وصیت‌نامه شهید« علی اکبر امیری قریه علی»
نوید شاهد- شهید علی اکبر امیری قریه علی در بخشی از وصیت‌نامه خود نوشته است:« من امروز از خم خون می‌چشم شهد شهادت را، ولى خرسند و خشنودم كه مرگم جز به راه حق و قرآن نيست.»

از خم خون می‌چشم شهد شهادت را

به گزارش نوید شاهد، شهید«علی اکبر امیری قریه علی» فرزند«حسین»، 15 اردیبهشت‌ماه 1338 در یزد دیده به جهان گشود. این شهید والامقام 12 آبان‌ماه 1361 به فیض شهادت نائل آمد. بخش‌هایی از وصیت‌نامه شهید امیری قریه علی را می‌خوانیم.

«يا أَيهَُّا الذَّينَ آمَنوا قاتِلوُا الذَّينَ يلَونكَُم مِنَ الكُفّارِ وَل يجَِدوا فيكُم غِلظَةً وَ اعلمَوا أنََّ الله مَعَ المُتقَّينَ»

اى اهل ايمان با كافران از هركه به شما نزديك‌تر است شروع به جهاد كنيد، آن‌ها باید در شما شدّت و خشونت (و قدرت) احساس کنند؛ و بدانید خداوند با پرهیزگاران است)

قبل از هر چيز خدا را شكر می‌نمايم كه امام خمينى اين نعمت عظمى را به ما عطا فرمود. در سايه رهبری‌هاى خردمندانه و پدرانه اين پير مجاهد به انقلاب اسلامى دست يافتيم و به بركت انقلاب اسلامى زمينة آگاهى و رشد و تكامل همگان فراهم گرديد و سپاس و ستايش خداى را كه به من توفيق به جبهه رفتن را عطا فرمود.

اما اى خداى رب جهان و جهانيان و اى يگانه معبود عالميان!

حال كه توفيق به جبهه رفتن را به اين حقير سيه روى گنه‌كار عطا فرموده‌اى، بار ديگر بر من منّت گذار و شهادت را نيز نصيبم كن؛ چون تو خود خوب می‌دانى كه من از سنگينى بار گنه هميشه از مردن در بستر بيمارى وحشت داشته‌ام. گذشته از آن، من چگونه می‌توانم در رختخواب ذلت بميرم درحالي كه على(ع) ابرمرد تاريخ اسلام و بشريت، اين اسوة تقوا و معنويت در محراب نماز و عبادت به دست كوردلى از كوردلان عصر جاهليت با ضربت شمشير زهرآلود به شهادت رسيد!

خدايا!من چگونه مرگ در بستر را پذيرا باشم درحالي كه حسين(ع) زادة زهرا(س) و فرزند رسول اكرم(ص) در ميدان نبرد با كفار با لب عطشان در حالي كه فرياد مي‌زد: إنِیّ لا ارََی المَوْتَ إلِا سَعادة وَ لا الحَیاَة مَعَ الظَّالمِِینَ إلِا برََما ً (همانا مرگ را جز سعادت و زندگى با ظالمين را جز خوارى و خذلان نمی‌بینیم) با آغوش باز به استقبال شهادت رفت و درس آزادگى و آزاد زيستن و آزاد مردن را به جهانيان آموخت.

خدايا مگر من می‌توانم ننگ در گوشة بيمارستان و در بستر بيمارى مردن را پذيرا شوم درحالي كه هر روز پيكر پاك جوانان اسلام كه در اثر آتش گلوله‌هاى توپ و خمپاره‌هاى دژخيمان صدامى قطعه قطعه شده‌اند و بر روى دست امت حزب‌الله تا خلدبرين‌ها تشييع مي‌شود، نه نه، هرگز.

پدر، مادر، خواهران و برادرانم! خوشحال باشيد كه عضو كوچك و ناقابل از خانواده‌تان جان بی ارزشش را قربانى امام خمينى اين بزرگ مرد جهان اسلام و احيا کنندة مردگان عصر جاهليت جديد و متمدن نموده است و در مسير الله با نثار خون خويش به فلاح و رستگارى ابدى دست يافته.

بدانيد كه گريه كردن صرفاً بدين خاطر كه جسم من ديگر در بين شما نيست، كارى پوچ و بيهوده است؛ چرا كه در واقع زندة واقعى طبق آيات شريفه قرآن شهدا هستند و اگر مي‌خواهيد گريه كنيد، بر ماندن خود اشك بريزيد نه رفتن من، و فراموش نكنيد كه حتى آب زلال و پاك نيز كه خود از مطهرات است، در اثر ماندن و نرفتن می‌گندد. به جاى گريه كردن كه نشانه عجز و ناتوانى است، محکم‌تر از پيش دندان‌هايتان را به هم بفشاريد و استوارتر از قبل در خط امام گام برداريد.

و تو اى همسر عزیزم، اى عروس قشنگم!

من ديگر نزد تو برنمي‌گردم،  زیرا عروسم حال شهادت است در فجر خونين و در سنگر خونين. حال كه از كنارت رفته‌ام، از تو می‌خواهم كه سنگرت را هرگز خالى نگذارى، و می‌دانى كه هر تير ى كه از گوشة حجاب سياه خواهرى بر سر دشمن فرود می‌آيد، هزاران هزار بار كشنده‌تر از گلوله‌هاى كلاشينکف رزمندگان است. پس همواره در سنگر حجاب چون گذشته با ديگر خواهران خود به مبارزه ادامه ده.    

اى امت قهرمان و شهيدپرور!

من خود را كوچك‌تر از آن می‌دانم كه پيامى براى شما داشته باشم، اما يادآورى اين نكته ضرورى است كه تمامى شهدا در وصيت‌نامه‌هاى خويش از شما درخواست نموده‌اند كه: امام را تنها مگذاريد و پشتيبان ولايت فقيه باشيد. در پايان از پدر، مادر، خواهران و برادران و همسر و ديگر دوستان و آشنايان در مقابل خطاهاى احتمالى طلب بخشش و حلاليت مي‌نمايم و از همگى التماس دعا دارم. من امروز از خم خون می‌چشم شهد شهادت را، ولى خرسند و خشنودم كه مرگم جز به راه حق و قرآن نيست.

خدايا خدايا تا انقلاب مهدى(عج‌الله) خمينى را نگهدار.

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده