد رسول الله (ص) همراه شده بود.
" از مخالفت هم نباید بترسیم، تا مخالفت نباشد کار خوب ما معلوم نمیشود. مخالف که اشتباهات ما را گفت، ما را به کارمان بیشتر آشنا میکند. دهان مخالف را که ببندیم خودمان به بیراهه میرویم. خودمان به دیوار میخوریم چرا که کسی نیست که خطرهای بین راه به ما بگوید."(ص187)
اینها آخرین جملات کتاب خاطرات حاجی بخشی است. شاید حتی کسانی که سال ها حاجی بخشی را می شناسند باورشان نشود و دست کم این جنبه از شخصیت او را ندیده باشند، تا چه رسد به انبوه کسانی که فقط اسمی و شایعات درست و غلطی از حاجی بخشی شنیده اند. حاجی بخشی هم از آن افرادی است که شخصیتش بیشتر بر اساس "شنیدهها" و "شایعات" شناخته شده و هنوز هم هر کس تصوری و ذهنیتی از او در ذهنش دارد که غالبا غبارآلود و مشوه است. کتاب خاطرات او برای موافقان و مخالفان و حتی دشمنانش بسیار میتواند روشنگر باشد و تا حد زیادی این غبارها و ذهنیتها را از چهره او بزداید.
این کتاب 232 صفحهای از سوی انتشارات عماد فردا، با جلد نرم، قطع رقعی، با شمارگان دو هزار نسخه، در سال 1391 منتشر شده است.