«مردی به رنگ پرتقال» به چاپ چهارم رسید
«مردی به رنگ پرتقال» از حس و حال خودِ نویسنده در پرداختن به داستان زندگینامه شهید نامجو آغاز میشود و در ادامه، به تدریج موضوع داستان در قلم نویسنده جان میگیرد.
در صفحه .... کتاب میخوانیم: « داناي كل گفت: «اصل ماجرا هم همين است. ميداني زيبايي يعني چه؟ يعني اينكه ما يک چيز به دنيا اضافه كنيم؛ يک چيـز متناسب. اگـر تـو اطلاعات داري و مي خواهي داسـتان زيبا بنويسي بايد اضافهها را حذف كني و تصويرهاي درسـت را در يک قالب، به صورت درست ارائه بدهي. اين يعني زيبايي.«
و نویسنده نوشت: «مثل سكوت همه چيز گنگ بود. شـب روي كوهها غلتيده بود و حتّي چراغها هم ديده نمیشدند؛ چراغهايي كه بايد از اين بالا مثل فانوسهاي كوچـک باشند، يا ستارههايي بزرگ.
حجم فلزي و سنگین فرو رفته در سبز سير، فضاي داخلي یک هيولای بزرگ بود و ماسکهـاي اکسیژن، صندوقهای مكعبي دراز، طنابها و شيلنگهاي برزنتـي و هـزار خـرت و پرت ديگر، درها و سقف و ديوارهايش را احاطه كرده بودنـد.
هواپيما با آن غرش عظيم از فرودگاه بلند شده بـود و حال در چند مایلی مقصد، صبور و سنگین، هوا را ميشـكافت. خلبان نگاهي به پيش رو انداخت و خطاب به كمكش گفـت: «خرمدل، 11 مايل به تهران فاصله داريم، ارتفاع را كم ميكنيم.»
نشر شاهد کتاب «مردی به رنگ پرتقال» را با شمارگان یکهزار نسخه، قطع پالتویی، 111 صفحه و به بهای 12هزار ریال روانه بازار نشر کرده است که نسخه دیجیتال آن از لینک داخل این متن به طور رایگان قابل دانلود است.