فقط برای خدا (7)
شنبه, ۱۰ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۰۹:۱۵
فرش کوچکی انداخت گوشه حیاط خانه پدری اش؛ توی آفتاب.
پیرمرد را از حمام آورد، روی فرش نشاند و سرش را خشک کرد. دست و پیشانی اش را می بوسید و می گفت: همه دل خوشی من توی این دنیا، پدرمه.
![فقط برای خدا (7) فقط برای خدا (7)](/files/fa/news/1399/3/7/516169_350.jpeg)
نظر شما