کتاب «دختران هم شهید می‌شوند» داستان شهادت دختری ۱۳ ساله مشهدی است که به قلم آزاده فرزام نیا منتشر شده است.

داستان شهادت دختری ۱۳ ساله را در «دختران هم شهید می‌شوند» بخوانید

به گزارش نوید شاهد به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان، کتاب «دختران هم شهید می‌شوند» نوشته آزاده فرزام نیا بوده و نگارنده در این کتاب به شرح زوایای زندگی یک دختر نوجوان شهیده از زبان دوستان و خانواده اش پرداخته و بدین طریق گرچه تصویری از جریان زندگی انسان‌های معمولی ارائه می‌کند، اما با زبانی ساده در واقع نوعی جامعه شناسی فرهنگی را در اختیار مخاطب قرار می‌دهد.

در قالب این داستان «مهری زارع عباس آبادی» قهرمانی است از جنس شهید و شهادت که در سیزدهمین بهار زندگی اش جرعه شهادت را نوشید تا نشان دهد دختران و زنان نیز همگام با مردان و پسران در دفاع از همنوع، شهر و وطنشان سر از پا نمی‌شناسند.


کتاب «دختران هم شهید می‌شوند» در سال ۱۳۹۵ توسط نشر بوی شهر بهشت راهی بازار کتاب شد.

در خلاصه کتاب آمده است:
درست رو به روی ضریح نشسته بودند. محمدعلی به دیوار تکیه داده بود و به آدم‌های نزدیک ضریح که می‌خواستند هر جور شده دست شان را به ضریح برسانند، نگاه می‌کرد. مهری هم سرش را انداخته بود پایین و زیارت نامه می‌خواند. هر وقت که با مهری می‌آمدند حرم، همین جا می‌نشستند تا یک دلِ سیر با امام رضا علیه السلام حرف بزنند. همیشه تا مهری می‌گفت: «بابا منو نمی‌بری حرم؟» محمدعلی سریع راه می‌افتاد. مهری برایش چیز دیگری بود، مخصوصاً حالا که سیزده ساله شده بود و قدش تا سرشانه محمدعلی می‌رسید. درست مثل غنچه گل که هر روز بازتر می‌شد.

هنوز نگاه محمدعلی به ضریح بود که حواسش رفت به قربان صدقه رفتن مهری برای نوزادی که توی بغل مادرش بود. چادر سیاه مهری با آن گل‌های زردِ ریز، بیشترِ صورتش را گرفته بود، اما محمدعلی می‌توانست از پشت همان چادر هم صورت سبزه دخترش را با آن ابرو‌های پرپشت مشکی و چشمان قشنگ ببیند. توی دلش قربان صدقه مهری می‌رفت. چقدر دوستش داشت.

هیچ وقت به او نگفته بود که بعد از حسن و آن پسر دیگرشان که عمرش به دنیا نبود، خیلی چشم انتظار یک دختر بوده و وقتی که قابله بهش گفته بود «مبارک باشه! بچه ت دختره»، دو تومانی نوی نو را از جیبش درآورده بود تا مژدگانی بدهد به قابله.
انتهای پیام/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده