خاطرات آزاده جانباز «محمد سلطانی» در کتاب «نبرد آخر»
به گزارش خبرنگار نوید شاهد، کتاب «نبرد آخر» در ژانر خاطره به قلم «بتول میرزائی»، از سوی نشر شاهد منتشر شد. این کتاب خاطرات آزاده و جانباز سرافراز دوران دفاع مقدس «محمد سلطانی» را روایت میکند.
کتاب «نبرد آخر» در 210 صفحه، با شمارگان یکهزار و صد نسخه، در قطع رقعی، به بهای 160 هزار تومان از سوی نشر شاهد روانه بازار نشر شده است.
این کتاب شرحی مختصر بر زندگینامه و فعالیتهای آزاده حجت الاسلام دکتر «محمد سلطانی» است که در طی عملیات کربلای 5 پس از سه روز مقاومت به اسارت دشمن در آمد. خانواده این رزمنده نوجوان تا 40 روز برای او مراسم فاتحه خوانی برگزار میکنند و فکر میکنند که وی به شهادت رسیده است. پس از پخش تصاویر وی در تلویزیون توسط استخبارات عراق خانوادهاش متوجه اسارت او میشوند.
مطالب این کتاب نتیجه 30 ساعت مصاحبه با این آزاده، رزمنده و روحانی مبارز خوش مشرب است. که در سال 1400 با میزبانی همسر مهربانش در طی چند ماه انجام شده است. برای ثبت خاطرات این رزمنده از هیچ منبع دیگری جز روایت خودش استفاده نشده است.
لازم به ذکر است، با توجه به اینکه وی خود پژوهشگر و نویسنده است خاطرات دوران اسارتش را به رشته تحریر درآورده است و در قالب کتابی جداگانه در دست چاپ است. این کتاب گزیده مطالبی است از زمان تولد تا لحظه اسارت. وی در سال 1369 در طی تبادل اسرا به خاک وطن بر میگردد و به عنوان پاسدار جذب سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران میشود.
در بخشی از مقدمه این کتاب میخوانیم: نقش روحانیت در طول تاریخ و مخصوصا دفاع مقدس بیبدیل و ارزشمند است به گونهای که حضرت امام خمینی (ره) در این مورد میفرمایند:«رحانیون مبارز و متعهد اسلام همیشه پیشتاز و سپر بلای مردم بودهاند، بر بالای دار رفتهاند و محرومیتها چشیدهاند، زندانها رفتهاند و اسارتها و تبعیدها دیدهاند و بالاتر از همه، آماج طعنها و تهمتها بودهاند و در شرایطی که بسیاری از روشن فکران در مبارزه با طاغوت به یاس و ناامیدی رسیده بودند، روح امید و حیات را به مردم برگرداندند و از حیثیت و اعتبار واقعی مردم دفاع نمودهاند و هم اکنون نیز در هر سنگری از خطوط مقدم جبهه گرفته تا مواضع دیگر در کنار مردماند و در هر حادثه غمبار و مصیبت آفرینی شهدای بزرگواری را تقدیم نمودهاند.» در گزارش عملیات «ولفجر 8» آمده است: در یکی از تیپهای روحانی غواص در شب عملیات برای رزمندگان معبر گشودند و در یکی از لشکرها فرمانده غواصان آم یک روحانی بود.
روحانیت، همیشه نقش مهمی داشتهاند و به گفته اکثر رزمندگان، اگر روحانیون حضور نمیداشتند، پیروزی در جبهه حاصل نمیشد؛ برای اینکه از نظر روحی و فکری رزمندگان را تقویت نموده و مطالب اسلامی را در افکار جوانان پیاده کردهاند. یکی از فرماندهان جنگ نقش روحانیت را چنین بازگو میکند: من در عملیات کربلا 5 در شدیدترین پاتک دشمن، شاهد بودم که چند روحانی کار سه فرمانده لشکر را انجام میدادند و در همان حال، چند روحانی که در خطوط مقدم حضور داشتند، با یک بلندگوی دستی نیروها را تشویق به مقاومت میکردند. همین امر باعث شد پاتک شدید دشمن با مقاومت بچههای رزمنده دفع شود. روحانی در دفاع مقدس، در خطوط نبرد و در کنار رزمندگان، بار دیگر ثابت کرد که همیشه و در همه صحنهها و لحظهها در کنار اقشار مختلف ملت قرار گرفته و خواهد گرفت. تعداد شهدای روحانی بالغ بر، 5.15 درصد کل روحانیون کشور در همان زمان میباشد. از هر هزار طلبه 40 نفر به شهادت رسیدند.
نویسنده در بخشی از این کتاب روایت میکند: روزی یک بار جلسه آموزش قرآن داشتیم که بچهها داخل سنگر دایرهوار مینشستند. ابتدا خودم بخشی از قرآن را قرائت میکردم سپس بقیه به نوبت همان قسمت را میخواندند و من اشکال گیری میکردم. جریان سخنرانی من هم از این قرار بود که قبلا وقتی نه ماه از حضورم در حوزه گذشته بود به عنوان یک برنامه جانبی اعلام کردند طلبههایی که علاقمند به یادگیری فنون سخنرانی هستند بیایند و در کلاس تمرین سخنرانی ثبتنام کنند. با این که نسبت به سایر طلبهها کم سنتر بودم اما علاقه زیادی به یادگیری فنون سخنرانی داشتم...
«محمد سلطانی» نوجوانی شجاع و زبده است که در طی عملیات کربلای پنج زخمی میشود، سه روز در نیزارهای جنوب در حالی که زخمی است مسیر را گم میکند و سر از یکی از مواضع دشمن در میآورد و اسیر میشود.
بیست صفحه پایانی این کتاب به تصاویری از آزاده جانباز «محمد سلطانی» اختصاص داده شده است.
انتهای پیام/ر