سخن رهبر معظم انقلاب درباره شهید عسگری آبی بر آتش دلتنگی های مادرم بود

به گزارش نوید شاهد؛ امروز دهم بهمن ماه سالروز شهادت شهید مدافع‌ حرمی است که دست بر قضا تولد او نیز در همین روز رقم خورده است. شهید علی عسگری از اهالی طاقانک شهرکرد، در دهم بهمن ماه سال 62 متولد شد و در دهم بهمن ماه سال 91 در درگیری با داعشی های زمانه در سوریه به شهادت رسید. در ادامه گفتگوی خبرنگار نوید شاهد را با برادر این شهید بزرگوار می خوانید.

ابراهیم عسگری برادر شهید علی عسگری در گفتگو با خبرنگار نوید شاهد با بیان این مطلب که ما 10 سال قبل از زمان شهادت علی در سال 91 منتظر بودیم ایشان به شهادت برسد، گفت: شهید در زمانی که آمریکا به کشور عراق حمله کرد؛ با دیدن این صحنه ها از تلویزیون منقلب شد و به من گفت برادر این مسلمانی نیست که صدای برادر مسلمانت را به دادخواهی بشنویم و همین طور دست روی دست بگذاریم. به همین دلیل در اولین اقدام تصمیم گرفت تا در کنار برادران شیعه اش در عراق با آمریکایی ها بجنگد.

وی در ادامه با بیان اینکه او در عراق و در زمان جنگ این دو کشور با یکدیگر، آر پی جی زن بود، گفت: در واقع سابقه فعالیت نظامی برادر شهیدم به زمان این جنگ برمی گردد. جالب است این نکته را بگویم که علی با هزینه شخصی خودش به عراق رفت تا در این نبرد شرکت کند.

برادر شهید همچنین اشاره کرد: علی تا مقطع دیپلم درس خواند و به اصلاح آدم فنی بود. شغلش جوشکار صنعتی لوله های نفت و گاز بود. در کارش بسیار متبحر بود و حتی زمانی که در سوریه اعزام شده بود کارهای تعمیراتی کاشی و سرامیک را در حرم حضرت زینب (س) انجام می داد. در واقع همه فن حریف بود. همرزمانش تعریف می کنند که  در زمانی که در سوریه با تکفیری ها مبارزه می کردند بعد از ظهر ها داعشی ها فقط خمپاره می انداختند و عده زیادی را مجروح و به شهادت می رساندند؛ کسی جرات نمی کرد پایش را از خانه بیرون بگذارد اما آن کسی که به داد زخمی ها می رسید و شهدا را در آن شرایط سخت غسل می داد و کفن می کرد علی بود.

وی با بیان اینکه علی بر انجام واجبات و ترک محرمات تاکید داشت، اظهار کرد: برادرم همیشه دائم الوضو بود و باید بگویم شهید زندگی کرد. یادم می آید یک روز یک گوسفند قربانی نذری داشت تا آن را بین فقرا پخش کنیم. در حین اینکه داشتیم گوشت را تقسیم می کردیم گفت داداش دیشب خواب دیدم دارم صوره صف را با صدای زیبا می خوانم و من در جواب گفتم شاید به دلیل نذری است که داشته ای و قبول شده است اما بعدها تعبیر خواب را که دیدم متوجه شدم آن خواب در واقع نوید شهادت او بوده است. من معتقدم که خودش می دانست که شهید می شود و حتی روز آخری که عازم سوریه بود به مادرم وصیت کرده بود که حج‌ام را پدر انجام دهد. حتی پدر و مادرم که به جای او به حج رفتند برادر شهیدم را در آنجا می بینند.

برادر شهید عسگری افزود: ما حضور علی را در کنارمان حس می کنیم. او به نوعی حواسش به همه ما هست. شاید بگویم چه زمانی که با ما بود و چه حالا که از نظر جسمی کنارمان نیست هنوز هم به ما کمک می کند. 

وی افزود: پدر و مادرم آرزوی دامادی علی را داشتند به همین دلیل برای دهم بهمن ماه که هم تولد علی بود و هم سالروز ولادت حضرت رسول (ص) قرار بود به سوریه بروند تا مراسم عقد علی را آنجا برگزار کنند اما علی تماس گرفت و شرایط خطرناک آن زمان را شرح داد و قرار شد تا خودش دوباره با آنان تماس بگیرد. در فیلم‌هایی که گرفته شده علی و چند تن از تیپ فاطمیون به شمار انگشتان دست خط قرمز دوم را حفظ می‌کنند و علی‌اقا در همان روز نزدیک به 20 تکفیری را به هلاکت می‌رساند. مقداری نان خشک و آب برای آن‌ها از طریق کانال فرستاده می‌شود و لحظاتی بعد شهید عسگری برای پاکسازی با رمز «علی الله اکبر» به جلو می‌رود و می‌گوید «با رمز یا حسین پشت سر من بیایید» پس از لحظاتی مدافعان هر چه می‌گویند علی الله اکبر اما هیچ پاسخی نمی‌شنوند.  یک تیر به سینه و یک تیر همه به پیشانی ایشان اصابت کرده بود که به حالت سجده به مقام شهادت نائل شدند.

برارد شهید عسگری اضافه کرد:  رهبر معظم انقلاب درباره شهید فرموده اند: «ما ملت ایران و جهان اسلام به مجاهدانی همچون شهید عسگری افتخار می‌کنیم»؛ در واقع کمی بعد از شهادت علی ما به دیدار مقام معظم رهبری رفتیم. در واقع ایشان با تمام مشغله هایشان به خانواده ما عنایت داشتند و نکته بینی ایشان برایمان بسیار مسرت بخش بود و در آن دیدار گفته بودند که ما ملت ایران و جهان اسلام به مجاهدانی همچون شهید عسگری افتخار می‌کنیم، و این سخن رهبر انقلاب مانند آبی بر آتش دلتنگی های مادرم بود. البته چندباری نیز شهید حاج قاسم سلیمانی به ما عنایت داشتند و در دیداری با پدر و مادرم از ایشان دلجویی کرده بودند و همه اینها باعث افتخار ما بود.

وی در پایان درباره ویژگی های اخلاقی شهید علی عسگری افزود: ذکر توسلات، تهجد و ولایت مداری شهید می تواند یک کتاب باشد احترام به پدر و مادر شهید عسگری مانند دریای بی کرانی بود که ذکر آن تنها بخشی از آن را بیان میکند.کسی بود که امروز ایمان داریم یکی از ملازمان حضرت اباعبدالله الحسین (ع) بود. از تمام نقاط کشور به ما مراجعه می کنند و از گره گشایی های شهید برای ما می گویند. در طول این سالها از کرامات شهید چیزهایی دیده ایم که ذکر آن نمی تواند، حتی بخش کوچکی از آن را بیان کند. 

انتهای پیام/