روایت سردار نوشادی فرمانده ستاد تیپ ۶۳ خاتم‌الانبیا (ص) از همرزمش شهید حبیب‌الله کریمی
سه‌شنبه, ۲۷ فروردين ۱۳۹۸ ساعت ۰۹:۱۳
هنگامی که خبر شهادت حاج حسین کابلی فرمانده قدرتمند عملیات تیپ را به شهید کریمی دادند محکم و استوار با این خبر هولناک روبه‌رو شد و دیگران را از گریه و زاری منع کرد که این خود ناشی از صبر و استقامت آن شهید بزرگوار بود

یاران حاج‌حبیب عاشق ایستادگی و اخلاصش بودند


سردار شهید حاج حبیب‌الله کریمی، فرمانده تیپ توپخانه ۶۳ خاتم الانبیا (ص) بود که ۲۳ فروردین ماه ۱۳۶۶ در جریان عملیات کربلای ۸ به شهادت رسید. چندی پیش یادواره این سردار شهید و شهدای گروه توپخانه خاتم الانبیا (ص) برگزار شد که مطلب مفصلی نیز در خصوص ایشان منتشر کردیم. در این شماره و در گفت‌وگو با نوشادی خاطرات دیگری از سردار شهید حاج حبیب‌الله کریمی را در قالب روایت زیر تقدیم حضورتان می‌کنیم.

تا پای جان

صحبت کردن در خصوص شهیدی که از اولین روز جنگ در جبهه‌های حق علیه باطل حضور داشت و تا پای اهدای جان با به دوش کشیدن مسئولیت‌های مختلف در جبهه ماند بسیار سخت است. مطمئناً حق شهدا را نمی‌شود با چند کلام ادا کرد. ایشان فردی مسئولیت‌پذیر و کوشا در جهت اجرای فرامین حضرت امام و مسئولان نظامی بود. همیشه می‌گفت: باید طوری کارهایمان را انجام دهیم که حرف امام زمین نماند. خانواده شهید می‌گفتند که ایشان به سه چیز علاقه شدید داشت؛ انقلاب اسلامی، حضرت امام خمینی (ره) و شهادت در راه خدا.

به همین دلیل با عشق، ایمان و پشتکار وصف ناپذیر به انجام وظیفه و اجرای مأموریت در جبهه مشغول بود که کمتر به جز دیگری توجه داشت. همیشه با شکایت و قاطعیت درخصوص جبهه و ضرورت ماندن در جبهه صحبت می‌کرد که دیگر کسی جرئت نمی‌کرد از رفتن و ترک جبهه سخنی به میان بیاورد. او فرزند شهید بود ولی هیچ‌گاه از تنهایی مادر و همسرش کلامی به میان نمی‌آورد، لذا اطراف حاجی افرادی بودند که در جنگ جبهه قدیمی شده و صاحب سابقه و تخصص بودند و همه عاشق اخلاق، تواضع، خبرگی و تخصص شهید حاج حبیب بودند. ایشان با این ویژگی‌ها افراد حائز رتبه در اطراف خود جمع کرده بود و به کمک هم در پیشبرد اهداف جبهه و جنگ شبانه‌روز تلاش بی‌وقفه می‌کردند.

یاران با وفا

یاران با وفایی، چون حاج حسین کابلی برادر محمد صادقی و برادر حسن شیری که هر سه در کربلای پنج به شهادت رسیدند با رفتنشان کاسه صبر حاج حبیب را لبریز کردند. همه مسئولان و افرادی که با حاج حبیب کار می‌کردند شیفته وحدت گفتار و کردار ایشان بودند و این یعنی الگو بودن فرمانده برای کسانی که در جنگ مسئولیت می‌پذیرفتند. او با وجود تمامی مشکلات و کمبود‌ها ثابت قدم بود. در جنگ صرفاً به دنبال پیروزی نبود. می‌گفت: ما فعلاً وظیفه خود را انجام می‌دهیم اگر در این راه پیروز شدیم چه بهتر و اگر به شهادت رسیدیم خودش پیروزی دیگری است.

استوار، چون کوه

هنگامی که خبر شهادت حاج حسین کابلی فرمانده قدرتمند عملیات تیپ را به ایشان دادند محکم و استوار با این خبر هولناک روبه‌رو شد و دیگران را از گریه و زاری منع کرد که این خود ناشی از صبر و استقامت آن شهید بزرگوار بود. او اینچنین بود محکم و استوار تا اینکه به فیض بزرگ شهادت نائل آمد.

شعری از سردار یعقوب زهدی در رثای شهید حاج حبیب‌الله کریمی

در این مقارنه فقر و فصل دلتنگی/ خوش از کدام گلستان دمیده بوی حبیب
خدنگ فاصله‌ها می‌شکافد آمین را / دعای توست اجابت شده به موی حبیب
همان دعا که اجابت شد و رهانیدی/ کبوتران قفس را به سمت و سوی حبیب
زدی چو چنگ توسل به دامن زهرا (س) / به نام پنج تن آمد برات کوی حبیب
و از سخاوت دل زورق رفیقان را / جلوتر از خودت انداختی به جوی حبیب
سحر ترانه باران چشم مستت گفت/ کدام ساغر می‌می‌چکد ز. روی حبیب
کدام گونه نهان دارد آتش می‌را؟ / گداخته بود خدا را هزار توی حبیب
خدا در انتظار حبیبش بود و حبیبش نیز/ در التهاب رسیدن به آرزوی حبیب
بخواه‌ای صنم اینک به چشم مست خویش/ خدا گناه تو بخشد به آبروی حبیب

منبع: روزنامه جوان

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده