خون شهدا کاخ مستکبران را ویران میکند
نوید شاهد: شهید «ابوالفضل بصیری» فرزند «محمد»، 17 دی 1345 در تهران دیده به جهان گشود. این شهید والامقام 7 اسفند 1360 به فیض شهادت نائل آمد. بخشهایی از وصیتنامه شهید بصیری را میخوانیم.
«نپنداريد كه شهيدان راه خدا مردهاند بلكه زنده به حيات ابدی شدند و در نزد خدا متنعم خواهند بود. آنان به فضل و رحمتی كه از خداوند نصيبشان گرديده شادمانند و به آن مؤمنان كه هنوز به آنها نپيوستهاند و بعداً در پی آنها به راه آخرت خواهند شتافت مژده دهند كه از مردن هيچ نترسند و از فوت متاع دنيا هيچ غم مخورند. آنها را بشارت به نعمت و فضل خداوند و اينكه خداوند اجر اهل ايمان را هرگز ضايع نمیگذارد.»(قرآن كريم)
شاید خونم درخت اسلام را آبیاری نماید
سپاس خدای را كه پروردگار جهانيان است. بخشاينده، مهربان و صاحب روز جزا ست.
خدايا! تنها تو را میپرستم، از تو ياری میجويم و تنها از تو طلب مغفرت و آمرزش میكنم. ای خدای يكتا! گناهان مرا به فضل كرمت ببخشای و بيامرز، ياريم كن تا پاک و خالص از اين دنيای فانی رخت بربندم. من كه در تمام طول عمرم خدمتی به اسلام نكردم شايد با شهادتم بتوانم دیِن خود را به اسلام ادا نمايم و خونم درخت اسلام را آبياری نمايد.
سرمايهداران و مستكبران عالم كه دركاخهای سفيد به سر میبرند، بدانند كه خون شهيدان كاخهای ظلم آنان را واژگون خواهد ساخت و بساط ظلم و جورشان در صحنه گيتی برچيده خواهد گشت.
تنها راه سعادت در ایمان، جهاد و شهادت است
من تنها راه سعادت را در ايمان، جهاد، شهادت ديدم و در راه رسيدن به الله و يافتن سعادت جاويد، اين سد را به كار بستم. باشد كه خدايم از من قبول كند و رستگار گردم.
به خواهر و ديگر خواهران دينی توصيه میکنم كه چون زينب(س) بر يزيديان زمان بخروشند و ندای مظلومانه حسينيان تاريخ را به گوش عالميان برسانند.
از دوستان و آشنايانم میخواهم كه همگی به خود آيند و به راه راست برگردند. بدانند كه بازگشت همه به سوی خداست و بايد در روز محشر و محضر عدل الهی حساب پس دهند.
سیاه نپوشید و شهادتم را به هم تبریک بگویید
پدر و مادر عزيزم! برای آخرين بار در اين دنيای فانی با شما وداع میگويم. شما را به خدا میسپارم و از اينكه نتوانستم از آن همه خوبی و زحمات شما قدردانی كنم شرمندهام. اميدوارم كه شهادت مرا مايه افتخار خويش بدانيد و از اينكه فرزندی داشتيد و در راه خدا اهدا نموديد، خوشحال باشيد. برای من حتی قطرهای اشک نريزيد كه به هيچ وجه راضی نيستم. سياه نپوشيد و شهادتم را به هم تبريک بگوييد.
از كسانی كه از صميم قلب به اسلام، قرآن، انقلاب و امام معتقد نيستند و به آنها عشق نمیورزند خواهش میكنم زير تابوت مرا نگيرند و در بهشت زهرا(س) بر سر مزارم نيايند.
در اهداف و آرمانهای معنوی كه ارزش آن بالاتر از تن و جان است، رمز پيروزی از آنِ كسانی است كه در راه آن فداكاری و از جان گذشتگی نشان دهد.
«شعار ما شهيدان، نبرد تا پيروزی»