نامههای یک سرباز ارمنی برای مادربزرگش در «تاتیک»
به گزارش خبرنگار نوید شاهد، به گزارش خبرنگار نوید شاهد، کتاب «تاتیک» نوشته حسن شیردل که ماجرای پسر جوان مسیحیای را روایت میکند؛ به کوشش «انتشارات شهید کاظمی» روانه بازار نشر شد.
دفاع مقدس هشت ساله ایران، «ایرانی»، «مسلمان»، «کلیمی»، «مسیحی» و «زرتشتی» نمیشناخت. پیر، جوان، زن و مرد به میدان آمدند تا صدام و یاران غربی وی نتوانند یکهفتهای به تهران برسند و این وعده یک هفتهای هشت سال طول بکشد و سرانجام نیز شکستی مفتضحانه را قبول کند. ایرانی بارها نشان داده که بیعتش ایمانی است و تا پای جان پای قول و قرار خود میایستد.
کتاب تاتیک نوشته حسن شیردل ماجرای پسر جوان مسیحیای است که با اشتیاق برای دفاع از وطنش به جنگ رفته است و حالا خاطراتش را در قالب نامه برای مادربزرگش که ارمنیها به آن «تاتیک» میگویند میفرستد. این کتاب سرشار از احساسات لطیف و عمیق این مبارز مسیحی است و نگاه او را نشان میدهد. کتاب تاتیک متفاوت از دیگران آثار جنگ است و با زاویه دید یک جوان غیرمسلمان حال و هوای جبهه را برای مردم بیان میکند. این کتاب روایت مبارزهها و شجاعت مردم ایران در دوران جنگ تحمیلی استو نامههای پر از احساس قهرمان داستان برای مادربزرگش ما را به میان جنگ و عواطف آدم ها میبرد و اجازه میدهد با دنیای مورد نظر نویسنده و فضای جنگ تحمیلی بیشتر آشنا شویم.
نویسنده کتاب «تاتیک» این کتاب را در قالب داستان نیمه بلند و 87صفحه گردآوری کرده است.
در برشی از کتاب میخوانیم: «تاتیک! میخواهم چیزی را اعتراف کنم. یک حس از دیروز در من شروع شده است. وقتی موقع غروب، خورشید سرخ پایین میرود انگار چیزی در قلبم را چنگ میزند و میخواهد جانم را بگیرد. از دیروز عجیب احساس تنهایی و دلتنگی دارم. شاید این جملههای آخر علی آقا که برای اصغر نوشته است؛ باعث شده که اینها را بنویسم. انگار این دلتنگی برای تو تمام نمیشود. وقتی دلتنگی تمام نشود...آدم، آدم است دیگر! احساس تنهایی میکند. یک تنهایی، یک تنهایی عظیم که نمیدانی از کجا پیدایش میشود و خودش را میکوباند به سینهات. تاتیک! سینهی من مگر چقدر استخوانهای سفت و محکم دارد؟»
«انتشارات شهید کاظمی» کتاب «تاتیک» را با شمارگان یکهزار نسخه، قطع رقعی، 87 صفحه و مصور روانه بازار نشر کرده است.