آشنایی با سیمای حضرت علی اکبر (ع) در آیینه کتاب
به گزارش خبرنگار نوید شاهد، «علیبن حسینبن علیبن ابیطالب» مشهور به علیاکبر، فرزند امام حسین(ع) و لیلی بنت ابیمرة و از شهیدان جوان کارزار کربلاست. برخی ایشان را بزرگترین فرزند امام حسین(ع) دانستهاند. امام حسین(ع) او را شبیهترین مردم به پیامبر اسلام (ص) معرفی کرده و فرموده که هر وقت مشتاق دیدن پیامبر(ص) میشدیم، به او نگاه میکردیم.
حضرت علیاکبر (ع) در روز عاشورا نخستین فرد از خاندان بنیهاشم بود که به شهادت رسید، پدرش بر بالای جنازه او حاضر شد و قاتلان او را نفرین کرد. حضرت علیاکبر(ع) در پایین پای پدر عظیمالشان خود دفن است و قبر او داخل ضریح امام حسین(ع) قرار دارد.
درباره شخصیت ایشان در کتابهای دینی آمده است که وی جوانی خوشچهره، زیبا، خوشزبان و دلیر و از جهت سیرت و خلق و خوی، شبیهترین فرد به پیامبر اکرم(ص) بود و شجاعت و رزمندگی را از جدشان علیبن ابی طالب(ع) به ارث برده و صاحب جمیع کمالات و محاسن بود.
شیعیان شب هشتم محرم را به علیاکبر اختصاص داده و برای او عزاداری میکنند. در برخی مناطق نیز برای او تعزیه میخوانند. به همین مناسبت، برخی آثار منتشر شده درباره شناخت مقام حضرت علیاکبر (ع) را در این گزارش مرور میکنیم.
حضرت علی اکبر(ع) فرزند بزرگ اباعبدالله الحسین(ع) یازدهم شعبان سال ۴۳ قمری در مدینه منوره دیده به جهان گشود. مطالعه کتابهایی درباره وی فرصتی برای شناخت بیشتر حضرت علی اکبر(ع) است و در این راستا آثار ذیل معرفی میشود.
«پدر، عشق و پسر»
این کتاب نوشته سیدمهدی شجاعی است. او در این اثر فرازهایی از زندگی حضرت علیاکبر(ع) را به تصویر کشیده است. وقایع کتاب از زاویه اول شخص و از زبان اسب آن حضرت به نام «عقاب» روایت میشود و مخاطب راوی در داستان، لیلی بنت ابیمره مادر گرامی حضرت علیاکبر(ع) است.
فصول کتاب با عنوان «مجلس» نامگذاری شده و داستان متشکل از ۱۰ بخش است که در هر مجلس، عقاب با زبانی عاطفی و دلنشین، صحنهای از زندگی آن حضرت را روایت میکند و مجالس پایانی، به شهادت حضرتش در کربلا اختصاص دارد. همچنین در انتهای هر مجلس به گونهای به واقعه کربلا مربوط و منتسب میشود و بدین ترتیب، تمام مجالس رنگ عاشورایی خود را حفظ میکند.
داستان کتاب از چگونگی رسیدن عقاب به حضرت علیاکبر(ع) شروع میشود و مجلس دوم تصویری از ولادت آن حضرت ارائه میدهد. مجالس بعدی به ماجراهای پیشنهاد امان از سوی سپاه عمر سعد به حضرت، سقایت ایشان برای اهل خیام قبل از حضرت عباس، صحنههای پوشاندن لباس رزم و راهی کردنشان به میدان از سوی امام و … در انتهای کتاب، منابعی که نکات تاریخی از آنها استخراج و در متن داستان پرورانده شده، آمده است.
