مرگ در راه خدا حیات است
به گزارش نوید شاهد، شهید «احمد ربانی خوراسگانی» فرزند «میرزا مرتضی»، 20 شهریورماه 1364 در خوارسگانِ اصفهان دیده به جهان گشود. این شهید والامقام 24 آبانماه 1364 در شلمچه به فیض شهادت نائل آمد. بخشهایی از وصیتنامه شهید ربانی را میخوانیم.
«ان الله يحب الذين يقاتلون فى سبيله صفا كانهم بنيان مرصوص»
به درستی كه خداوند دوست دارد كسانی را كه در راه او كارزار میكنند.
لحظهها میگذرد و شب از پى روز در میآید. روشنایى روز ظلمت را درهم میشكافد و سياهیها هميشه رو به زوالند و ما نيز منتظر روشنایى فجر ابدی هستيم و نيست ناشدنى.
اينک كه لحظات آخر عمرم را میگذرانم چقدر زيباست روحم و چقدر عالی است و چقدر والاست روانم؛ چرا كه میدانم به خدا میپيوندم كه خدا نيز تنها اولياء خود را به نزد خود میبرد.
من میروم و با رفتنم به تمام خفتگان تاريخ هشدار میدهم كه بيدار شويد كه اليس الصبح به قريب (صبح نزديک است)، من میروم و با رفتنم به تمام ظالمان تاريخ هشدار میدهم كه انسان شويد «ان الله لايحب الضالمين»، من میروم و با رفتنم به تمام غيرمسلمانان تاريخ هشدار میدهم مسلمان شويد كه به زودى مهدى(عجالله) میآيد و روسياهی شما نمايان میگردد.
آرى! من میروم و میسوزم و با سوختنم شعلههای نورانی میافكنم و ظلمتها را به روشنایى مبدل میكنم. میروم تا به همه ماندگان نيز بفهمانم كه رفتن در راه خدا موت نيست، بلكه حيات است و مرگ نيست.
برادران و خواهران عزيزى كه چشم اميد اسلام و امام به شما است، اميدوارم و مطمئن باشيد كه خدا يار و ياور شماست.
اى برادران بسيجی! سخنى هم با شما دارم، آن اينكه ما نبايد فقط يک بسيجی يا سپاهی تنها باشيم و خودمان را در آموزش يا ديگر برنامهها خلاصه كنيم بلكه ما بايد ياور مظلومان، دشمن ستمگران و پدر يتيمان باشيم. ما بايد پشت گردنكشان تاريخ و محيط خويش را به خاک بماليم. ما بايد همدرد دردمندان نيمه شبهای تاريک باشيم و خلاصه همدم كسانی باشيم كه از بیكسی به خدا رو میآورند. هميشه به فكر مستضعفان و در خدمت آنها باشيم.
همه حرفهايم را خلاصه میكنم و آن اينكه با خدا باشيد، برای خدا كار كنيد، در فكر خدا باشيد و براى خدا قيام كنيد، براى خدا سكوت كنيد، روزها همچون شير بغريد و شب از خوف خدا ناله كنيد.
خانواده عزيز و گرامي و اى مادر دردمندم كه آنقدر در زندگى سختی كشيدی كه خداوند اين لياقت را به تو داد تا در صف خانواده شهدا قرار بگیری، بدان كه خداوند اين افتخار را شامل حال همه نمیكند. صبر و استقامت داشته باشيد كه «ان الله مع الصابرين»
ديگر سخنم با برادران و خواهران و ديگر خويشاوندانم! بدانيد كه احمد میرود ولی خدای احمد رفتنی نيست و او «فيها خالدون» است و بدانيد كه احمد يک برادر براى شما نبود بلكه او يک رهرو آل محمد(ص) و على(ع) بود كه دست شما نيز میگرفت و به پيش میبرد و او اميدوار است كه پس از مرگش نيز شما خط حزبالله كه همان خط امام است را فراموش نكنيد ولو به قيمت همه مال و جانتان تمام شود.
سخنى با همسرم! كه چقدر سخت است لحظهای كه خبر مرگم را میشنويد ولی میدانم كه او زينبوار استقامت میكند و فاطمهوار گريه میكند و سميهوار فرزند تربيت میكند.
اى مادرم و اى همسرم! شما كه افتخارتان به آن است كه فرزندانتان و همسرتان به خدا پيوسته، در آن لحظهای كه دلتان شكست و مشغول عبادتيد تنها و تنها امام را دعا كنيد كه اميد مستضعفان است.
شما ای مجاهدان بزرگ و ای زاهدان شب و ای شيران! روز كه صدای گريهتان در شبها به گوش ملائكه میرسند و صدای غرش و نعرهتان در روز تفكر را از دشمنان اسلام گرفته، به هوش باشيد كه شيطان در كمين شماست و با خدا باشيد كه خدا نيز روز قيامت دركمين است. مبادا دست از خط حزبالله كه همان خط امام است دست برداريد. با هم باشيد و اتحادتان از بين نرود كه دشمنان در انتظار تفرقه هستند و بس.
دعايم کنید كه سخت به دعا محتاجم و از خدا برای من طلب مغفرت كنيد كه با قلبی سياه و كولهباری پر از گناه میروم و اميدوارم كه خداوند مرا ببخشيد و بيامرزد.
خدايا! خدايا! تا انقلاب مهدی خمينی را نگهدار
رزمندگان ما را پيروزشان بگردان
«والسلام عليكم و رحمةالله و بركاته»
1361/2/7