فیلم سینمایی «دوئل»
به گزارش نوید شاهد، در خلاصه فیلم «دوئل» آمده است:
زینال پس از بازگشت از اسارت خاطرات گذشته اش را مرور می کند. با شروع جنگ و آغاز حمله عراقی ها، او که همسرش هانیه را از دست داده، به همراه یحیی یک گروه مقاومت محلی را سازماندهی می کند. پس از حمله بی امان هواپیماها به جمعیت آواره ای که درصدد عزیمت از منطقه جنگی هستند و انفجار قطار و تخریب ایستگاه راهآهن، سلیمه از زینال قول می گیرد که همسرش یحیی را سالم به او برگرداند. تعدادی از نیروهای دولتی که مدعیاند مأموریتی محرمانه دارند با همدستی اسکندر تصمیم می گیرد گاوصندوق به جامانده در یک واگن باری را از آن خارج کنند. براساس صحبت های آنان مشخص می شود که داخل گاوصندوق اسناد و مدارک مهمی هست که اهمیتی استراتژیک دارد. زینال به جای یحیی مسئولیت این اقدام را می پذیرد و با کمک دوستانش گاوصندوق را پیاده و در اختیار نماینده گروه می گذارند. اختلاف او و گروه اسکندر تا به آنجا ادامه می یابد که حتی یحیی هم به دفاع از آنها برمی آید. معاون جهانآرا پس از فریب دادن اسکندر و همراهان، گاوصندوق را در اختیار زینال قرار می دهد و او با تلاش فراوان محموله را به یک یدککش می رساند و در آخرین دقایق از دست تعقیب کنندگان می گریزد. یحیی هم خودش را به قایق می رساند و با حمله نیروهای عراقی او به همراه گاوصندوق به اعماق آب می رود و زینال اسیر عراقی ها می شود. زینال که پس از آزادی از اسارت عراقی ها عنصری مشکوک تلقی می شود و چند ماه در قرنطینه می ماند، در بازگشت به روستایش متوجه می شود که مردم و رییس قبیله هم او را به خیانت متهم کرده اند. سلیمه هم زینال را مسئول مرگ یحیی می داند و پس از آگاهی از ورود او درصدد کشتنش به قصد انتقام برمی آید. زینال نزد سلیمه می رود و از سوی او با برخوردی خشن مواجه می شود. سپس برای اثبات بیگناهیاش سراغ فرمانده نظامی منطقه می رود که همان معاون جهانآراست. او به قیمت از دست دادن موقعیت نظامیاش تجهیزات و گروه غواضی را در اختیار زینال قرار می دهد تا در نقطه ای که گاوصندوق زیرآب رفته، به تجسس بپردازد. گاوصندوق پیدا می شود، اما ابتدا زینال استخوانهای به جا مانده از یحیی را پیش سلیمه می برد. اسکندر که از سالها پیش دل بسته سلیمه بوده، ازدواج پسر یحیی با یکی از دختران قبیله (دختر ناخدا که برادرزاده زینال است) را در گرو وصلت خود با سلیمه می داند. او پس از کشف گاوصندوق مانع عزیمت زینال می شود و اعتراف می کند که محتویات آن نه اسناد دولتی، بلکه شمش های طلاست که تبدیل به گاوصندوق شده است. زینال که به همراه برادرزادهاش برای گریز از دست اسکندر و گروه مسلحی که در اختیار دارد با گاوصندوق به میدان مینزده، پس از کشمکش فراوان و کشته شدن برادرزادهاش، در آخرین لحظه توسط اسکندر با چاقو مضروب می شود. سپس اسکندر با اتوموبیل حامل گاوصندوق به راهش ادامه می دهد، اما میدان مین منفجر می شود و طلاها به براده هایی تبدیل و در صحرا پراکنده می شود. سلیمه تلاش می کند پیکر نیمه جان زینال را به بیمارستان برساند و تصویری از یادگار هانیه، نشانی از پیوند زینال و سلیمه دارد.