شهید عملیات فتح خرمشهر، بعد از مراسم عقد راهی جبهه شد
نوید شاهد «هرکسی که حسنعلی را میشناخت از نظر شخصیتی او را تائید میکرد. او آنقدر خوب بود و پسندیده رفتار میکرد که زبانزد خاص و عام بود. من از حسنعلی کوچکتر بودم و نمیتوانستم همراه او به جبهه بروم. به همین دلیل به او غبطه میخوردم. در دلم میگفتم ای کاش میتوانستم مثل پسر عمویم به جنگ بروم و در مقابل دشمن سینه سپر کنم. بیاغراق بگویم که حسنعلی الگوی من برای رفتن به جبهه بود.» اینها بخشی از صحبتهای جانباز «محمدرضا احمدی» درباره فرمانده گردان حضرت علیابنابیطالب (ع) شهید «حسنعلی احمدی» است. به مناسبت فرارسیدن سوم خرداد، چهلمین سالروز آزادسازی خرمشهر با این جانباز دفاع مقدس و فعال حوزه ایثار و شهادت درباره پسر عمویش فرمانده گردان حضرت علیابنابیطالب (ع) ایثارگران شهرستان زرند از ساوه، پاسدار شهید «حسنعلی احمدی» گفتوگو کردهایم.
جذب جوانان به بسیج در سالهای ابتدایی پیروزی انقلاب
«محمد رضا احمدی» جانباز هشت سال دفاع مقدس و فعال فرهنگی در حوزه ایثار و شهادت، پاسدار شهید «حسنعلی احمدی» پسر عمویش بوده است. احمدی در گفتوگو با خبرنگار نوید شاهد از پاسدار و فرمانده گردان حضرت علیابنابیطالب (ع) ایثارگران شهرستان زرند از ساوه، شهید «حسنعلی احمدی» برایمان تعریف کرد: حسنعلی متولد سال 1340 در شهر زاویه استان مرکزی است. سوابق مبارزاتی شهید به پیش از پیروزی انقلاب اسلامی میرسد. حسنعلی همپای مردم روز و شب برای پیروزی انقلاب اسلامی تلاش میکرد و لحظهای آرام و قرار نداشت. او با مقام معظم رهبری و شهید «سید محمد بهشتی» ارتباط مستمر داشت. در سالهای ابتدایی پیروزی انقلاب اسلامی حسنعلی، جوانان بسیاری را جذب بسیج کرد و به سازماندهی آنها در قالب «کمیته» پرداخت. وقتی دشمن ناجوانمردانه به کشور حمله کرد هم حسنعلی و یارانش از اولین نفراتی بودند که خودشان را به مناطق جنگی رساندند و در مقابل دشمن سینه سپر کردند. حسنعلی همیشه در میدان حاضر بود و از هیچ خدمتی برای انقلاب اسلامی دریغ نمیکرد.
جانباز محمد رضا احمدی در کنار مادر شهیدان احمدی
شهید، الگوی من برای رفتن به جنگ بود
این فعال فرهنگی حوزه ایثار و شهادت در ادامه صحبتهایش از اینکه پسر عموی شهیدش در زندگی الگویش بوده است، گفت: هرکسی که حسنعلی را میشناخت از نظر شخصیتی او را تائید میکرد. او آنقدر رفتار خوب و پسندیدهای داشت که زبانزد خاص و عام بود. من از حسنعلی کوچکتر بودم و نمیتوانستم همراه او به جبهه بروم. به همین دلیل به او غبطه میخوردم. در دلم میگفتم ای کاش میتوانستم مثل پسر عمویم به جنگ بروم و در مقابل دشمن سینه سپر کنم. بی اغراق بگویم که حسنعلی الگوی من برای رفتن به جبهه بود. دلم میخواست که من هم بتوانم به جنگ بروم و در مقابل دشمن از کشور دفاع کنم.
نفر سمت چپ شهید حسنعلی احمدی
حسنعلی لایق شهادت بود
احمدی در ادامه صحبتهایش درباره اینکه ردای شهادت برازنده این شهید والامقام بوده است، گفت: حسنعلی فرمانده گردان حضرت علیابنابیطالب (ع) نیروهای رزمنده ساوه بود. او دهم اردیبهشت سال 1361 در عملیات بیتالمقدس که منجر به فتح خرمشهر شد طی آزادسازی جاده اهواز به خرمشهر همراه با تعدادی از یارانش به مقام رفیع شهادت رسید.
در حقیقت شهید و یارانش با اهدای خون پاکشان بخشی از جاده اهواز خرمشهر را آزاد کردند و در همان محل به مقام رفیع شهادت رسیدند. او لایق شهادت بود و حیف بود که با مرگ عادی از دنیا برود. شهادت آرزوی او بود و در نهایت هم به آنچه میخواست رسید.
به گفته وی، پیکر مطهر این شهید چند روز زیر آفتاب سوزان جنوب و در زیر آتش بیرحمانه دشمن بهمراه یارانش ماند. این صحنهها برایم تداعیگر واقعه عاشورا بود و انگار کربلایی دیگر رقم خورده است. مزار او در گلزار شهدای «بخش زاویه» استان مرکزی در کنار برادرش قرار دارد.
