مردان رستگار، به روایت سید محمد ابوترابی
در پیشگفتار این کتاب آمده است: «صحیفه پیشرو که عنوان دو پهلوی مردان رستگار بر تارکش میدرخشد، تنها شکواییهای است کوتاه و از مجاهدی دلخسته تا یاد یاران سفر کردهاش را از هالهای از غبار منقولات و روایات مبهم و غالبا نادرست بیرون کشد و برای نخستین بار پس از 30 سال، روایتی دست اول و بیواسطه باشد از گعده جهادی رندان رستگاری که مردانه بر بیعت با پیشوایشان ایستادند و با خون خویش، بر صدق دعاوی سترگشان، مهر جاودانگی زدند.»
قسمتی از متن کتاب:
«دشمن توانسته بود سازمان کار لشکرها و تیپها را در هم بریزد و از ادامه عملیات، مطابق طرح ریخته شده، جلوگیری کند. جزایری که بنا بود به جای پایی برای هجوم نیروها به شرق بصره و قطع مسیرهای تردد از القرنه و بصره به العماره و بغداد تبدیل شود، حالا شده بود قتلگاه جوانان رشیدی که جز خدای خود هیچ پشتیبان و ناظری نداشتند. آن روز دشمن آتش سنگینی روی عقبه تیپ ریخت اما گردانها آمادگی هجومی خودشان را حفظ کرده بودند.
در به کارگیری گردانهای باقیمانده، اختلاف نظر وجود داشت. بعضی میگفتند صبر کنیم تا صبح، شاید قرارگاه وضع را سامان دهد و ما در همان محور پیشبینی شده وارد عمل شویم. گروهی هم میگفتند مگر واقعیت را نمیبینید؟ دشمن در حال رسیدن به جزیره شمالی و عقبه نیروهاست. اگر امشب کار دشمن یکسره نشود، دیگر فردایی برای ساماندهی وجود ندارد. حتی اگر هم بخواهیم خارج از جزیره عمل کنیم، باید از همین جاده و دشت تصرف شده عبور نماییم.
در نهایت، فرماندهان محور تیپ به این جمعبندی رسیدند که دشمن امشب تجمیع نیرو خواهد داشت تا صبح فردا، طرح تصرف خود را تکمیل کند و اگر امشب علیه دشمن عمل نشود، صبح فردا، بدون جنگیدن هم، نیروها سرنوشتی جز شهادت نخواهند داشت.»
«مردان رستگار، به روایت سیدمحمد ابوترابی» در 208 صفحه مصور تالیف و توسط انتشارات «یا زهرا» در پنج هزار نسخه منتشر شده است.