در بخشی از کتاب پدر، عشق و پسر میخوانیم: «علی، آشکارا سبکتر شده بود. من که حامل او بودم و مرکب و مرکوب او، به وضوح این سبکی را در مییافتم. پیش از این احساس میکردم که علی بر من نشسته است با یک سلسه از حلقههای سنگین رنجیر. علی بر من نشسته است با یک سلسله کوه. اگر چه سخت نبود، اگر چه به خاطر علی همه چیز آسان مینمود، اما متفاوت بود. اکنون احساس میکردم که پرندهای بر من نشسته است به همان بیوزنی و سبکبالی. گفت: «بچرخیم» و من از خدا میخواستم. و با خود شروع کرد به ترنم این عبارات. ترنمی که آرام آرام، جوهرهاش بیشتر شد و رنگ رجز به خود گرفت :«اکنون زمین و زمان جان میدهد برای جنگیدن. حالیا پردهها کنار رفته است. مصداقها آشکار شده است و حقیقت رخ نموده است. بیایید! پیش بیایید که من عقبگرد نیاموختهام. تا بدنهای شما هست، غلاف، به چه کار میآید؟!» او اگر چه این چنین میگفت، اما احساس من این بودکه این بار برای جنگیدن نیامده است؛ آمده است برای کشته شدن. جنازهها را از زمین برچیده بودند، اما خون همچنان بر سطح میدان دلمه بسته بود. خون بسان اسفنجی شده بود که اگر چه به چشم جامد میآمد، ولی وقتی بر آن پا مینهادی خون تازه از زیر آن ترشح میکرد. آفتاب درست در وسط آسمان، نه، درست در وسط میدان بر زمین نشسته بود. هرم گرما پلک چشمها را هم میسوزاند. نه فقط دهان که حتی مجاری بینیام هم از شدت عطش خشک شده بود. احساس میکردم که خون به زحمت در لابلای رگهایم راه باز میکند. اما علی به گمانم دیگر تشنه نبود.»
انتشارات «کتابنیستان» کتاب «پدر، عشق، پسر» را در ۸۷ صفحه روانه بازار نشر کرده است.
«بدرقه جان»
این کتاب «بدرقه جان» که از سوی واحد پژوهش انتشارات مسجد مقدس جمکران گردآوری شده است، به سیری در زندگانی حضرت علی اکبر علیه السلام میپردازد. تدوینگران کوشیدهاند با بهرهگیری از منابع معتبر به واکاوی ولادت تا فضایل و کرامات حضرت علی اکبر(ع) در قالبی ساده و شیوا بپردازند. مباحثی مانند ولادت حضرت علی اکبر(ع)، کنیههای و القاب حضرت(ع)، دیدگاههای مورخان درباره مادر حضرت علی اکبر، پسر امام حسین(ع) در جریان واقعه کربلا و همچنین شباهتهای حضرت علی اکبر(ع) به رسول خدا(ص) در این اثر بررسی شدهاند. یکی از مباحث مهم این کتاب درباره واقعه روز عاشورا است، همچنین فصاحت و بلاغت آن حضرت در روز عاشورا در این کتاب بررسی و تشریح شده است.
در بخشی از این کتاب درباره ولادت حضرت علی اکبر(ع) میخوانیم: «حضرت علی اکبرعلیه السلام در یازدهم شعبان سال سی و سوم هجری، پیش از کشته شدن عثمان، چشم به جهان گشود
این گفته شیخ جلیل القدر ابن ادریس حلّی که در بخش مزار کتاب السرائر آمده که؛ وی در زمان عثمان متولّد گردید، درست است؛ به این ترتیب، آن حضرت در روز عاشورا، حدوداً بیست و هفت ساله بوده است. دلیل آن، اتّفاق نظر مورّخان و نسب شناسان است؛ که ایشان از امام سجادعلیه السلام، که در کربلا بیست و سه سال داشته، بزرگ تر بوده است.
پس بقیه نظرها خالی از دلیل است؛ از جمله گفتار طریحی در کتاب «منتخب» است که: «علی اکبرعلیه السلام در کربلا هفده ساله بود»، یا گفته شیخ مفید در «ارشاد» و طبرسی در «اعلام الوری» که هجده ساله بوده است.
علّامه مجلسی در «جلاء العیون»، از محمّد بن ابی طالب نقل کرده است: «آن بزرگوار در حادثه کربلا هجده ساله بوده، در حالی که پنج سال از حضرت زین العابدین علیه السلام کوچک تر بود» و می فرماید: اصحّ همین است.
مرحوم شهید در «دروس» و کفعمی فرموده اند: بیست و پنج ساله و دو سال از حضرت زین العابدین علیه السلام بزرگ تر بوده است.»
انتشارات مسجد مقدس جمکران کتاب «بدرقه جان» را در ۹۴ صفحه روانه بازار نشر کرده است.