وی با بیان این که شهید مادر سالخوردهای دارد که ویلچرنشین است و قدرت راه رفتن ندارد (در زمان انجام این مصاحبه مادر شهید در قید حیات بود)، افزود: با این حال بر سر مزار حسنعلی میرود و با پسرش درددل میکند تا دلتنگیاش قدری کم شود. «غلامحسین» برادر «حسنعلی» هم در عملیات «کربلای 1» که برای آزادسازی «مهران» انجام شد، شهید شده است. خانوادههای معظم شهدا حق بزرگی به گردن ما دارند و باید همواره قدردان آنها باشیم.
بیشتر بخوانید: مادر شهیدان «حسنعلی و غلامحسین احمدی» آسمانی شد
او اسوه مهربانی با سالخوردهها بود
این جانباز هشت سال دفاع مقدس درباره ویژگی اخلاقی پسندیده شهید احمدی روایت کرد: تمام وجود حسنعلی مهربانی و خیرخواهی بود. ذرهای بدی در وجود شهید سراغ ندارم و نکته بدی از او در ذهن من نیست. برای او غریبه و آشنا تفاوتی نداشت. او بیدریغ و بیمنت به همه محبت میکرد و خیرخواه دیگران بود. یکی از ویزگیهای اخلاقی برجسته شهید، مهربانی مثال زدنیاش با سالخوردهها بود. اگر پیرمرد یا پیرزنی را میدید که بار سنگینی را حمل میکند یا در انجام کاری مشکل دارد، بلافاصله به کمکش میرفت. شهید اسوه مهربانی با سالخوردهها بود.
تعلق خاطری به دنیا و زیباییهایش نداشت
احمدی خاطره از عدم دلبستگی شهید به دنیا و ظواهرش را اینگونه تعریف کرد: شهید به معنی واقعی کلمه آزاده بود و تعلقی به دنیا و ظواهرش نداشت. انگار که حسنعلی اهل آسمان بود و این خاک او را آزار میداد. حسنعلی دو ساعت بعد از مراسم عقد راهی جبهه شد. حتی ازدواج و شیرینی زندگی مشترک هم مانع او برای نرفتن به جبهه و دور از قافله شهادت نشد. نه تنها حسنعلی بلکه تمامی شهدا از همه چیزشان گذشتند و ایثار و ازخودگذشتگی را به تصویرکشیدند. شهدا دفاع از میهن و ایستادگی بر سر عقیدهای که داشتند را بر هر همه زیباییهای دنیا ترجیح دادند. به همین دلیل بود که بدون وابستگی به سوی پروردگار پر کشیدند و جاودانه شدند. شهید از این عالم خاکی و زیباییهایش دل کنده بود. حسنعلی دلش را به خدا داده بود و فقط به رضایت او فکر میکرد.
با شهید رفیق بودیم
این جانباز هشت سال دفاع مقدس با شهید احمدی رابطه صمیمانهای داشته و در اینباره گفت: حسنعلی از من بزرگتر بود اما خیلی با هم رفیق بودیم. او برای من تکیهگاهی مطمئن بود که همیشه میتوانستم روی کمکهایش حساب کنم. حسنعلی هم همیشه بیدریغ و با روی گشاده در کنار من بود و از هیچ کمکی دریغ نمیکرد. امکان نداشت کمکش را از کسی دریغ کند. انگار که وجودش را وقف خدمت به دیگران کرده بود. انشاءالله خدا توفیق بدهد تا بتوانیم ادامه دهنده راه شهدا باشیم و شرمنده آنها نشویم.
خاطراتی از جانبازان عملیات بیتالمقدس در وصف شهید
احمدی به نقل از «مصطفی ضیائی» جانباز عملیات بیتالمقدس و از رزمندگان شهید «حسنعلی احمدی» در عملیات بیتالمقدس گفت: شهید، بسیار نورانی، کمحرف، محجوب و بی نهایت مومن بود. چهره شهید در هنگام عبادت آنقدر نورانی میشد که شهید «حمید سرخیل» که خود نیز در کنار فرماندهاش در عملیات بیتالمقدس به شهادت رسید گفت: «حسنعلی در این عملیات شهید میشود.» البته او خبر از شهادت چهار شهید دیگر هم داد که همین اتفاق میافتد و آنها به شهادت میرسند.
احمدی به نقل از «حبیب نعیمی» جانباز عملیات بیتالمقدس و از رزمندگان شهید «حسنعلی احمدی» در عملیات بیتالمقدس گفت: بعد از شروع عملیات بیتالمقدس و آزادسازی بخش وسیعی از سرزمینهایی که بدست رژیم بعث عراق اشغال شده بود بچهها تا جاده اهواز خرمشهر پیشروی کردند. رزمندگان زیر فشار شدید آتش دشمن قرار گرفته بودند. در این شرایط بیشتر بچه های گروهان یک، دو و سه در خاکریزهای منتهی به جاده زخمی شده و یا به شهادت رسیده بودند. با توجه به تسلط و دید دشمن به منطقه ای که بچهها زخمی و شهید شده بودند و آتش شدید روی این منطقه امکان به عقب بردن شهدا نبود و پیکر پاک این عزیزان حدود یک هفته یا شاید بیشتر در زیر آتش دشمن ماند. تلاشهای چندینباره ما نتیجه نمیداد تا اینکه نیروهای رزمنده در آن منطقه عملیات جدیدی انجام دادند و پیشروی کردند و موفق شدیم پیکرهای مطهر شهدا را به پشت جبهه منتقل کنیم.