یادمان شهدای دولت در دهمین شماره ماهنامه «شاهد یاران»
در این شماره «گفتنی‌هایی از انتخاب شهید رجایی به نخست‌وزیری در آیینه خاطرات آیت‌الله محمد امامی کاشانی»، «شهید رجایی در قامت یک همسر؛ در آیینه خاطرات عاتقه صدیقی، همسر شهید»، «الگوی رجائی و مسئولان امروز؛ گفت‌وشنود شاهد یاران با مرضیه حدیدچی دباغ»، «باهنر در آئینه روایت خود»، «یادها و یادمان‌هایی از همسگر قدیم؛ در آئینه خاطرات آیت‌الله هاشمی رفسنجانی»، «شهید چمران در قامت یک فرمانده؛ در گفت‌وشنود شاهد یاران با فاطمه نواب صفوی» و «درنگی در زندگی سرتیپ جواد فکوری وزیر شهید دفاع» در قالب مصاحبه و گزارش آمده است.
همچنین، عناوینی چون «درنگی در زندگی شهید دکتر محمد‌علی فیاض‌بخش»، «شهید عباسپور در آئینه روایت خود»، « شهید تند‌گویان به روایت شکنجه‌گرش در دوران اسارت»، «درنگی در زندگی مهندس موسس کلانتری»، «مرتبت علمی شهید قندی»، «شهید نامجو در قامت یک همسر» و «درنگی در زندگی علی‌اکبر سلیمی جهرمی؛ رئیس شهید سازمان امور اداری و استخدامی کشور» از جمله گفت‌وشنود‌ها و گزارش‌هایی است که در قالب این مجلد آمده است.
در بخشی از «گفتنی‌هایی از انتخاب شهید رجایی به نخست‌وزیری در آیینه خاطرات آیت‌الله محمد امامی کاشانی» می‌خوانیم: «... در جلسه‌ای که گذاشتیم، پوشه‌ای را آوردند و جلوی بنی‌صدر گذاشتند و او گفت: «اینجا گزارشی است که در آن آمده است آقای رجائی در یک جلسه افطار گفته است که می‌خواهد نخست‌وزیر شود و با من مخالف است.» آقای رجائی گفت که دوبار افطار دعوت داشته است. یکی در شمیران و یکی هم در حرم حضرت عبد‌العظیم و تمام افرادی را هم که در آن جلسات بودند، می‌شناسد و می‌تواند احضارشان کند تا اثبات کنند که این گزارش غلط است. بنی‌صدر بر حرف‌های خود پافشاری می‌کرد و آقای رجائی اصرار داشت فردا بیایند و شهادت بدهند. نهایتا آقای رجائی گفت: «برادر جان! اختلاف ما بر سر این امور نیست. اختلاف ما در این است که من و شما دو جور طرز فکر داریم.» در هر حال بنی‌صدر نمی‌خواست زیر بار نخست‌وزیری رجائی برود. بالاخره بعد از بحث‌های بسیار، در جلسه سوم گفت قبول می‌کنم. من گفتم به شرط آن‌که بحث و سر و صدا نکنی.» و او پذیرفت...»