«علی اکبر (ع)؛ بهترین الگوی جوانان»
کتاب «علی اکبر(ع)؛ الگوی جوانان» نوشته حجت الاسلام والمسلمین جواد محدثی است. این اثر یازدهمین کتاب از مجموعه کتابهای «آشنایی با اسوه ها» محسوب میشود. نویسنده در این اثر مخاطب را با چهره با صلابت و ایمان حضرت علی اکبر(ع) آشنا میکند.
جوان و الگو، فرزند یقین، دودمان پاک، فضایل و مکارم، در کنار پدر، در شب عاشورا، عاشورا؛ روز حماسه، شهادت، مدفن و مزار، از زبان شاعران، عنوان سرفصلهای این کتاب است.
بنا بر مقدمه این اثر «حس قهرمانگرایی و الگویابی در جوانان بیشتر است. جوان، جذب كسانی میشود كه در علم، قدرت، هنر، ورزش، فداكاری، جمال، ایثار، كار و تلاش و ... برتر باشند و بتوانند حس قهرمانگرایی او را ارضا كنند. اگر جوان چنین الگوهایی را بشناسد و بیابد، دل به او میبندد و اگر نیابد، در خیال و فكر و آرمانهای خویش آنان را میسازد و میپردازد و اگر چنین الگوهایی را در میان خودیها نیابد، رو به دیگران و بیگانگان میكند و اگر در مسلمانان و موحدان نشناسد، از غیر مسلمانان میجوید.»
نویسنده معتقد است: «هرچه این الگوها و قهرمانها، متعالیتر، كاملتر، آسمانیتر و خداییتر باشند، جوانان را در مسیر هدایت و پاكی و ایمان و تعالی قرار میدهند و اگر خدای ناكرده، الگوهای منفی و بدلی به تور جوانان بخورد، یا جوانان در تور و دام و تله الگوهای آنان قرار گیرند، راه آنان را طی میكنند و به آن سمت و سو گرایش مییابند. حال كه چنین است، شناختن و شناساندن الگوهای شایسته به نسل جوان یك تكلیف و رسالت مهم تربیتی است.
از آنجا كه چنین سرمشقهایی در تربیت یافتگان مكتب و در الگوهای اهلبیتی فراوان است، الگوشناسی بر مدار ایمان و ولایت و عترت، یك وظیفه مقدس و خط متعالی به حساب میآید. اگر در بستر الگویابی، سراغ كسانی همچون «علیاكبر(ع)» میرویم، برای آن است كه الگوی كمال و خوبی و پاكی است و جذبه شخصیت او، روح متانت و شجاعت و ادب و ایثار را در جوانان پرورش میدهد. علیاكبر(ع) در میان جوانان هاشمی یك «نمونه» است.»
محدثی در بخشی از کتاب «علی اکبر (ع)؛ بهترین الگوی جوانان» مینویسد: «اگر جوانان و نوجوانان ما، شیفته و دلباخته انسانهایی میشوند كه از نظر علمی، فنی، نبوغ ادبی، ورزیدگی جسمی، شجاعت و توانمندی، روحیه والا، زیبایی سیما، بخشندگی و جوانمردی در سطح بالایی قرار دارند، باید گفت كه الگوهای مكتبی و اهلبیتی، از نظر علم، زهد، قدرت، فصاحت و بلاغت،دلیری و سخاوت، كمال و جمال سیرت و صورت، عبادت و عرفان، مردانگی و گذشت، مردم دوستی و احسان، صبر و مقاومت و ... از همه انسانها برتر و بالاترند.
علیاكبر(ع) نیز یكی از همین الگوها و اسوههاست. مطرح ساختن آنان به عنوان چهرههای آرمانی، محبتشان را در دلها قرار میدهد. كدام مشخصه و خصلت و فضیلت جاذبه آفرین و دوست داشتنی و محبتآور را میتوان نام برد كه حد اعلا و بالاترین مرتبه آن در خاندان عصمت و طهارت، تجلی نداشته باشد؟ قهرمان كربلا، علیاكبر(ع) یكی از همین قلههای بلند خوبی و پاكی و رشادت در راه ایمان است.»
انتشارات «بوستان کتاب» كتاب «علیاكبر(ع)؛ الگوی جوانان» را در ۶۴ صفحه راهی بازار نشر کرده است.